سازماندهی اخلاق اجتماعی درجامعه و حکومت دینی؛ چگونه؟ چرا؟
بحث ما راجع به ضرورت پرداختن به اخلاق اجتماعی است و درباره چیستی، چرایی و چگونگی پرداختن به اخلاق اجتماعی صحبت خواهیم کرد.
ابتدا در یک حصر عقلی متعلق اخلاق را تقسیم میکنیم و بعد بررسی میکنیم نسبت اخلاق با چیزی که متعلقش است چگونه است. اخلاق یا در مورد رفتار ما است، یا در قالب خلقیات ما است، و یا نسبتی را با دیگری برقرار میکند و یا بر قرار نمیکند. اگر نسبتی را با دیگری برقرار نکند، یک جنبه شخصی و فردی پیدا میکند که اخلاق فردی میشود. اگر غیر در رفتار و خلقیات ما ملحوظ نباشد، اخلاق فردی میشود و اگر ملحوظ باشد و نسبت به غیر، متعدی باشد، خودش اقسامی پیدا میکند. بحث مهم این است که غیر چه کسی و چه چیزی باشد. اگر خلقیات و رفتار ما معطوف به غیری است که آن غیر خداوند متعال است این اخلاق بندگی است.
تا اینجا دو تا اخلاق داشتیم یکی اخلاق فردی که اصلا متعدی و ناظر به غیر نیست و یک قسم هم اخلاق بندگی که معطوف به غیر است و آن غیر خداوند متعال است. اگر آن غیر انسانهای دیگر باشند اخلاق اجتماعی میشود. اگر انسانها نباشند، اخلاقهای دیگری مثل اخلاق محیط زیست را شامل میشود. پس ما در یک تقسیم کلی چهار نوع اخلاق را میتوانیم به لحاظ کلی متعلقش داشته باشیم: اخلاق فردی، اخلاق بندگی، اخلاق اجتماعی و اخلاق متعلق به غیری که آن غیر، خدا و انسان نیست. در کتابها در مبحث تقسیم اخلاق، اخلاق را سهگانه تقسیم میکنند؛ اخلاق فردی، اخلاق بندگی و اخلاق اجتماعی، در این تقسیم قسم چهارم مغفول باقی میماند. بحث ما از این اقسام چهارگانه اخلاق اجتماعی است، یعنی آن خلقیات و رفتاری که معطوف به غیر است و آن غیر هم نه خداست و نه غیر انسان، بلکه انسان است که به آن اخلاق اجتماعی میگوییم.
چیستی اخلاق اجتماعی و حوزه بحث
وقتی میخواهیم از اخلاقی اجتماعی، چیستی، ضرورت و چگونگی تحققش صحبت کنیم، نمیخواهیم در قالب اخلاق توصیفی سخن بگوییم. یعنی نمیخواهیم بگوییم در نظام اخلاقی اسلام، فضایل و رذایل نظام اجتماعی کدامها است. همچنین نمیخواهیم رویکرد هنجاریمان را نسبت به اخلاق اجتماعی بیان بکنیم که آیا رویکرد هنجاریمان رویکرد وظیفهگرا، نتیجهگرا و یا رویکرد فضیلتمداری است. بلکه میخواهیم به چگونگی تحقق اخلاق اجتماعی در خارج بپردازیم. البته پرداختن به اینکه چگونه در خارج میخواهد تحقق پیدا کند لاجرم از یک پایگاه و منظر، اخلاق هنجاری شکل خواهد گرفت. منتها آن را مفروض میگیریم. یعنی در بحث اخلاق هنجاری این اصل مفروض میگیریم که ما در آن قسمت نتیجهگرا هستیم و نگاه وظیفهگرایی یا فضیلتگرایی نداریم. اما وارد بحثش نخواهیم شد. این حوزه بحثی است که خواهیم داشت. اولا اخلاق اجتماعی خواهد بود و ثانیا ناظر به اخلاق توصیفی یا اخلاق هنجاری مطلبی را راجع به اخلاق اجتماعی عرض نمیکنیم.
…