سنجش اخلاق چگونه امکانپذیر است؟
تقسیمبندی دانش اخلاقی
در طبقهبندی مشهور، دانش اخلاق را به سه شاخه اخلاق تحلیلی، اخلاق توصیفی و اخلاق تربیتی تقسیم میکنند. اخلاق تحلیلی با روش عقلی به چیستی و چرایی بحثهای اخلاقی میپردازد اما اخلاق توصیفی، گزارشی از مباحث اخلاقی است که به صورت تجربی یا نقلی بیان میشود. در واقع گزارش از اخلاقیات فرد یا گروه یا صنف یا ملت یا مکتب است. اخلاق تربیتی یا تربیت اخلاقی نیز به چگونگی مفاهیم اخلاقی از نوع فضائل یا دوری از رذائل اخلاقی اشاره میکند؛ یعنی چگونه از وضع موجود اخلاقی خویش به وضع مطلوب برسیم.
در اخلاق توصیفی وضعیت افراد را گزارش میکنیم، البته گزارش رواشناختی از شخصیت افراد مدنظر نیست. فقط مصادیق آنها به حمل شایع مورد بحث هستند. مثلا وضعیت اخلاقی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) گزارش میکنیم یا وضعیت اخلاقی رانندگان تاکسی در شهر قم که در ذیل بعضی از صفات اخلاقی مثل راستگوئی یا دروغگوئی گزارش میشوند.
در اخلاقی تربیتی هم از آن جهت که وضعیت شدن را مرحله به مرحله رصد میکنیم که در چه وضعی هستیم و کجا هستیم، مورد ارزیابی قرار میگیرند.
از اخلاق تحلیلی به فلسفه اخلاق تعبیر میشود که به سه بخش فرااخلاق، اخلاق هنجاری و اخلاق کاربردی تقسیم میشود
که امروزه مباحث اخلاق کاربردی جزء مباحث اخلاق هنجاری است ولی شاخه مستقل محسوب میشود.
بحثهای دیگری از مباحث اخلاقی هستند که زیر مجموعه سه شاخه اخلاق تحلیلی، تربیتی و توصیفی قرار نمیگیرند که به آنها فلسفه علم اخلاق میگویند؛ یعنی مباحثی که درباره علم اخلاق بیان میشود که بخشی از آنها ممکن است پیش فرضها باشد یا در ارتباط با دانشهای دیگر باشد یا مباحث دیگر که در حقیقت خود علم اخلاق را برای ما روشن میکنند. مثلا بحثهای روانشناسی اخلاق را جزء شاخه دانش اخلاق ذکر کردند ولی به نظر میآید میتوان آنها را جزء فلسفه اخلاق هم دانست. به عنوان مثال آیا انسان دارای اراده اختیار هست یا نه؟
پس مباحثی از فلسفه علم اخلاق که در حقیقت ناظر به کل حیطه دانش اخلاق است. حال ممکن است با نگاه روانشناسی دنبال شود یا جامعهشناسی یا حتی نگاههای فلسفی دنبال شود که به اینها فلسفه علم اخلاق میگوئیم که رتبهاش مقدم است که هم میتوان با نگاه پیشینی و هم با نگاه پسینی براساس اختلافی که در فلسفه اخلاق وجود دارد، مورد بررسی قرار داد.
پس تا به اینجا روشن شد که اولاً مفاهیم اخلاقی چیست و در کدام حیطه دانش اخلاق یا فلسفه اخلاق از آنها بحث می شود.
سؤال این است که کدام یک از تقسیم بندی اخلاقی جزء سنجش مفاهیم اخلاقی است؟ مراد از سنجش مفاهیم اخلاقی بحثهای فرااخلاق نیست؛ یعنی بحثهای معناشناختی و معرفتشناختی که در بحثهای فراخلاق وجود دارد و حتی مفاهیم اخلاقی مثل خوب، بد، وظیفه یا گزارههای اخلاقی که نمیتوان آنها را مور سنجش اخلاقی قرار داد. همچنین در اخلاق هنجاری، محمول گزارهها هم مورد نظر ما نیستند ولی موضوعات آن میتواند مورد بحث قرار گیرد. مثل شجاعت، صداقت، راستگوئی یا مفاهیمی مثل حسادت، کینه ورزی، تکبر و …
مراد از سنجش مفاهیم اخلاقی چیست؟
نکته دوم، بحث سنجش مفاهیم اخلاقی است. سنجش به چه معناست؟ در پاسخ دو احتمال در باب سنجش وجود دارد:
احتمال اول؛ ارزیابی و ارزشیابی که به عنوان مثال میخواهیم بدانیم این امر اخلاقی درست است یا نه! درحقیقت نوعی قضاوت اخلاقی که در بحثهای پیاژه با عنوان قضاوت اخلاقی یا شناخت اخلاقی دنبال میشود. همچنین در بحثهای اخلاق هنجاری هم این بحثها دیده میشود، اما مدنظر ما نیست. چون ما نمیخواهیم قضاوت اخلاقی یا ارزیابی اخلاقی در رفتار داشته باشیم. بلکه مراد از سنجش رفتارهای اخلاقی یعنی اندازهگیری مفاهیم اخلاقی. مثلاً اگر بر سر اندازه میز اختلاف داشته باشیم که طول این میز چه مقدار است، برای حل آن، با متر اندازهگیری میکنیم. در این صورت اختلاف حل میشود.
در اینجا هم سوال مطرح است که آیا مفاهیم اخلاقی قابل اندازهگیری است یا خیر؟ همانطور که میز را اندازه گرفتم، مفاهیم اخلاقی هم قابل سنجش هستند یا خیر؟
…