بررسی دیدگاه فلسفه اخلاقی عضدالدین ایجی
مقدمه
ابوالفضل عضدالدین ایجی، سال ۷۰۱ ق. در ایج فارس به دنیا آمده و در سال ۷۵۶ ق. در کرمان از دنیا رفته است. وی در مباحث کلامی و فلسفه اخلاقی پیرو اشاعره بود، اما در برخی دیدگاهها نوآوریهایی دارد. بیشترین مباحث فلسفه اخلاقی عضدالدین ایجی را میتوان از کتاب المواقف فی علم الکلام و تحقیق المقاصد و تبیین المرام استنتاج کرد.
ایجی، اخلاق را صفات نفسانی پایداری میداند که افعال بدون تفکر و به سهولت به سبب آن صفات، از انسان صادر میشوند. وی به تبع اشاعره معتقد است انسانها در ایجاد افعال، اختیار به معنای مشهور را ندارند و افعال اخلاقی آنها نیز فعلی از افعال خداست و تنها کاسب و قابل افعال الهی هستند. منظور ایجی از اختیار نداشتن انسان در افعالش این است که انسان در انجام فعلش، مستقل نیست. وی این واقعیت خارجی را میپذیرد که انسانها خود را مختار میپندارند و این پندار بدین سبب است که میان وجود قدرت انسان و تأثیر آن در پیدایش افعالش تمایز وجود دارد یعنی انسان، قدرت کسب افعال الهی را دارد اما اختیاری در پیدایش افعالش ندارد و انسانها اکثرا از آن جهت گمان میکنند اختیار دارند که قدرت داشتن خود را در پذیرش افعال الهی به منزله تأثیر این قدرت در پیدایش افعالشان در نظر میگیرند.
در فلسفه اخلاق که به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق میپردازد، میتوان مباحث معناشناسانه، هستیشناسانه و معرفتشناسانه درباره اخلاق را از دیدگاه عضدالدین ایجی مطرح کرد که این تحقیق به مباحث یادشده پرداخته است؛ از مباحث معناشناسی، تعیین قلمرو و واقعنمایی مفاهیم و گزارههای اخلاقی قصد میشود؛ منظور از هستیشناسی اخلاق، مباحثی درباره واقعیت داشتن یا نداشتن اخلاق و در صورت واقعیت داشتن آن، تعیین نوع آن واقعیت است و معرفتشناسی اخلاق نیز به مباحثی مانند معیار شناخت، راه شناخت، اطلاق و نسبیت و بدیهیات اخلاقی میپردازد.
معناشناسی اخلاق
تبیین و بررسی معناشناسی موضوع و محمول گزارههای اخلاقی از مباحثی است که ایجی به آن میپردازد و برای فهم هرچه بهتر هستیشناسی اخلاق مفید به نظر میرسد؛ به عنوان مثال وی مفاهیم فضایل اخلاقی، فضایل اساسی و خوب و بد را بررسی کرده است که قلمرو و مقدار واقعنمایی این مفاهیم در معناشناسی اخلاق تبیین میشود.
محقق ایجی، در بسیاری از اندیشههای اخلاقی خود از ابوالحسن اشعری و دیگر اشاعره پیروی کرده است؛ اما در تبیین فضایل اخلاقی، که در موضوع جملههای اخلاقی مورد بحث هستند، اندیشه اندیشمندان یونان باستان را ترویج میدهد.
جرجانی با توجه به دیدگاه ایجی، مطالب وی را شرح مزجی کرده است به طوری که عین عبارات ایجی نیز در میان کلام جرجانی به کار میرود؛ برداشت وی از کلام ایجی در تبیین فضایل اخلاقی چنین است که هر فعلی سبب ایجاد کمالی شود، فضیلت و هر فعلی که سبب نقصان و از دست دادن کمال شود، رذیلت اخلاقی به شمار میرود.
عبارت شرح مواقف یادشده چنین است: «ینقسم الخلق الی فضیلة هی مبدأ لما هو کمال و رذیلة هی مبدأ لما هو نقصان». وی در عبارتی دیگر روش حصول فضایل انسانی را رعایت حدوسط قوا میداند به عبارت دیگر تعریف دیگر ایجی از فضایل اخلاقی، تعریف به روش حصول آنهاست پس فضیلت را حدوسط قوای غضبیه، شهویه و عاقله میداند و رذیلت را اطراف این حدوسط قلمداد میکند. عبارت وی چنین است: «فالفضیلة الخلقیة هی الوسط من أحوال هذی القوی و الرذیلة هی الاطراف من تلک الاحوال». ایجی به اخلاقی میان فضیلت و رذیلت معتقد است که صفت افعال قرار میگیرد؛ اما از آنجایی که مبدأ کمال و نقص برای فاعل آن به حساب نمیآید، فضیلت و رذیلت نیست بلکه مباح اخلاقی به حساب میآید.
ایجی در تبیین فضایل اساسی، عدالت را شامل تمام فضایل اساسی دیگر یعنی عفت، حکمت و شجاعت میشمارد. او حکمت را هیئت نفسانی میداند که حدوسط میان جربزه و نادانی را دارد و آن را غیر از معرفت حقایق میداند. در حالی که تفتازانی، از شاگردان مبرز او، حکمت را معرفت به حقایق در حد استطاعت دانسته است؛ اعم از اینکه، این معرفت، ملکه و هیئت نفسانی شده یا نشده باشد.
…