• خانه اخلاق
  • برنامه‌های ما
  • بلاگ
  • اساتید
  • کتابخانه فارسی
  • رویدادها
  • کتابخانه انگلیسی
  • مجله
  • واژه‌نامه
  • حمایت مالی
  • Here is our story
  • جستجو
  • منو
عضوی از خانه اخلاقی ها شوید
کلمه عبور(Required)

ورود به حساب کاربری
[mo_oauth_login]
یا
تأثیر قوانین سخت‌گیرانه بر مفهوم قانون‌مداری | موردپژوهی «قانون عفاف و حجاب»

تأثیر قوانین سخت‌گیرانه بر مفهوم قانون‌مداری | موردپژوهی «قانون عفاف و حجاب»

قانون عفاف و حجاب را شورای نگهبان، مهر ۱۴۰۳، تأیید کرد و قرار شد ابلاغ شود. اما نهایتاً آذر ۱۴۰۳، شورای عالی امنیت ملی ابلاغ این قانون را به تاخیر…
قانون عفاف و حجاب را شورای نگهبان، مهر ۱۴۰۳، تأیید کرد و قرار شد ابلاغ شود. اما نهایتاً آذر ۱۴۰۳، شورای عالی امنیت ملی ابلاغ این قانون را به تاخیر انداخت. این قانون، واکنش‌های زیادی داشت و مخالفان و موافقان، فریادها سر دادند. اکنون وقت آن رسیده نگاهی بنیادین‌تر به این لایحه داشته باشیم و تأثیرش را بر قانون‌مداری بررسی کنیم.
فاطمه زهرا مهری
درباره فاطمه زهرا مهری:
دیدگاه‌ها
مهدی کهن
1 ماه

موضوع جنجالی و پردامنه ای رو انتخاب کردید. مسئله به طور کلی همینی هست که فرمودید ولی به چند جنبه باید توجه بشه، یکی اینکه درباره ایران و وضعیت سیاسی مذهبی ایران صحبت میکنید و اینها در قانونگذاری موثرند، ثانیا این مطلب درباره زمانی است که قوانین خلاف خواست نظر اکثریت وضع بشه ، درحالی که قانون حجاب طرفدارانی هم داره و اگر بخواهیم خواست عمومی رو مد نظر بگیریم باید از خودمون بپرسیم اگر طرفداران حجاب خواهان وضع قانون حجاب باشند چکار کنیم؟

رضا زنده دل
4 هفته

عرض سلام و ادب
یادداشت باارزشی بود
خسته نباشید
جسارتا چندتا سوال دارم:
۱- با چه روش علمی به این نتیجه رسیدید که عموم جامعه ی ایرانی با قانون عفاف و حجاب مخالفند؟
۲- چرا برای قضاوت و تحلیل قوانین یک کشور اسلامی فقط به نظریات دانشمندان غربی استناد شده و اثری از نظریات و مبانی دانشمندان زبده مسلمان دیده نمیشه؟
۳- آیا در این تحلیل، نقش پررنگ رسانه و جهت دهی های رسانه ای در موضوع حساس بانوان و قانون حجاب ملاحظه شده؟
۴- به نظرتون نباید در موضوعات مربوط به بانوان که در طول تاریخ، همیشه و همه جا، سرنوشت ساز بوده -چه مثبت و چه منفی- حساسیت، دقت نظر و جامع نگری بیشتری به خرج داد؟
۵- آیا نافع نبودن یک قانون برای حل یک معضل، همیشه به معنی بد بودن اون قانونه یا شاید گاهی اوقات چون مقدمات اجرای قانون فراهم نشده، قانون مورد نظر مفید واقع نمیشه؟
مثلا اگر در مورد تجاوز به حریم بانوان یا سرقت که در حال حاضر در جامعه ی ما قبیحه، قبح زدایی بشه و قانون بخواد با مجرمینی که طبیعتا بی شمار هستند -چون معضل مدنظر قبح اجتماعی نداره- برخورد شایسته بکنه صدای یه عده به اعتراض بلند میشه که چرا این همه انسان رو مجازات می کنید. در این وضعیت آیا در مورد صحت و سقم قانون تشکیک نمیشه؟ در حالی که قانون هیچ تغییری نکرده بلکه فقط افزایش تعداد مجرمین موجب تشکیک در قانون شده.
در مورد حجاب هم چون ارگان های ذی ربط به وظایف خودشون عمل نمی کنن کار به برخورد قانونی با تعداد زیادی از شهروندان می کشه که موجب تشکیک در صحت قانون میشه و اتفاقا کسانی در این قانون تشکیک اولیه ایجاد می کنند که مانع اقدامات پیشگیرانه از وقوع جرم شدن که در نتیجه در فقدان کامل پیشگیری و درمان، بالکل حجاب از جامعه ی ما حذف و آسیب های بی شمارش تازه پدیدار میشه.
موضوع حجاب در کشور ما فرهنگی یا اجتماعی نیست بلکه سیاسی و امنیتی است.
باید هوشیارتر بود.

یوسفلو
4 هفته

یادداشت بسیار خوبی بود. قانون حجاب و عفاف عملاً قانون نیست بلکه اعمال زور با سوءاستفاده از ابزارهای شبه‌دموکراتیکی مثل مجلس شورای اسلامی و نهادهای نیم‌بند مملکته.

امیر بختیاریان
4 هفته

نویسنده محترم، مقاله خوبی نوشته‌اند به خصوص که می‌تواند خواننده را به تامل و بازنگری در تصورات خودش دعوت کند. شاید لازم باشد هزاران مقاله در رد و تایید قانون حجاب و عفاف نوشته شود، تا به تدریج توافقی بین‌الاذهانی در خصوص این قانون شکل بگیرد.
انتشار این قانون سبب شد، مفهوم قانون در جامعه ایران مورد توجه عموم قرار بگیرد و جامعه به این سوال مهم بیندیشد که آیا هر متنی که توسط پارلمان و یا هر شخص و نهاد دیگری تصویب می‌شود، الزاما می‌تواند قانون محسوب شود، یا قانون، فراتر از نهادی که آن را تصویب می‌کند، سرشت و خصایص دیگری هم باید داشته باشد؟

ناصری
3 روز

با احترام به نویسنده محترم
۱٫ گویا نویسنده گرامی برای یک کشور اروپایی که متکی به آرای سیاستمدارانی مانند جان لاک و روسو و جان راولز و… هستند، مطلب نوشته است.
۲٫ نقد به هر قانون البته به همراه توصیه های اصلاحی امری بایسته است و در این قانون هم می توان با ارائه نظرات اصلاحی در پی رفع اشکال برآمد؛ نه اینکه نظر شخصی یک عده را که با فرهنگ غربی موافق اند، آن را کاملاً نفی کنیم.
۳٫ نباید غفلت شود که امروز بیشتر زنان و دختران جامعه اسلامی ما موافق حجاب اند و آن را رعایت هم می کنند، ولی چون در منظر عمومی نیستند، دیده نمی شوند و بیشتر کسانی را می بینیم که با ظاهری بی حجاب یا کم حجاب در شوارع دیده نمی شوند. درواقع با حجاب ها را نمی بینیم؛ ولی به لحاظ روانی بی حجاب ها را بیشتر می بینیم؛ چون در جامعه دینی افرادی غیرعادی هستند. همان طور که در یک جامعه سالم خلاف کاران و مجرمان بیشتر به چشم می آیند. لذا نباید پدیده حجاب را در ایران و یا یک جامعه دینی و اسلامی ، مخالف رویه عمومی قلمدارد کرد.
۴٫ ایران یک کشور اسلامی است و در اینجا منطقا باید قوانین اسلامی حاکم باشد؛ نه قوانین اروپایی و غربی.
۵٫ از کجا معلوم عموم جامعه با قانون عفاف و حجاب مخالف باشند و این درک را نویسنده از کجا و مستند به چه آماری ارائه کرده است؟
۶٫ منطقا در یک جامعه اسلامی، باید به آرای متفکران مسلمان استناد شود؛ نه به آرای متفکران سکولار و عرفی گرایی و مخالفان باورهای دینی.

club