
گزارشی از جلسۀ ۳۵ کارگاههای فلسفۀ اخلاق: «سنجش اخلاق چگونه امکانپذیر است؟»
با حضور حجتالاسلام مسعود آذربایجانی بررسی شد: سنجش اخلاق چگونه امکانپذیر است؟
حجتالاسلام مسعود آذربایجانی: در طبقهبندی مشهور، دانش اخلاق را به سه شاخۀ اخلاق تحلیلی، اخلاق توصیفی و اخلاق تربیتی تقسیم میکنند. اخلاق تحلیلی با روش عقلی به چیستی و چرایی بحثهای اخلاقی میپردازد اما اخلاق توصیفی، گزارشی از مباحث اخلاقی است که به صورت تجربی یا نقلی بیان میشود. در واقع گزارش از اخلاقیات فرد یا گروه یا صنف یا ملت یا مکتب است. اخلاق تربیتی یا تربیت اخلاقی نیز به چگونگی مفاهیم اخلاقی از نوع فضائل یا دوری از رذائل اخلاقی اشاره میکند؛ یعنی چگونه از وضع موجود اخلاقی خویش به وضع مطلوب برسیم.
در اخلاق توصیفی وضعیت افراد را گزارش میکنیم، البته گزارش رواشناختی از شخصیت افراد مدنظر نیست. فقط مصادیق آنها به حمل شایع مورد بحث هستند. مثلاً وضعیت اخلاقی پیامبر اکرم (ص) گزارش میکنیم یا وضعیت اخلاقی رانندگان تاکسی در شهر قم که در ذیل بعضی از صفات اخلاقی مثل راستگویی یا دروغگویی گزارش میشوند.
در اخلاق تربیتی هم از آن جهت که وضعیت شدن را مرحله به مرحله رصد میکنیم که در چه وضعی هستیم و کجا هستیم، مورد ارزیابی قرار میگیرند. از اخلاق تحلیلی به فلسفۀ اخلاق تعبیر میشود که به سه بخش فرااخلاق، اخلاق هنجاری و اخلاق کاربردی تقسیم میشود که امروزه مباحث اخلاق کاربردی جزء مباحث اخلاق هنجاری است ولی شاخۀ مستقل محسوب میشود.

بحثهای دیگری از مباحث اخلاقی هستند که زیرمجموعۀ سه شاخه اخلاق تحلیلی، تربیتی و توصیفی قرار نمیگیرند که به آنها فلسفۀ علم اخلاق میگویند؛ یعنی مباحثی که دربارۀ علم اخلاق بیان میشود که بخشی از آنها ممکن است پیشفرضها باشد یا در ارتباط با دانشهای دیگر باشد یا مباحث دیگر که در حقیقت خود علم اخلاق را برای ما روشن میکنند. مثلاً بحثهای روانشناسی اخلاق را جزء شاخۀ دانش اخلاق ذکر کردند ولی به نظر میآید میتوان آنها را جزء فلسفۀ اخلاق هم دانست. بهعنوان مثال آیا انسان دارای ارادهۀ اختیار است یا نه؟
پس مباحثی از فلسفۀ علم اخلاق که در حقیقت ناظر به کل حیطۀ دانش اخلاق است. حال ممکن است با نگاه روانشناسی دنبال شود یا جامعهشناسی یا حتی نگاههای فلسفی دنبال شود که به اینها فلسفۀ علم اخلاق میگوئیم که رتبهاش مقدم است که هم میتوان با نگاه پیشینی و هم با نگاه پسینی بر اساس اختلافی که در فلسفۀ اخلاق وجود دارد، مورد بررسی قرار داد.
پس تا به اینجا روشن شد که اولاً مفاهیم اخلاقی چیست و در کدام حیطۀ دانش اخلاق یا فلسفۀ اخلاق از آنها بحث میشود.
سؤال این است که کدام یک از تقسیمبندی اخلاقی جزء سنجش مفاهیم اخلاقی است؟
مراد از سنجش مفاهیم اخلاقی بحثهای فرااخلاق نیست؛ یعنی بحثهای معناشناختی و معرفتشناختی که در بحثهای فراخلاق وجود دارد و حتی مفاهیم اخلاقی مثل خوب، بد، وظیفه یا گزارههای اخلاقی که نمیتوان آنها را مورد سنجش اخلاقی قرار داد. همچنین در اخلاق هنجاری، محمول گزارهها هم مورد نظر ما نیستند ولی موضوعات آن میتواند مورد بحث قرار گیرد. مثل شجاعت، صداقت، راستگویی یا مفاهیمی مثل حسادت، کینهورزی، تکبر و…
مراد از سنجش مفاهیم اخلاقی چیست؟
نکتۀ دوم، بحث سنجش مفاهیم اخلاقی است. سنجش به چه معناست؟ در پاسخ دو احتمال در باب سنجش وجود دارد:
احتمال اول؛ ارزیابی و ارزشیابی که بهعنوان مثال میخواهیم بدانیم این امر اخلاقی درست است یا نه! درحقیقت نوعی قضاوت اخلاقی که در بحثهای پیاژه با عنوان قضاوت اخلاقی یا شناخت اخلاقی دنبال میشود.
همچنین در بحثهای اخلاق هنجاری هم این بحثها دیده میشود، اما مدنظر ما نیست. چون ما نمیخواهیم قضاوت اخلاقی یا ارزیابی اخلاقی در رفتار داشته باشیم. بلکه مراد از سنجش رفتارهای اخلاقی یعنی اندازهگیری مفاهیم اخلاقی. مثلاً اگر بر سر اندازۀ میز اختلاف داشته باشیم که طول این میز چه مقدار است، برای حل آن، با متر اندازهگیری میکنیم. در این صورت اختلاف حل میشود.
در اینجا هم سؤال مطرح است که آیا مفاهیم اخلاقی قابل اندازهگیری است یا خیر؟ همانطور که میز را اندازه گرفتم، مفاهیم اخلاقی هم قابل سنجش هستند یا خیر؟
افزون بر این میتوان گفت ارزشهای اخلاقی بخشی از دینداری نیز میشود و مفاهیم اخلاقی دینداری همراه و همگام
هم هستند. ویلیام جیمز این نکته را تأکید میکند که امور اخلاقی با دینداری ارتباط وسیعی دارند. یعنی اگر ما سنجههای اخلاقیمان سنگین باشد قطعاً در دینداریمان اثرگذار است. این دو هموزن هم هستند. این نکته بر ضرورت بحث توجیه خوبی میتواند باشد.
امور اخلاقی چنان عمیق است که حالتی چون احساس دینی را برمیانگیزد و از آن طرف دینداری باعث اخلاقیاتی چون وقار، متانت و لطف و محبت میشود. این تعبیر ویلیام جیمز که رفیعترین پروازهای مهر و محبت همچون ایثار و شجاعت تا جایی که بشریت توانسته بالهای خود را بگستراند، در آرمانهای دینی به اوج رسیده.
…
