پژوهشهای اخلاق فارسی راهیافته به نگاشتههای اخلاقی قرن چهارم (دنیای اسلام)
بیان مسئله
شکوفایی علمی – فرهنگی در جهان اسلام، در دوران حکومت روشناندیش آلبویه، در قرن چهارم هجری رقم خورد. در این دوره از منظر سیاسی شاهد یک امپراتوری عظیم اسلامی هستیم که توسط خاندان ایرانی آلبویه در سال ۳۳۴ (قمری) تشکیل شد و با روی کار آمدن سلجوقیان در سال ۴۲۹ (قمری) به پایان رسید. این یک قرن را دوران طلایی (العصر الذهبی / ) در اسلام میگویند. ثبات سیاسی که حدود یک قرن بر دنیای اسلام حاکم بود، زمینه مناسبی را برای رشد و رونق علوم پدید آورد و حضور متراکم اندیشمندان علوم مختلف را دربرداشت.
در دانش اخلاق میتوان به بزرگانی همچون ابنسینا، مسکویه، فارابی، توحیدی، عامری، صدوق، کلینی، ماوردی، ابوطالب مکی، ابونصر سراج و … اشاره کرد. از سوی دیگر با آغاز قرن چهارم (قمری)، نهضت ترجمه به اتمام رسیده بود و دوران شکوفایی و تعمق در آثار اخلاقی آغاز گردید. به عبارت دیگر اندیشمندان این قرن با میراث انبوهی از آثار ترجمهشده مواجه بودند و در نگارش و تدوین آثار اخلاقی به آثار برگردانشده نیز توجه داشتند.
پرسش اصلی این مقاله آن است که آثار ترجمهشده از اخلاق فارسی تا چه اندازه در نگاشتههای اخلاقی قرن چهارم (قمری) مؤثر بوده و اندیشه اخلاقی پژوهشگران اخلاقی این دوره تا چه حد از دیدگاههای اخلاق فارسی اشراب میشود. بدیهی است که برای پاسخ، نخست باید گونهها و انواع اخلاق فارسی را شرح دهیم.
نهضت ترجمه
از جمله حرکتهای علمی شگفتانگیز در دنیای اسلام نهضت ترجمه است. نخستین ظهور نهضت ترجمه در عصر اموی و در قرن اول (قمری) بود که با حمایت خالدبن یزید و بعدها عمربن عبدالعزیز به ترجمه برخی از آثار اقدام شد. کتاب کلیله و دمنه که احتمالا مهمترین کتابی بود که اندیشه اخلاق فارسی را منعکس میکرد، در زمان منصور (۱۵۸ – ۱۳۶ ق) به عربی ترجمه شد.
پس از منصور، هارون () امر ترجمه را ادامه داد و دوران شکوفایی آن را رقم زد. در عصر او عمده بار ترجمه را برمکیان و به خصوص یحییبن خالد برمکی بر عهده داشتند تا حدی که سیوطی رمز انتشار علوم عقلی در دنیای اسلام را تلاش برمکیان میدانست. سلف از انتشار علوم اعاجم در دنیای اسلام منع میکرد اما برمکیان به رواج آن علوم اقدام کردند.
مهمترین دوران ترجمه در قرن سوم (قمری) رقم خورد. در این دوران و در زمان خلافت عباسی نهضت ترجمه تفاوت چشمگیری با دوران پیش از خود داشته و مرحله جدیدی را تجربه کرد. ترجمه در عصر هارون همراه با موفقیت بود اما اوج موفقیت نهضت ترجمه در خلافت عباسی، در عصر مأمون (۱۹۸ تا ۲۱۸ ق) رخ داد. در این دوران آثار بسیاری در موضوعاتی همچون فلسفه، اخلاق، طب، نجوم، ریاضیات و … به عربی ترجمه شدند.
سرانجام پس از حدود دو قرن و در آغاز قرن چهارم (قمری)، نهضت ترجمه به کار خود پایان داد و میراث غنی و گرانبهایی از علوم بشر را در اختیار اندیشمندان قرن چهارم و قرون دیگر گذاشت.
بدون شک آثار اخلاق فارسی حجم زیادی از آثار ترجمهشده را به خود اختصاص داد که موردتوجه بخشی از اندیشمندان قرار گرفت.
گونههای اخلاق فارسی
آثار اخلاق فارسی را به دو بخش عمده میتوان تقسیم کرد:
۱. اخلاق فارسی دینی که بازتابدهنده اخلاق زرتشتی است
۲. اخلاق فارسی تجربی که بیانگر امور اخلاقی است که بشر، طی سالیان زیاد و با تجربه به آنها دست یافته است.
اخلاق فارسی دینی، عمدتا از پیامبر یا مینوی خرد صادر میشود، این جهانی نبوده و گوینده بهنوعی فراتر از عقول بشر قرار دارد. این سبک اخلاقی آمیخته با مفاهیم و معانی مابعدالطبیعی است و با انبوهی از معانی اسطورهای و بعضا خیالی که در آفرینش زمین و آسمان، مرد و زن و … طرح میکند، آموزههای اخلاقی را به پیش میبرد. به عبارت دیگر بسیاری از فضائل مطرح در اخلاق دینی در بافت خود حاوی مفاهیم اسطورهای است. اما در مقابل اخلاق فارسی تجربی و آموزههای آن خالی از مسائل متافیزیکی است و تکیه بر تجربه و خرد جمعی دارد و بیانگر اخلاقیاتی است که در میان ملل دیگر نیز میتوان یافت.
…