صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست | خلاصهای از مقالۀ «صداقت از منظر غزالی»
خلاصۀ مقالۀ صداقت از منظر غزالی
صداقت یکی از فضایل اخلاقی مهم است که غزالی در کتابهای خود از جمله احیاء علوم الدین بهطور مفصل به آن پرداخته و جنبههای مختلف این فضیلت و رذایل مقابلش را بررسی کرده است. این مقاله، چیستی صداقت، انواع آن و فضایل و رذایل اخلاقی مرتبط با آن را از منظر غزالی مورد پژوهش قرار داده است.
شکی در نیکی صداقت و قبح دروغگویی از منظر عقلی نیست. به همین دلیل علمای اخلاق اسلامی از جمله غزالی برای بیان حسن صدق و قبح کذب اغلب به آیات و روایات تمسک جستهاند و بحث عقلی در این رابطه نکردهاند.
«صِدق» واژۀ عربی به معنای راستگفتن است. غزالی شش معنا برای صداقت ذکر میکند: صدق در قول، صدق در نیت و اراده، صدق در عزم، صدق در وفای به عزم، صدق در عمل و صدق در تحقیق تمام مقامات دین. بنابراین شامل امور جوارحی و جوانحی میشود.
صدق انواعی دارد؛ اولین و سادهترین مرتبه از مراتب صداقت از نظر غزالی، صدق در گفتار است. وی میگوید این فضیلت کامل نمیشود مگر با ترک توریه. توریه یعنی به کار بردن الفاظ دوپهلو در کلام، به نحوی که گوینده از آن معنایی مطابق با واقع اراده کند، ولی مقصودش آن است که مخاطب معنایی خلاف واقع از کلام او بفهمد.
مرتبۀ دوم، صدق در نیت است. یعنی دخالت ندادن هیچ انگیزهای برای عمل غیر از رضایت الهی.
مرتبۀ سوم، صدق در عزم است. یعنی قاطع بودن در تصمیم بر انجام کارهای نیک و دچار شک و تردید نشدن.
مرتبۀ چهارم، صدق در وفای به عزم یا عمل به وعده است. نفس انسان در تصمیمگیری و وعده دادن دستودلباز است و راحت وعده میدهد ولی موقع عمل سست میشود. این خلاف صدق است.
مرتبۀ پنجم، صدق در رفتار است. یعنی انسان در مقام عمل و رفتار، ظاهر و باطنش یکسان باشد. این فضیلت در مقابل ریا قرار دارد.
مرتبۀ ششم، صدق در مقامات دین است. مانند صدق در ایمان، خوف، رجاء، زهد، رضا، توکل، حب و… یعنی مؤمن واقعی بودن.
راستگویی و دروغگویی از منظر غزالی
غزالی دربارۀ دروغ میگوید: «و آن از قبیحترین گناهان و فاحشترین عیوب است.» وی از پیامبر (ص) نقل میکند که ایشان بزرگترین گناهان کبیره را بعد از شرک و عاق والدین، قول کذب بیان میکند.
موارد جواز دروغگویی از نظر غزالی بر اساس روایات عبارتاند از: ۱. دروغگویی برای اصلاح و آشتی دادن بین دو نفر ۲. دروغگویی در شرایط جنگ ۳.دروغگویی به همسر (زوجه)
موارد جواز عقلی نیز عبارتاند از: ضرر جانی، آبرویی، مالی و همچنین ممنوعیت افشای فاحشه و اعتراف به گناه نزد دیگران.
بنا بر قاعدۀ کلی از نظر غزالی، چنانچه معلوم شود محذوری که از راستگویی پدید میآید، از منظر شرعی اهمیت بیشتری دارد و احتراز از آن واجبتر است، آنگاه دروغگویی جایز است. اما اگر شخص قادر به تشخیص نباشد، در این صورت وظیفۀ ابتدایی صداقت است. غزالی شرط دیگری را نیز ذکر میکند و آن داشتن نیت خیر است.
غزالی مبالغه در گفتار را مصداق کذب مجاز میداند؛ زیرا هدف از صناعات ادبی مانند تشبیه، استعاره، مجاز و مبالغه فقط خبر دادن نیست؛ بلکه بیان خبر همراه با بیان احساس است. غزالی با اشاره به ماجرایی در منزل پیامبر (ص) که مهمان سرزدهای با وجود گرسنگی گفته بود اشتها ندارم و حضرت فرمودند: «گرسنگی و دروغ را جمع نکنید.»، این نوع دروغ را حرام و ممنوع میداند. مگر اینکه غرض صحیحی از آن وجود داشته باشد.
از نظر غزالی دروغ به عینه حرام نیست بلکه به خاطر ضرری که در آن برای مخاطب یا غیر او هست، حرام شده است. راغب اصفهانی که غزالی از وی بسیار تأثیر پذیرفته نیز به اعتباری بودن قبح دروغ معتقد است. وی اندیشۀ معتزلی حسن و قبح ذاتی را به صراحت رد میکند و معتقد است افعال به ذات خود نیکو نیستند؛ بلکه به خاطر منافعی که بر آنها مترتب میشود نیکو میشوند و به خاطر مضرات، قبیح میشوند.
دربارۀ توریه، غزالی معتقد است به طور ماهوی دروغ نیست، اما مطلقاٌ هم جایز نیست. چون موجب فریب و در غلط انداختن مردم میشود. وی کمال صدق زبانی را پرهیز از بهکارگیری توریه و سخن دوپهلو بیان میکند و اینگونه گفتارها را قائممقام کذب میداند. به نظر میرسد غزالی دروغگویی را با امکان توریه جایز نمیداند. همچنین توریه را برای دلخوشی و ادخال سرور در دل دیگران جایز میداند، ولی در مواردی که ضرری داشته باشد، جایز نیست.
موارد جواز دروغگویی از نظر غزالی بر اساس روایات عبارتاند از: ۱. دروغگویی برای اصلاح و آشتی دادن بین دو نفر ۲. دروغگویی در شرایط جنگ ۳.دروغگویی به همسر (زوجه). موارد جواز عقلی نیز عبارتاند از: ضرر جانی، آبرویی، مالی و همچنین ممنوعیت افشای فاحشه و اعتراف به گناه نزد دیگران.
نقد دو دیدگاه غزالی
نویسنده در دو مورد با نظر غزالی موافق نیست؛ یکی اشکال مبنایی درمورد اعتباری دانستن قبح دروغگویی و دیگری درمورد جواز دروغگویی از باب اصلاح رابطۀ دو نفر. در خصوص اشکال اول؛ غزالی قبح دروغ را به اعتبار ضرر زدن به دیگران دانسته بود، ولی به نظر میرسد این عنوان تنها یکی از وجوه قبیحساز دروغگویی است. وجوه دیگری هم هست، مثلاً فریبدادن دیگران، حتی اگر به آنها ضرری نرساند.
اشکال دیگر اینکه دروغ گفتن با هدف اصلاح بین دو نفر، از منظر عقلی جایز نیست. اولاً اصلاح میان دو نفر بدون دروغ هم ممکن است. ثانیاً این امر مستحب است ولی دروغ حرام است. هرچند دلیل این تجویز وجود روایات بسیار زیاد در این خصوص است، ولی با توجه به حکم عقلی مذکور به نظر میرسد روش درست این است که این روایات را حمل بر موردی کرد که عدم اصلاح بین دو نفر ممکن است منجر به حرام و ضرر بزرگتری نسبت به ضرر و حرمت دروغ شود.
نتیجهگیری
از نظر غزالی اصل اولی دربارۀ حکم دروغگویی حرمت است. در صورتی که از راستگویی محذوری بزرگتر از محذور دروغگویی پیش آید، دروغگویی بر اساس حکم دفع افسد به فاسد جایز است. مثلاً نجات جان، دفع ضرر آبرویی و حفظ مال از دست ظالمان. غزالی بر اساس روایات نیز در سه مورد دروغ را جایز میشمارد: اصلاح بین مردم، شرایط جنگ، دروغ گفتن به زوجه برای جلب رضایت یا ابراز محبت. دلیل این تجویز را میتوان اعتباری بودن قبح دروغ از نظر غزالی دانست. وی طبق مذهب اشعری، حسن و قبح اعمال را شرعی و به اعتبار نفع و ضرر میداند. وی توریه را به عنوان راهی برای گریز از دروغ در شرایط اضطراری میداند. ولی گفتنش در موارد غیرضروری را جایز نمیداند.