پزشکان میگویند حال دیوید بنت سه روز بعد از این جراحی آزمایشی خوب بوده است.
این جراحی را برخی تحولی بزرگ در درمان کسانی دانستهاند که در انتظار یافتن عضو پیوندی هستند؛ با افزایش عضو پیوندی با دستکاری ژنتیکی، جان بسیاری در دنیا نجات پیدا میکند.
اما برخی نیز میپرسند آیا چنین شیوه درمانی از نظر سلامت بیمار، حقوق حیوانات و اعتقادهای مذهبی توجیهپذیر است؟
ملاحظات پزشکی
این جراحی تجربی برای بیمار بسیار پرمخاطره است. بدن بیمار حتی ممکن است عضو انسانی با سازگاری بافتی زیاد را هم پس بزند (رد پیوند) چه رسد به عضو بدن یک حیوان دیگر که این خطر را بسیار بیشتر میکند.
کمبود عضو پیوندی از دههها پیش پزشکان را به فکر استفاده از اعضای حیوانی انداخته اما تلاش در این زمینه نتیجه مطلوب نداشته است.
در سال ۱۹۸۴ جراحان سعی کردند یک دختر کوچک را با پیوند قلب بابون (عنتر) نجات دهند اما او ۲۱ روز بعد مرد.
با اینکه چنین روشهایی برای بیمار بسیار بسیار خطرناکند برخی متخصصان اخلاق پزشکی معتقدند اگر بیمار کاملا به عوارض آنها آگاه باشد توجیهپذیرند.
پروفسور جولین ساوالسکیو استاد اخلاق کاربردی در دانشگاه آکسفورد میگوید: “هیچ وقت نمیتوان فهمید آیا کمی بعد از چنین عملی بیمار به شکل فاجعهباری میمیرد یا نه اما بدون خطر کردن هم نمیتوان کاری کرد.”
“اگر بیمار از تمام مخاطرات آگاه باشد، من فکر میکنم میتواند با چنین کارآزماییهای رادیکالی موافقت کند.”
پروفسور ساوالسکیو میگوید این موضوع اهمیت دارد که تمام گزینهها از جمله حمایت مکانیکی قلب و همینطور پیوند قلب انسانی در دسترس بیمار باشند.
پزشکانی که پیوند قلب آقای بنت را انجام دادند میگویند برای او هیچ درمانی نبود و بدون این کار زنده نمیماند.
پروفسور ساوالسکیو میگوید پیش از جراحی پیوند باید آزمایشهایی بافتی و کارآزماییهای حیوانی بسیار دقیق انجام شده باشند.
عمل پیوند آقای بنت در چارچوب یک کارآزمایی بالینی انجام نگرفت که رویه معمول درمانهای آزمایشی است و موردی انجام شد. داروهایی که به آقای بنت داده شد هنوز در میمون هم کارآزمایی نشدهاند.
اما دکتر کریستین لائو در دانشکده پزشکی دانشگاه مریلند که در آمادهسازی آقای بنت برای جراحی مشارکت داشت میگوید تمام ملاحظات پیش از جراحی در نظر گرفته شدهاند:
“ما چند دهه است که در آزمایشگاه این کار را میکنیم و سعی کردیم به جایی برسیم که فکر کنیم میتوانیم آن را به یک انسان پیشنهاد بدهیم.”
حقوق حیوانات
استفاده از قلب خوک بار دیگر بحث حقوق حیوانات را مطرح کرد و بسیاری از نهادها و فعالان حقوق حیوانات با استفاده از اعضای بدن حیوانات برای پیوند زدن به انسان مخالفند.
یکی از این نهادها به نام “رفتار اخلاقی با حیوانات” پیوند قلب خوک به آقای بنت را “غیراخلاقی، خطرناک و هدر دادن عظیم منابع” توصیف کرد:
“حیوانات جعبه ابزار نیستند که هر وقت خواستیم سراغشان برویم بلکه موجواتی پیچیده و هوشمندند.”
شاید مهمترین مشکل در پیوند اعضا مسئله رد پیوند باشد، سیستم ایمنی عضو پیوندی را یک عامل خارجی شناسایی و به آن حمله میکند. از این رو کسانی که عضو پیوندی دارند باید تمام عمر داروهای سرکوبگر سیستم ایمنی مصرف کنند.
واکنش رد پیوند در انسان به دلیل وجود نوعی کربوهیدرات در بافت خوک، نوعی پلیساکارید به نام آلفا-گَل یا پادگن گالینی، آغاز میشود، بنابراین با دستکاری در ژنی که باعث تولید این مولکول میشود میتوان مانع از واکنش سیستم ایمنی شد.
فعالان حقوق حیوانات دستکاری ژنتیکی حیوانات را برای اینکه ژنهایشان بیشتر شبیه انسان شود نادرست میدانند.
ده ژن در خوکی که قلبش به آقای بنت پیوند زده شد دستکاری شده بودند. قلب صبح روز عمل آقای بنت از بدن خوک برداشته شد.
سخنگوی “کمک به حیوانات” به بیبیسی گفت این گروه مدافع حقوق حیوانات در بریتانیا، با دستکاری ژن حیوانات و پیوند اعضای حیوانی به انسان در هر شرایطی مخالف است:
“حیوانات هم حق زندگی دارند نه اینکه با آن همه درد و آسیب ژنهایشان دستکاری شوند تا بعد کشته و اعضایشان برداشته شوند.”
برخی فعالان هم نگران عوارض ناشناختهای هستند که این دستکاری ژنتیکی برای خوک ممکن است داشته باشد.
دکتر کاترین دیولدر پژوهشگر اخلاق زیستی در دانشگاه آکسفورد میگوید فقط باید در صورتی از اعضای خوکی که دستکاری ژنتیکی شده استفاده کرد که “مطمئن باشیم حیوان از آسیب غیرضروری عذاب نمیکشد.”
“استفاده از خوک برای تولید گوشت البته بسیار مسئلهدارتر از استفاده از آن برای نجات جان است اما این دلیل نمیشود که حق و رفاه حیوانات را نادیده بگیریم.”
ملاحظات مذهبی
استفاده از اعضای خوک برای پیوند به انسان میتواند ملاحظه مذهبی را برای گیرنده پیوند مطرح کند. خوک به این دلیل انتخاب شده که اندازه قلبش تقریبا اندازه قلب انسان است، به راحتی میتوان آن را در اسارت پرورش داد و شباهتهایی هم از نظر ژنتیکی به انسان دارد.
اما اگر گیرنده پیوند مسلمان یا یهودی باشد چه؟
دارالافتای مصر، عالیترین مرجع احکام دینی در این کشور در فتوایی گفته بود پیوند دریچه قلب خوک “اگر بیم جان بیمار میرود، اگر یکی از اعضایش را از دست میدهد، بیماریاش شدیدتر میشود یا ادامه پیدا میکند و وضعیت جسمانیاش بسیار رو به وخامت میرود”، مجاز است.
در آیین یهود هم در نهایت موضوع به این میرسد که از عضو حیوانی برای نجات جان یک نفر استفاده میشود.
دکتر موشه فریدمن، یکی از خاخامهای ارشد در لندن و از مشاوران کمیته اخلاقی وزارت بهداشت بریتانیا گفت پرورش و خوردن خوک در آیین یهود حرام است اما پیوند قلب خوک “به هیچوجه” ناقض احکام این دین برای تغذیه نیست:
“دغدغه اصلی شریعت یهود حفظ جان انسان است، اگر بیشترین بخت زنده ماندن و زندگی باکیفیت در آینده برای یک بیمار یهودی با پیوند عضو حیوانی ممکن میشود، مکلف است آن را بپذیرد.”
پروفسور ساوالسکیو میگوید اگر کسی به دلایل مذهبی حاضر به پیوند قلب خوک نباشد الزاما نباید در لیست انتظار برای قلب انسانی در اولویت قرار بگیرد:
“بعضی ممکن است بگویند وقتی کسی امکان پیوند دیگری را دارد باید در انتهای لیست قرار بگیرد اما برخی میگویند او هم به اندازه بقیه باید حق داشته باشد.”
“اینها موضوعهایی هستند که باید برایشان چارهای بیندیشیم.”