مناسبات اخلاق و اقتصاد در اسلام
درآمد
سالهاست که رابطۀ اخلاق و اقتصاد محل نزاع اندیشمندان است. این رابطه که از یونان باستان مورد قبول بوده است، با سیطرۀ تفکر کلاسیک اقتصادی (با تکیه بر آرای آدام اسمیت و پیروان او) به محاق رفت. امروزه ارتباط اخلاق و اقتصاد اهمیت خود را بازیافته است و نظریهپردازانی همچون آمارتیا سن و فریمن هر کدام به گونهای به احیا و ترمیم این رابطه (هم در سطح دانشی و هم در سطح فعالیتهای اقتصادی) همت گماشتهاند. در این میان، پیوند روانشناسی اخلاق و اقتصاد میتواند افقی جدید در این عرصه بگشاید. نوشتار حاضر، حاصل نگاهی میانرشتهای بین روانشناسی اخلاق و اقتصاد است. بدین منظور، نظریۀ لارنس کلبرگ که شخصیت برجستهای در روانشناسی اخلاق محسوب میشود، به منزلۀ چارچوب نظری پژوهش برگزیده شد. تلاش بر این بود که مراحل ششگانۀ نظریۀ کلبرگ با توجه به مطلوبیت اقتصادی و با تأکید بر تولید ثروت پاک، توزیع عادلانۀ ثروت و اثبات ثروت بررسی شود.
در این مطالعه، رابطۀ دوسویۀ رشد اخلاقی و رونق اقتصادی بررسی شده است. از این رو، نوشتار حاضر مشتمل بر دو نهاده است: یکم، رشد اخلاقی افراد جامعه موجب توزیع مطلوب و اخلاقی ثروت و افزایش تولید ثروت پاک میشود. دوم، رشد شاخصهای اقتصاد سالم زمینهساز رشد اخلاقی افراد جامعه است. در ادامه، ابتدا نظریۀ رشد اخلاقی کلبرگ را مرور میکنیم و بعد، به توضیح دو نهادۀ یادشده میپردازیم.
نوشتار حاضر مشتمل بر دو نهاده است: یکم، رشد اخلاقی افراد جامعه موجب توزیع مطلوب و اخلاقی ثروت و افزایش تولید ثروت پاک میشود. دوم، رشد شاخصهای اقتصاد سالم زمینهساز رشد اخلاقی افراد جامعه است.
الف) نظریۀ رشد اخلاقی کلبرگ
لارنس کلبرگ (Lawrence KOHLBERG) یکی از تأثیرگذارترین روانشناسان در زمینۀ رشد اخلاقی است. او راهی را که ژان پیاژه (Jean Piaget) در زمینۀ شناسایی مراحل رشد اخلاقی آغاز کرده بود، پی گرفت و طرح او را توسعه داد. روش کلبرگ از روش مصاحبۀ پیاژه الگوبرداری شده بود. او داستانهایی حاوی معماهای اخلاقی برای کودکان تعریف میکرد و از آنها میخواست دربارۀ آنها قضاوت کنند.
۱-الف) مراحل رشد قضاوت اخلاقی
کلبرگ توانست شش مرحله رشد قضاوت اخلاقی را شناسایی کند. وی این شش مرحله را در سه سطح سامان داد: سطح پیشعرفی، سطح عرفی و سطح فراعرفی
…