اخلاق سلیم سیاستمدار
«لا تَخُونُواالله وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتکم وَأَنتُمْ تَعلَمُونَ»(سوره انفال: آیه ۲۷)
با رویکرد تحلیل گفتمان به آثار امام خمینی(ره)، مبرهن است که ایشان بهعنوان یک حکیم، علاوه بر مباحث متافیزیکی به مباحث «اخلاق کاربردی» و «فلسفه اخلاق» به معنای عام و «اخلاق سیاسی» به معنی خاص نیز پرداختهاند. مبنای ایشان در سیاست مُـدُن این است که سیاست برای قبضه قدرت به مثابه قدرت نیست. قدرت ابزاری است برای ساختن جامعه توحیدی بر اساس عدل، شورا و اخلاق سلیم. لذا ایشان «اخلاق سلیم» را «فصل قریب» تمایز «جنس» سیاست اسلامی و سیاست طاغوتی، سیاست موسوی و سیاست فرعونی از انواع سیاست میدانند. (فصل قریب، فصلی است که موجب تمایز نوع از انواع مشارک در جنس قریب شود؛ مانند ناطق برای انسان)
از منظر ایشان، اخلاق صرفاً حوزه فردی را شامل نمیشود، بلکه تعاملات اجتماعی و کنشهای سیاسی را نیز مشتمل است. موضع ایشان در حوزه اخلاق سیاسی، از منظر «فقه اخلاق» و «حکمت عملی» است.
برخی مبانی امام خمینی(ره) در رابطه با اخلاق سیاسی بر اساس «صحیفه امام» بدین قرار است:
۱ آزادی مسلمین در رأی به حاکم و تعیین سرنوشت:
«عدالت» و «آزادی» دو قاعده طلایی در فلسفه سیاسی و فلسفه اخلاق امام خمینی(ره) است. در فلسفه امام خمینی(ره)، حوزه «اخلاق» و «سیاست» درهم تنیدهاند. لذا مباحث ایشان در حوزه سیاست مُـدُن مشتمل بر مباحث اخلاق کاربردی و سیاست عملی است؛ زیرا مبنای فعل آدمی را شأن و جایگاه «نفس» آدمی میدانند.
انسان الهی با «نفس سلیم»، رفتاری موسوی دارد و نفس جاهل یا نامهذب، اخلاقی فرعونی در سیاست اتخاذ میکند. «سه اصل حکومت اسلامی عبارتند از: ۱. اصل لزوم عدالت در حاکم اسلامی، ۲. اصل آزادی مسلمین در رأی به حاکم و تعیین سرنوشت خود و ۳. اصل استقلال کشور اسلامی از دخالت اجانب و تسلط آنها بر مقدرات مسلمین.» (صحیفه امام، ج ۵، ص ۲۳۶، سطر ۵)
۲ عدل و دموکراسی:
عدل و دموکراسی شروط ذاتی «مردمسالاری دینی» و «اخلاق سیاسی الهی» هستند. «حکومت اسلامی یعنی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی و متکی بر قواعد و قوانین اسلام.» (صحیفه امام، ج ۵، ص ۱۳۳، پاراگراف ۴)
۳ مشارکت اکثریت مردم:
اصلاحات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با مشارکت اکثریت مردم ممکن میشود. بدون مشارکت اکثریت مردم، اصلاح جامعه ناممکن است. «اساس کار جمهوری اسلامی، تأمین استقلال مملکت و آزادی ملت ما و مبارزه با فساد و فحشا و تنظیم و تدوین قوانین است که در همه زمینههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با توجه به معیارهای اسلامی، اصلاحات لازم را به عمل آورد. این اصلاحات با مشارکت کامل همه مردم خواهد بود.» (صحیفه امام، ج ۵، ص ۱۵۵، پاراگراف ۴)
۴ اصلاح شرایط زندگی مردم:
هدف حکومت دینی، از بین بردن فقر و اصلاح شرایط زندگی مردم است؛ «هدف قبل از هر چیز از بین بردن فقر و اصلاح شرایط زندگی برای اکثریت قاطع مردم ماست که از همه جهت مورد ظلم واقع شده اند.» (صحیفه امام، ج ۵، ص ۱۵۵، پاراگراف۴)
۵ تمکین اراده عمومی:
آزادی در انتخابات و تمکین اراده عمومی، رکن اساسی گوهر «اخلاق سیاسی اسلامی» است؛ «یکی از مهمترین وظایف اولیه جمعی که پس از سقوط شاه مسئولیت امور را بهدست می گیرند، فراهم کردن شرایط انتخابات آزاد است که به هیچوجه اعمال قدرت و نفوذ از هیچ طبقه و گروهی در انتخابات نباشد.» (صحیفه امام، ج ۵، ص ۳۸۲، پاراگراف ۵)
۶ مردمسالاری و آزادی:
از منظر «فقه اخلاق» و «اخلاق حکمت عملی»، نظر مردم ملاک انتخابات سیاسی است؛ «میزان رأی ملت است». ما قیم مردم نیستیم. ما باید خادم مردم باشیم. مردم ولی نعمت ما هستند. «آزادی مال مردم است. قانون آزادی داده، خدا آزادی داده به مردم، اسلام آزادی داده، قانون اساسی آزادی داده به مردم.» (صحیفه امام، ج ۳، ص ۴۰۶، پاراگراف آخر)
۷ رعایت حقوق مردم:
«تعیین شکل و نوع حکومت از حقوق مردم است، لذا اخلاقاً تعرض به آن بدین خاطر که موافق برداشت ما از اسلام و سیاست نیست، غیراخلاقی است. حقوق مردم در انتخابات باید رعایت شود. «از حقوق اولیه هر ملت است که سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد.» (صحیفه امام، ج ۴، ص ۳۶۷، پاراگراف آخر)
۸ عدالت؛ ضرورت کارکردی سیاست اسلامی:
«عدالت» در عموم وجوه حکمت نظری و عملی اندیشه امام خمینی(ره) حضور جدی دارد. ملاک عدالت، تشخیص مصداق عدالت در حوزه سیاست عملی در افکار عمومی است؛ «اسلام؛ خدایش عادل است. پیغمبرش هم عادل است و معصوم. امامش هم عادل و معصوم است. قاضیاش هم معتبر است که عادل باشد. فقیهش هم معتبر است که عادل باشد. شاهد طلاقش هم معتبر است که عادل باشد. امام جماعتش هم معتبر است که عادل باشد. امام جمعهاش هم باید عادل باشد. – از ذات مقدس کبریا گرفته تا آن آخر. – زمامدار باید عادل باشد، ولاتشان هم باید عادل باشند. این ولاتی که در اسلام میفرستادند، والیهایی که میفرستادند به این طرف و آن طرف، امام جماعتشان هم بود، باید عادل باشد. اگر عادل نباشد، اگر عدالت در بین زمامداران نباشد، این مفاسدی است که میبینید.» (صحیفه امام، ج ۳، ص ۳۰۴، پاراگراف آخر)
۹ آزادی و حقوق بشر:
آزادیهای سیاسی جزو ذاتی حقوق بشر است که هیچکس تحت لوای اسلام و قانون نمیتواند آنها را مختل کند. «آزادی» و «عدالت»؛ دو قاعده حاکم بر قوانین سیاسی است. هر قانونی که مخل قاعده طلایی آزادی و عدالت باشد، اسلامی نیست؛ «آزادی بیان، آزادی انتخابات، آزادی مطبوعات، آزادی رادیو- تلویزیون و تبلیغات؛ از حقوق بشر و از ابتدایی ترین حقوق بشر است.» (صحیفه امام، ج ۴، ص۴۰۰)
فرجام سخن
بر اساس مبانی فوق؛ اخلاقاً، عقلاً و شرعاً، کارگزاران مملکت باید بهگونهای آیین سیاستورزی را بنگارند که با اصول و دیدگاههای کلان بنیانگذار جمهوری اسلامی در رابطه با آزادی، عدالت و شورا در تعارض و تهافت نباشد.
پینوشت:
مأخذ سخنان امام: صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی(ره)، (بیانات، پیام ها، مصاحبه ها، احکام، اجازات شرعی و نامه ها)/ خمینی، روح الله، [قم] مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ۱۳۷۸، ۲۲ج.