«معامله» یعنی عمل متقابل. وقتی با کسی معامله میکنید، امتیازی میدهید و امتیازی میگیرید. مثلاً میخواهید ماشین بخرید. پولی را در قبال ماشین میدهید و ماشین را تحویل میگیرید. اگر هم مشکلی پیش بیاید، هر طرف معامله در برابر تعهداتش مسئول است. خُب؛ داستان انسانها و گوشتخواری هم به همین شکل است. انسانها حیوانات را پرورش میدهند و برای آنها غذا و ملزومات زندگی را فراهم میکنند. ولی آیا اینها دلیلی کافی است برای اینکه انسانها، حیوانات را بکشند و از آنها تغذیه کنند؟ نویسنده، در این نوشته، دو کفۀ ترازو را از منظر فلسفۀ جان رالز بررسی کرده. آیا معاملۀ ما با حیوانات، معاملهای متوازن است؟ لازم به ذکر است که این سومین یادداشت از چهارگانۀ دفاعیههای فلسفی از خوردن حیوانات است. لینک سه یادداشت دیگر را در انتهای این نوشته میتوانید ببینید.
این سند را گروه تخصصیِ ارشد در حوزهی هوش مصنوعی (AI HLEG) نوشتهاند. اعضای AI HLEG که در این سند از آنها نام برده شده است از چارچوب کلیِ هوش مصنوعی اطمینانبخش در این آییننامه دفاع میکنند، هرچند آنها ضرورتاً با تک تک گزارههایِ این سند موافق نیستند.
حتماً شنیدهاید که میگویند «عقیدۀ هرکسی محترم است.» این جمله نشاندهندۀ مداراست. کسی که بامدارا باشد، میتواند عقاید مخالف با عقیدۀ خود را تحمل کند. اگر جملۀ قبلی را تصدیق میکنید، پس شما هم فکر میکنید «مداراکردن» مساوی است با «تحملکردن». اما نویسنده در این مطلب میخواهد این نکته را از منظر روانشناختی توضیح دهد که مدارا و تحمل، دو ویژگیِ مستقلاند و در حوزۀ اخلاق، مدارا فضیلتی جداگانه است. مدارا شکلهای گوناگونی دارد، از مدارا در رفتار گرفته تا مدارا در عقیده و نظر. البته نویسنده توضیح میدهد که حدّ مدارا تا کجاست و چقدر باید با دیگران مدارا کرد
هرکسی که شغل و حرفهای را انتخاب میکند، باید ابتدا قوانین مربوط به آن را بیاموزد تا از لحاظ حقوقی، به مشکل برنخورَد. بعد از آن، باید برود سراغ اخلاقِ حرفۀ خود. چه کارهایی باید انجام بدهد تا اخلاق را رعایت کرده باشد؟ در این نوشته، رفتهایم به سراغ مرامنامۀ اخلاقیِ جراحان پلاستیک. این ضوابط را انجمن جراحان پلاستیک آمریکا تنظیم کرده، اما محتوایش محدود به آمریکاییها نمیشود. حتی بعضی از بندهایش بهدردِ دیگر جراحانِ متخصص هم میخورَد. مطالعۀ این ضوابط اخلاقیِ تنظیمشده، خالی از لطف نیست، چون هم مطالب مفیدی دارد، هم الگوی خوبی برای نگارش و ترویجِ اخلاق در دیگر مشاغل است.
اگر به بیماریِ لاعلاجی مبتلا شدم که امیدی به بهبودی آن نیست، چرا باید درد و رنج درمانهای جورواجور و کماثر را به جان بخرم؟ آیا اطرافیان من حق دارند مرا به انجام این درمانها وادار کنند؟ تکلیف من چیست؟ باید بهخاطر آنها درد بکشم؟ نویسنده این مقاله تلاش میکند تا به این پرسشهای اخلاقی درباره زندگی و مرگ پاسخ دهد.
کتاب نظریههای اخلاقی در اسلام نوشته ماجد فخری، یکی از آثار کلاسیک در زمینه مطالعه اخلاق اسلامی در دانشگاههای غربی به حساب میآید. جیمز وینستون موریس که خود یکی از اساتید برجسته اسلامشناسی است در نوشته پیشِ رو به مرور این کتاب پرداخته است. مرور کتاب Book Review یکی از ژانرهای نوشتار آکادمیک است که در آن دانشگاهیان به بررسی و نقد آثار همکاران خود در زمینه تخصصیشان میپردازند.
چتجیپیتی بهتازگی به خبر فوری سایتهای فناوری و هوش مصنوعی تبدیل شده است. باید اذعان کرد که این میزان توجه منصفانه است. این بات مکالمه به پرسشهای کاربران از حوزههای مختلف دانش پاسخهای دقیقی میدهد. اما تا به حال به این فکر کردید که اگر این امکان شگرف فناورانه به ابزاری برای سوءاستفاده از افراد تبدیل شود، چه؟ نویسنده این مقاله تلاش میکند به این پرسش و دیگر پرسشهای اخلاقی و حقوقی مربوط به چتجیپیتی پاسخ دهد.
اولیور لیمن استاد برجسته فلسفه اسلامی و یهودی در دانشگاه کنتاکی است. کتاب اسلام و اخلاق: درآمدی فلسفی، یکی از جدیدترین آثار اوست که در سال ۲۰۱۹ منتشر شده است. خانم امیله بنت اوانگ عبدالرحمن، استادیار دانشکده اصول دین و دین تطبیقی در دانشگاه بینالمللی اسلامی مالزی در مقاله پیشِ رو به مرور این کتاب پرداخته است. مرور کتاب یکی از ژانرهای نوشتار آکادمیک است که در آن دانشگاهیان به بررسی و نقد آثار همکاران خود در زمینه تخصصیشان میپردازند.
مسئله اصلی این مقاله، نحوه جمع میان موجبیت و مسئولیت اخلاقی است (مسئله کلاسیک اراده آزاد). این مسئله از آنجا ناشی می شود که ما با سه شهود به ظاهر ناسازگار مواجه ایم اوّل آنکه مسئولیت اخلاقی و پاسخگو بودن در مقابل رفتارهایی که انجام داده ایم، نیازمند آزادی است و کسی را نمی توان برای انجام کاری که هیچ گزینه بدیلی در قبال آن نداشته، بازخواست کرد؛ دوم آنکه دستکم در برخی از کارهایی که انجام می دهیم، آزادی رفتار داریم، و می توانستیم آنها را ترک کنیم یا به گونه ای دیگر انجام دهیم؛ سوم آنکه هر چیزی که اتفاق می افتد، و از جمله کنش های آزاد ما، علت یا دلیلی دارد که با وجود آن علت، اتفاق دیگری محقق نمی شود. برای پاسخ به این مسئله، ابتدا معانی اختیار و اراده را مرور می کنیم و پس از آن، آموزه موجبیت مبتنی بر اصل علیت و قوانین طبیعت تبیین خواهد شد، و برای تثبیت آن، ادله ای ارائه می شود. در گام بعدی، مسئله کلاسیک اراده آزاد را به دو مسئله می شکنیم و راه حل ابن سینا برای هریک را ارائه می کنیم. نهایتاً نمایی کلی از نظریه کنش سینوی مورد بازسازی قرار می گیرد. ادعای نویسندگان این است که راه حل سینوی به مسئله کلاسیک و نظریه کنش مبتنی بر آن، از مناسب ترین راه حل های این مسئله جدی است.
مشهور دیدگاه اخلاقی ایجی را مانند دیگر اشاعره در زمره نظریه امر الهی میدانند؛ اما وی، حسن و قبح اخلاقی را منحصر در حسن و قبح به معنای استحقاق مدح و ذم شارع نمیداند و به معنای نقص و کمال و مصلحت و مفسده داشتن نیز میپذیرد، بنابراین، میتوان وی را بر اساس معنای حسن و قبح شرعی، غیرواقعگرا و بر اساس معنای حسن و قبح عقلی، واقعگرا معرفی کرد. او ارتباط منطقی میان معانی حسن و قبح اخلاقی قائل نیست، اما برهانپذیری را در حسن و قبح عقلی میپذیرد. به نظر میرسد وی راه شناخت معانی گوناگونِ حسن و قبح اخلاقی را بیان نکرده است و دلیل او بر ارتباط منطقی نبودن میان معانی یادشده، مخدوش به نظر میرسد زیرا او اجبار الهی را دلیل این عدم ارتباط میداند درحالیکه میتوان با ابتنای اراده تشریعی خدا بر اراده تکوینی وی، ارتباط منطقی را تبیین کرد.
«بچهدار نمیشیم» جملهایست که مطمئنا در بسیاری از فیلمها و یا حتی از زبان اطرافیان خود شنیدهاید. خانوادههای بیشماری هستند که بهامید داشتن فرزند، کارهای مختلفی انجام میدهند؛ مطبهای متفاوت، رحمهای اجارهای، باروریهای آزمایشگاهی و… اما آیا میتوانیم همانند دست و پای مصنوعی، روزی رحمهای مصنوعی نیز داشته باشیم؟ آیا رحمهای مصنوعی میتوانند جای رحمهای واقعی را بگیرند؟ مسائل و ملاحظات اخلاقی این مدل رحمها چگونه خواهند بود؟
دهههشتادیها الآن دبیرستانیاند. خیلیها نسبت به آنها بدبیناند. فکر میکنند چون دهههشتادیاند، رفتارهای عجیبی دارند و حرف گوش نمیکنند. اما نویسنده توضیح میدهد که دبیرستان، دوران عجیبی است. دبیرستانیها دچار تعارضاند. بچهها دوست دارند هنجارها را رعایت کنند، اما همینکه وارد دبیرستان میشوند، میفهمند که این هنجارها را بزرگترهایشان درست کردهاند و لزومی ندارد از آنها پیروی کنند. در واقع، انگار که مشکل از دبیرستان نیست، بلکه مشکل، سن ۱۲ تا ۱۹ سالگی است. در پایان هم، نویسنده راهکارهایی را پیشنهاد میکند که بتوانیم با دبیرستانیها کنار بیاییم تا معلمان، اینقدر از دبیرستان، فراری نباشند!
آقای دکتر انشاءالله رحمتی (زاده ۱۳۴۵) پژوهشگر و مترجم ایرانی حوزه فلسفه و عرفان، سردبیر نشریه اطلاعات حکمت و معرفت، و استاد و عضو گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی هستند. حوزه کار و مطالعه ایشان فلسفه اخلاق، فلسفه دین، عرفان و فلسفه اسلامی است و به آثار هانری کربن علاقه و توجه ویژه دارد. ایشان که در سال ۱۳۸۶ به عنوان مترجم برگزیده از سوی وزارت ارشاد اسلامی معرفی شد، ترجمه یا تألیف بیش از سی اثر را در کارنامه خویش دارد که از جمله آنها میتوان ترجمه کتاب فلسفه دین در قرن بیستم نوشته چارلز تالیافرو، دانشنامه فلسفه اخلاق ویراسته پل ادواردز و کتاب نقد عقل عملی (نقد دوم ایمانوئل کانت) را نام برد.
یکی از موضوعاتی که از زمان باستان تاکنون ذهن فلاسفه را به خود مشغول داشته است بحث فضیلت است. با همه اختلافاتی که در تعریف فضیلت بین فلاسفه وجود دارد میتوان گفت فضایل خصوصیاتی هستند که شخص را به کمال میرسانند. در این میان برخی معتقدند فضایل باید به غایات و آثار خوب ختم شوند و برخی دیگر میگویند عملی فضیلتمندانه است که شخص برای انجام آن دارای انگیزه خوب باشد. کتاب با بیانی ساده و روان و با تکرار مطالب در تلاش است که به شرح تفکیک بین غایت و آثار خوب و انگیزه خوب و سؤالات پیرامون آن بپردازد.
«من» یکی از پرتکرارترین و رایجترین لغتها در تمامی زبانهاست. انگار که مهمتر از «من» هیچچیز دیگری وجود ندارد. فردگرایی، جایی برای مفهوم «ما» نمیگذارد. و جامعه زمانی پیشرفت میکند که من «منم» را زمین بگذارم و تو «منات» را، تا «ما» شویم. «همدلی» یعنی همین؛ بنشینم به تماشای جهان از دید تو، قلب من با قلب تو همسینه شد. همدلی، آموختنیست. یاد بگیریم و بیاموزیم به فرزندانمان.
مدارسْ رشد تحصیلی کودکان را پایش میکنند، با نمودار عملکردشان میسنجند و برای ارتقای آن طرح و برنامه میریزند. اما رشد اخلاقی کودکان چه؟ نگران نباشید! مطالعهای جدید نشان میدهد که رشد اخلاقی آنها نیز با گذشت زمان شکل میگیرد و والدین هم میتوانند کارهای زیادی برای کمک به تحقق هرچه بهتر و زودتر آن انجام دهند. نویسندگان در این مقاله راهکارهایی ارائه دادهاند که میتوانید با اجرای آنها، در دستیابی به این مهم، قدمی بردارید.
کتاب حاضر یکی از کتاب های ارزشمند و پر خواننده در حوزه اندیشه و تفکر است.
این کتاب برای متفکران و عالمان و علاقه مندان به تاریخ فلسفه، به ویژه دانشجویان کاربرد فراوان دارد.
یکی از ویژگی های بارز این کتاب اختصار و سادگی در بیان مفاهیم ژرف و گسترده ی تحولات و تطورات فلسفی در جهان اسلام است؛ گردآوری مفاهیمی چون فلسفه شرق، فلسفه غرب، تصوف، تاثیر متقابل اندیشه های اسلامی و یونانی، با همه ابعاد و زوایایشان، کار بسیار دشوار، و در عین حال مفیدی است.
تاریخ قلسفه در جهان اسلامی از جمله کتاب های کاربردی است که هر محقق و دانشجوی حوزه فلسفه اسلامی ناگزیر از رجوع بدان خواهد بود.
این کتاب بخشی از خطابه و مجموعهای است که با مشارکت کتابخانۀ عمومی نیویورک و انتشارات دانشگاه آکسفورد در زمینۀ «هفت گناه کبیره» به چاپ رسیده است. هدف ما این بوده که از محققان و نویسندگان دعوت کنیم تا در مجلداتی جداگانه به طرز نگرش و درک ما از شر و گناهان کبیره بپردازند. هر یک از نویسندگان بر آن بودهاند تا از طریق یافتههای پیشین و معاصر به کشف تأثیر چالشهای ادراکی و عملیای بپردازند که هر یک از گناهان کبیره بر معنویت، اخلاق و زندگی روزمرۀ ما میگذارند. مفهوم هفت گناه کبیره در کتاب مقدس نیامده است. در منابع مختلف آمده است که فهرستهای اولیۀ گناه و سرپیچی را در قرن چهارم اواگریوس پونتوسی و پس از او جان از کاسیوس دستهبندی کرده بودند. اسقف اعظم گرگوری در قرن ششم فهرستی از این هفت گناه کبیرۀ سنتی را گرد آورد. این گناهان بر اساس میزان شدت و تأثیرات مخربی که در روح و روان میگذاشتند درجهبندی شدند و حکم چنان بود که ریشۀ تمام گناهان دیگر هستند. با توجه به اینکه برخی گناهان دربرگیرندۀ گناهان دیگر هستند و بر اساس منابع دینی واژگان مشابهی برای ارجاع به یک مفهوم مشترک به کار برده میشود، این فهرست گناهان کبیره به ترتیبی که امروز میشناسیم رتبهبندی شدند: تکبر، طمع، بیبندوباری، حسد، شکمبارگی، غضب و تنپروری. متکلمین مسیحی به منظور مقابلهبهمثل با این نافرمانیها فهرست فضایل خدایی کاردینال را نیز دستهبندی کردهاند: پروا، اعتدال، عدالت، شکیبایی، و همچنین فضایل دینی: ایمان، امید و احسان. این گناهان الهامبخش نویسندگان قرون وسطی و دوران رنسانس از قبیل چاسر، دانته و اسپنسر بودند که با خلق شخصیتهای داستانی خاطرهانگیز و غنی به این گناهان جان بخشیدند.