سیاست و اخلاق فضیلت
مقدمه
«اخلاق فضیلت» شکل هنجاری دارد و به دلیل فضیلتمحوری، متفاوت از دیگر نظریههای اخلاقی است. اخلاق فضیلت، بر پرورش نفس و کمال انسانی تأکید دارد. در نظریه فضیلت، رشد اخلاقی یا شکوفایی انسان، محور اندیشهها و فعلیتهای انسانی قرار میگیرد. مراد از «رشد اخلاقی» نیز رشد ساحتهای وجودی انسان یعنی عواطف، اندیشهها و رفتار میباشد و انسان تربیتشده، کسی است که هم تمایلات نفسانی او پرورش یافته و هم عقل او به کمال رسیده است.
درباره نسبت دین و اخلاق فضیلت، گروهی به دلیل مشاهده ناسازگاری بین اصول اخلاق فضیلت و برخی آموزههای دینی، چنین تقریری را نمیپذیرند؛ در حالی که آموزههای دینی (بنابر تفسیر نگارنده) نشان میدهد که ارتباطی وثیق بین دین و فضیلتگرایی وجود دارد. با آن که واژه «فضیلت» نه در قرآن و نه در کتاب مقدس مطرح نشده، اما مضمون آیات و صریح روایات، مشحون از تعالیم مرتبط با فضیلت به نظر میرسد. عدالت، فضیلت سلطان دانسته شده و حکمرانی امیر مؤمنان رکن و نشر فضیلت بوده است.
با آن که واژه «فضیلت» نه در قرآن و نه در کتاب مقدس مطرح نشده، اما مضمون آیات و صریح روایات، مشحون از تعالیم مرتبط با فضیلت به نظر میرسد.
سیاست در اصطلاح سیاسی گاه به پدیدهای اجتماعی به عنوان موضوع «علم سیاست» یا فن حکمرانی تعریف میشود، و گاه به معنای «علم سیاست» به عنوان یک رشته در کنار دیگر رشتههای علوم انسانی موردنظر قرار میگیرد.
در باره ارتباط بحث اخلاق و سیاست میتوان آنها را به عنوان دو رشته علمی فرض کرد. رشتههای علمی (یعنی دیسیپلینها) با هم ارتباط دارند. سیاست به عنوان یک دانش با دانش اخلاق ارتباط دارد.
احتمال دوم که به این مقاله مربوط میشود، آن است که سیاست را به عنوان یک فن یا هنر در نظر بگیریم و نسبت آن را با امور اخلاقی به شکل عملی بررسی کنیم. در علوم سیاسی، دو رویکرد عمده در نسبت آن با اخلاق وجود دارد: یک رویکرد، سیاست مبتنی بر قدرت است، که از بزرگترین متفکرین حامی این نظریه، میتوان به «نیکولوماکیاولی» اشاره کرد. پیروان این رویکرد (که به واقعگرایان در سیاست مشهورند) به اصالت قدرت باور دارند. عملگرایان و فایدهگرایان نیز در این گروه جای میگیرند. در این رویکرد، هیچ یک از آن دو نوع سیاست اخلاقی یا اخلاق سیاسی را نمیبینیم. چون اصولا این نوع سیاستورزی، مبتنی بر اخلاق نیست؛ بلکه مبتنی بر قدرت است و اگر هم گاهی از اخلاق نام برده میشود، ابزاری برای ارتقا، تحکیم و تثبیت قدرت تلقی میشود.