گزارشی از جلسۀ چهارم مدرسۀ پاییزۀ ۱۴۰۱: تامس نیگل
دکتر جواد حیدری بحث خود را درمورد نظریۀ اخلاقی تامس نیگل (Thomas Nagel) در سه محور ارائه میکنند:
۱. آثار تامس نیگل
اولین اثر نیگل و بعضی میگویند مهمترین اثر او در فلسفۀ اخلاق کتاب «The Possibility of Altruism» یا «امکان دیگرگزینی» است. این کتاب رسالۀ دکترای ایشان بود که زیر نظر جان رالز نوشته شد و در ۱۹۷۰ منتشر شد. دومین اثر نیگل کتابی به نام «Mortal questions» یا «پرسشهای کشنده» است. در کتاب پرسشهای کشنده که در سال ۱۹۷۹ منتشر کرده است، حدود پنج-شش فصل به مسئلۀ اخلاق و سیاست میپردازد. این کتاب یکی از کتابهای مهم نیگل است و تمام مقالاتی که در این کتاب آمده جزء مقالات کلاسیک است.
سومین اثر نیگل کتابی به نام «The view From Nowhere» یا «نگریستن از ناکجا» است. این کتاب را در سال ۱۹۸۶ نوشتند و در آن بهصورت مبسوط و بسیار دقیق و جدی بحث اخلاق را مطرح کردند. دقیقاً نیمی از کتاب به بحثهای اخلاقی میپردازد؛ از ارادۀ آزاد گرفته تا نظریههای اخلاقی ایشان یا حتی به مسئلۀ مرگ و زندگی، معنای زندگی و… . چهارمین اثر او کتابی است به نام «?What does it all mean» «اینها همه یعنی چه؟». این کتاب در سال ۱۹۸۷ منتشر شد که درآمدی مختصر بر فلسفه است. در این کتاب خلاصهای ساده شده از کتاب «نگریستن از ناکجا» که شاهکار ایشان است، ارائه میدهد.
پنجمین اثر ایشان کتاب «Equality and Partiality» یا «برابری و جانبداری» است. کتاب بعدی ایشان «Other Minds» یا «اذهان دیگر» است. این کتاب در سال ۱۹۹۵ منتشر میشود که مجموعهای از نقد و بررسیهای (review) کتابهایی است که نویسنده مطالعه کرده است. هفتمین کتاب او «The Last Word» «حرف آخر» است که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد. فصل ششم این کتاب در دفاع از اخلاق است.
کتاب هشتم ایشان «The Myth of Ownership: Taxes and Justice»؛ «افسانۀ مالکیت» است که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد. این کتاب کاربردیترین کتابی است که تامس نیگل نوشته است. کتاب نهم ایشان «Concealment and Exposure: and Other Essays»؛ «پردهپوشی و پردهافکنی» نام دارد که مجموعهای از مقالهها و ریویوهای ایشان است.
کتاب دهم ایشان «Secular Philosophy and The Religious Temperament»؛ «فلسفۀ سکولار و روحیۀ دین» است که در سال ۲۰۱۰ منتشر میشود. در این کتاب نیگل رسماً وارد حوزۀ فلسفۀ دین میشود درحالیکه همچنان علایق فلسفۀ اخلاقش را حفظ میکند. در کتاب یازدهم یعنی «Mind and Cosmos»؛ «ذهن و کیهان»، فصل پنجم به مسئلۀ ارزشها (Value) میپردازد و مجدداً این را مطرح میکند که نظریۀ تکاملی داروین نمیتواند مسئلۀ ارزشها را تبیین بکند.
آخرین کتاب که البته هنوز منتشر نشده و تنها فصلهایی از این کتاب منتشر شده است، کتاب «Moral Feelings, Moral Reality, and Moral Progress»؛ «احساسات اخلاقی، واقعیت اخلاقی و پیشرفت اخلاقی» است. در این کتاب مهمترین سخنش دربارۀ پیشرفت اخلاقی است.
۲. ویژگیهای علمی تامس نیگل
تامس نیگل در حوزۀ اخلاق، نظریه یا حرف جدیدی ارائه نداده است. اما او نظریاتی که در این سالها مطرح شده را با یک تقریر یا تبیین دیگر بیان کرده است.
اولین ویژگی آقای تامس نیگل این است که او شاگرد مهمترین فیلسوف اخلاق و سیاست قرن بیستم، جان رالز است. شاگردان رالز حلقهای داشتند به نام حلقۀ «انجمن فلسفۀ اخلاق و حقوق» که با محوریت رالز برگزار میشد.
دومین ویژگی آقای تامس نیگل این است که او دوست و همکاری داشت به نام رونالد دوورکین که بعضی معتقدند مهمترین فیلسوف حقوق قرن بیستم است. نیگل به همراه دوورکین از سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۲ سمینارهای پاییزهای را هر سال برگزار میدادند. در این سمینارها هر سال یکی از متفکرین مهم را دعوت میکردند تا آرا و نظراتش را بیان کند و آقای نیگل و دوورکین آرای او را نقد میکردند.
سومین ویژگی ایشان این است که در قرن بیستم کمتر متفکری این مقدار ریویو دارد. تامس نیگل در طول این پنجاه سال فلسفهورزی خود، تقریباً چیزی حدود هشتاد ریویو نوشته است که بعضی از آنها در قالب کتاب منتشر شده است. نیگل نظر اکثر متفکران و فیلسوفهای قرن بیستم در حوزۀ اخلاق را ریویو کرده و نشان داده کجا با نظراتشان نزدیکی دارد و کجا فاصله دارد و در کجا میتوانند حالت رفتوبرگشتی پیدا بکنند.
کارآمد کردن علم اخلاق
چهارمین ویژگی ایشان به تعبیر یکی از ریویونویسها، این است که ایشان اخلاق را در زندگی عملی ما وارد کرد. اولینبار ایشان اخلاق را وارد مسئلۀ جنگ کرد. پدیدۀ مهم بشری به نام جنگ وجود دارد و ایشان با یک مقالۀ مهم و کلاسیک با عنوان «جنگ و کشتار جمعی»، اخلاق را در مواجهۀ با یک پدیده که اوج خشونت انسانی است، قرار داد. علاوهبراین مقالهای با عنوان «قساوت در حوزۀ عمومی» نوشت و بیان کرد که پلیس چقدر در مواجهۀ با معترضان میتواند خشونت بورزد و معیار خشونتورزی پلیس چیست.
در مسئلۀ مالیات که یکی از جدیترین و پُرنزاعترین بحثهای ماست نیز اخلاق را وارد کرد. در مورد زنان نیز مطالبی نوشت چراکه در طول تاریخ بیشترین تبعیضها دربارۀ زنان صورت گرفته است. مسئلۀ تبعیض مثبت که رالز مطرح کرده بود را با یک تبیین جدیدی دربارۀ مسئلۀ زنان بازطرح کرد. یا به مسئلۀ سیاهان و آفریقاییهای آمریکاییتبار پرداخت. مسائل پُرمناقشهای در آمریکا وجود دارد مانند مسئلۀ سقط جنین یا مسئلۀ همجنسگرایان که پای اخلاق را در آنها باز کرد.
رویکرد عینی و ذهنی
پنجمین ویژگی تامس نیگل که ویژگی بسیار مهمی است، رویکردی است به نام «Objective-Subjective»؛ رویکرد عینی-ذهنی. این رویکرد را در هر مسئلهای که وارد شده است مانند فلسفۀ ذهن، مابعدالطبیعه، فلسفۀ اخلاق، فلسفۀ دین، فلسفۀ سیاسی استفاده کرده است. این رویکرد مهمترین شاخصۀ نیگل در پرداختن به مسائل بوده که نشان داده اختلاف، درگیری و نزاع ما واقعاً دربارۀ چیست.
٣. خودگزینی و دیگرگزینی
محور سوم اصلیترین بحث است. نیگل میگوید فرض کنید شما مسئول یک کتابخانهاید. حالا یکی از دوستانتان به شما میگوید کتاب مرجع کمیابی در خزانۀ کتابخانه وجود دارد که من میخواهم آن را با خودم به بیرون از کتابخانه ببرم. آیا اجازه میدهید؟ شما در اینجا اولین کاری که به ذهنتان میرسد این است که بگویید کتاب را ببر.
ولی ممکن است با این درخواست مخالفت هم بکنید. یک دلیل این است که ممکن است کسی بفهمد و آبروی شما برود. دلیل دومی هم که ممکن است به خاطر آن مخالفت بکنید این است که میگویید خودم میخواهم استفاده بکنم. تامس میگوید این دو دلیل قانعکننده نیست، چون این دو دلیل به خودتان برمیگردد و به تعبیر ایشان «خودگزینی» است.
اما ممکن است با درخواست دوستتان مخالفت بکنید ولی این مخالفت اینگونه است که میگویید اگر اجازه بدهم آن کتاب خارج بشود ممکن است در حق دیگر اعضای کتابخانه بیانصافی بکنم. دومین دلیلی که ممکن است به خاطر آن مخالفت کنید این است که میگویید اگر اجازه بدهم، در حق کارفرمایی که من را استخدام کرده است خیانت کردهام.
دو دلیلی که ایشان مطرح میکند به تعبیر خودش «Altruistic»؛ «دیگرگزینانه» است و دو دلیلی که ابتدا بیان میکند «Egotistic»؛ «خودمحورانه» است. تامس نیگل خودگزینی را جزء اخلاق نمیداند، چراکه هستۀ اصلی تمام نظریات اخلاقی «دیگرگزینی» است.
ویژگی ایشان به تعبیر یکی از ریویونویسها، این است که او اخلاق را در زندگی عملی ما وارد کرد. اولینبار ایشان اخلاق را وارد مسئلۀ جنگ کرد. پدیدۀ مهم بشری به نام جنگ وجود دارد که ایشان با یک مقالۀ مهم و کلاسیک با عنوان «جنگ و کشتار جمعی»، اخلاق را در مواجهۀ با یک پدیده که اوج خشونت انسانی است، قرار داد.
دلایل دیگرگزینی
سؤال دوم این است که آیا میتوانید دلیلی برای من اقامه بکنید که بر اساس آن به دیگران اهمیت بدهم؟ خودگزینی دلیل نمیخواهد، آدمها بهصورت طبیعی این ویژگی را بهصورت بسیار شدید و قوی در درون خودشان میبینند. ویژگی دیگرگزینی است که نیاز به دلیل دارد.
در اینجا او بیان میکند که در کلِ نظریات اخلاقی، دیگرگزینی دو دلیل بسیار مهم دارد؛ یک دلیل این است که ما به دیگران اهمیت میدهیم ولی این اهمیت دادن باواسطه است. دلیل دیگر هم این است که ما به دیگران اهمیت میدهیم ولی این اهمیت دادن بیواسطه است.
نظریۀ باواسطه پای خدا را وسط میکشد. میگوید یک موجودی هست به نام خدا که یا تو را مجازات میکند و نمیتوانی به هیچ وجه از دست او فرار کنی، یا عشق و محبتی به او داری و این عشق و محبت به او باعث میشود که به بندگان او نیز محبت داشته باشی و این عشق و علاقهای که به خدا داری باعث میشود باواسطه به بندههای خدا نیز اهمیت بدهی.
اما نظریۀ دوم که به انسانها بهصورت بیواسطه اهمیت داده میشود را در کتاب امکان دیگرگزینی بسیار جذاب توضیح میدهد. ایشان میگوید تصور کنید شما از اخبار فهمیدید که فردا هوا بارانی است. فردا چتری میخرید و به رستوران میروید. غذا میخورید و چتر را کنار میز غذا میگذارید. غذا تمام میشود و میخواهید بیرون بروید و به شدت باران میبارد. از قضا متوجه میشوید چترتان را دزدیدهاند.
اینجا این سؤال پیش میآید که چطور کسی میتواند چتر شما را که با زحمت خریده بودید تا در این وضعیت بارندگی خیس نشوید، بدون توجه به دغدغۀ شما بدزدد؟ اینجا سؤالی مطرح میشود که آن سؤال پاسخ نظریۀ بیواسطه است.
او میگوید کسی باید از چتردزد بپرسد واقعاً اگر کسی آن کار را در حق تو انجام میداد چه حالی پیدا میکردی؟ قطعاً چتردزد میگوید ناراحت میشدم، ولی در ادامه ممکن است بگوید چرا چنین سؤالی باید برای من مهم باشد؟ چراکه الان من آن چتر را دزدیدهام، کسی که چتر من را ندزدیده است! حال چرا باید به او اهمیت بدهم؟
نیگل میگوید دلیل عام یک ویژگی دارد که آن «بیطرفی» است. این بیطرفی آن نظریۀ «آبجکتیو-سابجکتیو» را مطرح میکند. او میگوید ما به جهان که نگاه میکنیم از یک منظر خودگزینیم، یعنی خودمان، خانوادۀمان، آشناهایمان و عزیزانمان برای ما بیشترین اهمیت را دارند که البته طبیعی است. ولی یک نگاه آبجکتیو با عالم داریم و میبینیم که من یک آدم در میان میلیاردها انسان دیگر هستم، نه اهمیت بیشتری دارم نه کمتر. او میگوید از دل این نگاه ذهنی(آبجکتیو)، «دیگرگزینی» بیرون میآید.
اشکال اهمیت دادن به دیگران
بحث دوم که بحث جدیتری است، این است که اهمیت دادن به دیگران چه شکلی به خودش پیدا میکند؟ ایشان میگوید در طول تاریخ نظریات گفته شده به دو شکل مهم است؛ یکی بهصورت Good و دیگری بهصورت Right.
ایشان توضیح میدهد که اهمیت دادن گاهی به شکل Good است. اینجا منظور از Good، خیر، مطلوب و گاهی خواستنی هم هست. وقتی که شما به کسی توجه نشان میدهید میخواهید خیری به او برسانید. این خیر رساندن به دیگران به تعبیر ایشان دو حالت پیدا میکند؛ این خیر گاهی عینی است و گاهی ذهنی. خیرهای عینی یعنی چه دوست داشته باشید یا نه، آن چیز مطلوب و خواستنی است. خیر ذهنی یعنی خیری که بستگی به شما دارد، ممکن است شما آن را بخواهید و دیگری آن را نخواهد.
Right به روابط انسانها نظر میکند، یعنی میخواهد بگوید که فارغ از اینکه به دیگران خیر میرسانید یا نه، نوع رابطه اهمیت دارد. در Goodیک خواستنی به او میدهید و در Right نوع رابطۀ درست. در Right رابطه بسیار مهم است که آن هم دو شکل پیدا میکند؛ رابطه گاهی بهصورت انصاف (Fairness) است، و گاهی هم بهصورت عدم مداخله.




