فلاسفه اخلاق چگونه یک مسئله را حل میکنند؟
مقدمه
بحثی که قرار است امروز در مورد آن صحبت کنیم، این پرسش است که چگونه فیلسوفان اخلاق یک مسئله اخلاقی را حل میکنند؟ این پرسش با یک موردپژوهی بررسی میشود و شیوه خانم تامسون درباره حل مسئله سقط جنین از منظر اخلاقی و شیوه استدلالی که ایشان در آن مقاله معروفش به کار گرفته است عنوان میگردد. بهتر ابتدا فلسفه اخلاق تعریف شود و جایگاه بحثمان مشخص شود.
تعریف فلسفه اخلاق و جایگاه بحث
در فرهنگ غرب برای فلسفه اخلاق از دو واژه ethics و moral philosophy استفاده میشود. Moral Philosophy به معنای فلسفه اخلاق است ولی Ethics لفظ مشترک است و هم به معنای فلسفه اخلاق به کار میرود و هم به معنای خود اخلاق و در مباحث اخلاقپژوهی به کار میرود. پیش از تعریف فلسفه اخلاق بهتر است فلسفه را تعریف کنیم؛ «فلسفه فعالیتی است عقلانی درباره بنیادیترین مسائل هستی». در مسائل روزمره خود با یک سری مسائل مواجهیم که این مسائل را نمیتوان با علوم تجربی و آزمون و خطا حل و فصل کرد بلکه باید از طریقه عقلانی آنها را حل کنیم. بنابراین فلسفه فعالیت عقلانی نظری است. اینجا یک اشکال به ذهن میرسد که فعالیت عقلانی نظری، در ریاضی و منطق هم استفاده میشود. اینجا یک قید میآورند و ریاضی و منطق را خارج میکنند، میگویند فلسفه درباره بنیادی ترین مسائل هستی است. یک سری مسائل اساسی برای ما وجود دارد که علوم دیگر نمیتوانند به آن بپردازند مثلا آیا خداوجود دارد؟ آیا قیامتی در کار است؟ ما انسانها چگونه موجوداتی هستیم؟ آیا همین موجود جسمانی هستیم یا علاوه بر این وجود جسمانی چیزی به نام روح و نفس هم وجود دارد؟ و مسائلی از این قبیل.
یکی از مباحث اساسی در میان زندگی ما انسانها بحث اخلاق است. و پرسشهایی در این زمینه وجود دارد مثلاً اخلاق چگونه پدیده ای است؟ آیا یک پدیده واقعی است؟ وقتی میگوییم راستگویی خوب است، مثل وقتی است که میگوییم دیوار سفید است؟ دیوار سفید حکایت از عالم خارج میکند، آیا راستگویی خوب است هم حکایت از عالم خارج میکند؟ اینکه میگوییم راستگویی خوب است، این خوب است به چه معنا است؟ و مباحثی از این دست. بر اساس این پرسشها فلسفه اخلاق را به دو شاخه اساسی (فرااخلاق و اخلاق هنجاری) تقسیم میکند. meta ethics که به آن analytic Ethics و critical Ethics هم گفته میشود، به مباحث معناشناسی، هستیشناسی و معرفتشناسی میپردازد. سؤالاتی از این دست در فرااخلاق مطرح است: مفهوم خوب و بد و باید و نباید به چه معنا است؟ آیا خوب واقعیت خارجی دارد؟
شاخه دیگر فلسفه اخلاق، بحث اخلاق هنجاری یا normative ethics است. در این شاخه در رابطه با هنجارها، بایدها و نبایدها صحبت میشود. اخلاق هنجاری به دو دسته تقسیم میشود؛ اخلاق هنجاری نظری و اخلاق هنجاری عملی. در بحث اخلاق هنجاری نظری به دنبال به دست دادن ملاک و معیار ارزشهای اخلاقی هستند. وقتی ما میگوییم راستگویی خوب است طبق چه ملاک و معیاری راستگویی خوب است؟ اگر میگوییم دروغ بد است، طبق چه ملاک و معیاری این را میگوییم؟ اینجا نظریات متفاوتی مطرح است، از وظیفهگرایی اخلاقی گرفته تا غایتگرایی اخلاقی و فضیلتگرایی و اخلاق حقمحور و … . قسم دیگر اخلاق هنجاری، اخلاق هنجاری عملی است. در تعریفی که برای اخلاق هنجاری عملی میآورند اختلافاتی وجود دارد و عدهای به دنبال آن هستند که نظریات اخلاقی را در موارد جزیی و خاص پیاده کنند. فرض بفرمایید اگر ما غایتگرا در شاخه سودگرایی شدیم، چگونه باید یک مسئله مثل سقط جنین، را حل کنیم. چون وقتی یک نظریه را در مقام عمل میخواهیم پیاده کنیم مشکلات و معضلاتی پیش میآید. در حقیقت به دنبال این هستند که این معضلات و مشکلات را حل کنند.
بنابراین تعریفی که از فلسفه اخلاق میتوان داد، این است که «فلسفه اخلاق فعالیتی است عقلانی درباره اخلاق». فلسفه اخلاق دو شاخه عمده دارد: فرااخلاق و اخلاق هنجاری. اخلاق هنجاری هم به دو شاخه اخلاق هنجاری نظری و اخلاق هنجاری عملی تقسیم میشود. بحث امروز ما در حیطه اخلاق هنجاری عملی است و میخواهیم به یک مورد جزیی که آن هم بحث سقط جنین است بپردازیم و دیدگاه خانم تامسون را بررسی کنیم.
استدلال خانم جوديث جارويس تامسون درباره سقط جنین
البته یک نکته را هم بگویم. پیش از این گفتم در بخش اخلاق هنجاری عملی بر اساس نظریه اخلاقی مسئله را حل میکنند ولی این نکته لازم ذکر است که بعضی افراد بدون اینکه یک نظریهای را در نظر بگیرند سعی میکنند در موارد جزیی مسئله اخلاقی را حل کنند. خانم تامسون نیز از این شیوه استفاده کرده یعنی نخواسته بر اساس یک نظریه یک مسئله موردی را حل کند، بلکه به شیوه دیگر (که در ادامه ذکر میشود) سعی در حل مسئله دارد. شبیه آن چیزی که در علم اصول هست، علمای ما یک سری مسائل را مطرح میکنند و وقتی در فقه میآیند به آن اصول و قواعد توجهی نمیکنند و مستقیم وارد استدلال میشوند و روایت ذکر میکنند. هیر مقالهای دارد که در مقدمهاش میگوید نمیدانم چرا در اخلاق عملی عدهای بدون در نظر گرفتن نظریات اخلاقی مستقیم وارد مسئله میشوند. طبق نظریه ایشان ابتدا باید در اخلاق هنجاری نظری یک نظریهای را مطرح کرد و بعد وقتی وارد اخلاق هنجاری عملی و بحث مورد نظر میشویم، بر اساس آن ملاک و معیاری که انتخاب کردیم بگوییم لازمه پیاده کردن این نظریه در این مورد خاص چه میشود، ولی خانم تامسون از آن کسانی است که با این شیوه وارد بحث نشده است.
خانم تامسون در سال ۱۹۷۱ یک مقاله در دفاع از سقط جنین مینویسد که در همان سال در اولین شماره مجله معروف Philosophy & Public Affairs به چاپ میرسد. این مقاله یک مقاله مطرح است. وقتی مجموعه مقالات حوزه اخلاق عملی را نگاه میکنید میبینید یکی از پایههایش مقاله خانم تامسون است.
…