گزارش وتحلیل دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره نسبیگرایی اخلاقی
اطلاق و نسبيت اخلاق از مباحث مهم در حوزه فلسفه در طول تاريخ اين رشته است. برخي مقهور يافته هايي همچون تفاوت فرهنگ ها، جوامع، آداب و رسوم و حتي سلايق فردي شده و با نفي هرگونه عام گرايي و اطلاق در حوزه قواعد و احكام اخلاقي، به سوي نسبي گرايي متمايل شده اند. در مقابل، گروهي نسبيت را نه تنها خلاف يافته هاي عقلي دانسته اند، اعتقاد به آن را به ضرر افراد و مصالح عام اجتماعي مي دانند. فيلسوفان مسلمان با تكيه بر اعتقادات ديني و دريافت هاي عقلي، احكام اخلاقي را كاشف از واقع مي دانند و منكر جعلي بودن اين اصول هستند. آيت الله جوادي آملي، مفسر حكمت متعاليه و فيلسوف اسلامي، با توجه به علم بشري و نحوه تحصيل آن و نيز كليت و جاودانگي اصول و احكام اخلاقي، هرگونه نسبيت در اخلاق ـ بلكه در شناخت انساني ـ را نفي كرده اند و با ارجاع امكان شناخت احكام اخلاقي به تجربه بشري، علمي بودن و برهان پذيري اصول اخلاقي را اثبات كرده اند. اين مقاله با ذكر مولفه هاي اصلي نسبي گرايي اخلاقي، دلايل اين حكيم متاله را در نقد اين مولفه ها تشريح مي كند و با توجه به مبناي واقعي بودن اصول و احكام اخلاقي، مستندات ايشان بر اطلاق و كليت اين اصول را تبيين خواهد كرد.