وابستگی معناشناسانه اخلاق به دین
از آن هنگام که افلاطون چالش میان خدایان و ثبوت ارزش ها و هنجارهای اخلاقی را در معمای اوثیفرون طرح کرد، تنسیق های مختلفی از نسبت منطقی میان دین و…
از آن هنگام که افلاطون چالش میان خدایان و ثبوت ارزش ها و هنجارهای اخلاقی را در معمای اوثیفرون طرح کرد، تنسیق های مختلفی از نسبت منطقی میان دین و اخلاق ترسیم شده است که انحاء نسبت مفهومی، ثبوتی، اثباتی، انگیزشی، جامعه شناختی و .. از جمله آنهاست. این پژوهش متکفل بررسی وابستگی معناشناسانه اخلاق […]
از آن هنگام که افلاطون چالش میان خدایان و ثبوت ارزش ها و هنجارهای اخلاقی را در معمای اوثیفرون طرح کرد، تنسیق های مختلفی از نسبت منطقی میان دین و اخلاق ترسیم شده است که انحاء نسبت مفهومی، ثبوتی، اثباتی، انگیزشی، جامعه شناختی و .. از جمله آنهاست. این پژوهش متکفل بررسی وابستگی معناشناسانه اخلاق به دین است که بر اساس آن همه یا برخی از مفاهیم اخلاقی تنها با ارجاع به مفاهیم دینی تعریف پذیر است. چنانکه خواهیم دید انحاء این گونه از وابستگی حتی در قرائت های تعدیل یافته آن، که اوصاف اخلاقی را با ضم قیودی وابسته به فعل ارادی خدایی مهرورز، خیر خواه یا … می انگارد، هیچ یک تاب و توان فائق آمدن بر نقدها و اشکالات پیش رو را نداشته اند.