آیا هدف از بعثت پیامبر تکمیل اخلاق بوده است؟
ایکنا: چند سالی است این بحث در جامعه مطرح میشود که هدف از بعثت پیامبر (ص)، تتمیم اخلاق بوده یا تشکیل حکومت؟ هر دو نظر هم موافقان و مخالفانی دارد. به اعتقاد شما هدف از بعثت رسول مکرم اسلام (ص) چه بوده است؟
رسالت اصلی پیامبران به شکل عام و پیامبر ما به طور خاص، تتمیم اخلاق و نهادینه کردن اخلاق در جامعه و توجه به معنا و معنویت بوده است. این کار پیامبران بوده است. حال ممکن است در شرایطی این امکان فراهم شود که پیامبری حکومت هم تشکیل بدهد، ولی حکومت تشکیل رسالت اصلی پیامبر نبوده است. چرا حکومت تشکیل دهد؟! مگر سایر جوامع حکومت ندارند؟! مردم به طور طبیعی دنبال حکومت هستند و هر جا مردم جمع شوند حکومت هم تشکیل میدهند.
ما یک حکومت خوب داریم، یک حکومت بد داریم. حکومت معنادار داریم، حکومت بیمعنا. مدینه فاضله داریم مدینه جائره، بنابراین هدف اصلی پیامبر (ص)، اخلاق و ترویج اخلاق و معنویت بوده است. گاهی فرصتی فراهم میشود که تتمیم اخلاق از طریق ایجاد حکومت انجام شود. در عین حال اگر پیامبر (ص) حکومتی هم تشکیل نمیداد باز هدف اصلی ایشان تکمیل اخلاق بوده است. این همه آیاتی که درباره اخلاق وجود دارد نشان میدهد رفتار پیامبر (ص) رفتار اخلاقی بوده است.
ایکنا: با نگاه تاریخی میبینیم بعد از رحلت پیامبر (ص) جامعه اسلامی از نظر اخلاقی مشکلات جدی پیدا کرد. امروز هم جوامع اسلامی با مشکلات عدیده مواجه هستند. با این توصیف، به نظر شما پیامبر (ص) در این زمینه چقدر کامیاب بودند؟
اولاً من معتقدم پیامبر (ص) در کار خود کامیاب بوده است. همین که بعد از ۱۴۰۰ سال حتی افرادی که کار خطایی هم میکنند مجبورند خودشان را تابع پیامبر (ص) نشان دهند نشانگر تأثیر عمیق ایشان است. بالاخره امروز در جامعه جهانی یک میلیارد مسلمان حضور دارند. بالاخره همه این یک میلیارد نفر که بدکار نیستند، خیلی از آنها هم درستکار هستند. ما بدکاریها را برجستهتر میبینیم؛ یعنی اگر ده انسان شریف وجود داشته باشند که رفتار نیک از آنها سر بزند به چشم ما نمیآید ولی اگر مسلمانی بدکاری کند میگوییم همه مسلمانها اینطور هستند. این طبیعت ما است که جنبه منفی را بیشتر میبینیم.
به هر حال به عقیده من واقعاً پیامبر (ص) در کارش کامیاب بوده است. پیامبر (ص) موفق شد با یاری خداوند در جامعه تألیف قلوب ایجاد کند، مردم را متحد کند و معنویت را رواج بدهد. وقتی در جامعه دخترکشی پیش میآمد ایشان از این عمل منع میکرد. همچنین ایشان بین مردم مناسبات انسانی برقرار کرد و منطق برادری را نهادینه کرد. همه اینها از برکات وجود پیامبر (ص) است. در عین حال طبیعتاً سالهای زیادی طول میکشد تا جامعه روی ریل اخلاق قرار گیرد. اینطور نیست که یکبار یک نفر بیاید اخلاق را نهادینه کند و کار تمام شود. خیر، اخلاق همیشه نیازمند کار و پرورش و بازنگری است.
ایکنا: به نظر شما مهمترین پیام پیامبر (ص) برای انسان معاصر چیست؟
پیام ایشان به رسمیت شناختن و گفتوگو با انسانهای دیگر است. متأسفانه ما فراموش میکنیم در جهانی زندگی میکنیم که دیگران هم در آن حضور دارند و صداهای دیگری هم وجود دارد. متأسفانه ما یا صداهای دیگر را کتمان میکنیم یا اینکه آنها را سرکوب میکنیم و هر دو خطاست. پیام پیامبر (ص) توجه به دیگران، به رسمیت شناختن حضور دیگران، گفتوگوی با دیگران، ارسال هیئتهای نمایندگی و پذیرش آنها و احترام گذاشتن به سنتهای موجود، تا زمانی که این سنتها در تعارض صریح با پیام اسلام نباشد، است.
پیامبر (ص) سنتشکنی نمیکرد، مناسبات موجود جامعه را به هم نمیزد، حتی کسی مثل ابوسفیان را به رسمیت میشناخت و فرمود هر کس وارد خانه ابوسفیان شود محترم است و انگار با ما قرارداد صلح بسته است. بر اساس منش اخلاقی که ایشان داشته همواره از رنج کشیدن انسانها رنجور بودهاند. این منش باعث شد با انسانها گفتوگو کند و در پی ارتقای زندگی اجتماعی مردم باشد. این پیام، برای ما و برای جهان چند تکه شده امروز خیلی مهم است. متأسفانه برخی بر طبل فرقهگرایی، خودمحوری و دور خود دیوار کشیدن میکوبند در حالی که ما نیازمند تعامل و گفتوگوی با دنیا هستیم. ما از طرفی میگوییم پیام قرآن پیام اخلاق است ولی نه تنها بی اخلاق هستیم بلکه بدترین بیاخلاقیها را توجیه میکنیم؛ بیاخلاقی کردن طبیعی است، ولی ما بیاخلاقی را توجیه میکنیم.
ایکنا: یکی از اموری که مشتبه شده و برای مردم بیان نمیشود شاخصههای جامعه اسلامی یا مدینة النبی است. به نظر ما چه زمانی میتوانیم جامعه را به عنوان جامعه اسلامی و نبوی معرفی کنیم. چه شاخصههایی باید در بین جامعه وجود داشته باشد تا آن را جامعه نبوی قلمداد کنیم؟
شاخصههای زیادی میتوان برشمرد که به چند نمونه آشکار اشاره میکنم. جامعه اسلامی جامعهای است که در آن حرمت انسانها و حیثیت انسانها به خاطر مسائل ساده معیشتی نادیده گرفته نشود. عزت نفس انسانها مخدوش نمیشود؛ کاری که ما در این چهل سال نتوانستیم انجام دهیم. وقتی انسان صفهای طولانی برای دریافت گوشت را میبیند حس میکند یک جای کار عیب دارد. افرادی که بیمار میشوند باید دارویشان در اختیارشان باشد و نباید انسان بیمار بلند شود و جاهای مختلف برود تا دارو تهیه کند. دسترسی آسان به اولیات زندگی، نشان جامعه اسلامی است. این حداقل انتظاری است که میشود از جامعه اسلامی داشت.
شاخصه دوم احترام به انسانها و آداب و رسوم و عقایدشان است؛ مگر جایی که در تعارض صریح با اسلام قرار بگیرد. ما باید به فرهنگها، اقلیتها، لهجهها و سنتها احترام بگذاریم.
یک شاخصه دیگر این است که باید فاصله فقر و غنا کم باشد؛ هیچ توجیهی برای شکافهای طبقاتی وجود ندارد. الان در کشورهای اروپایی که نظامهای سوسیال دموکراسی حاکم است، این فاصله دارد روز به روز کمتر میشود و حداقل معیشت برای تمام افراد فراهم میشود.
یکی از شاخصهای جامعه اسلامی این است که نباید انسانها روز تا شب در حال بدگویی از دیگران باشند و بدبینی در جامعه حاکم باشد. شاخصه بعدی توجه به تمام موجودات زندهاست و اینکه مردم طبیعت را تخریب نکنند. اینها با شاخصهای جامعه نبوی سازگار نیست.
ایکنا: به نظر شما چطور میشود تعالیمی که پیامبر (ص) آورد را در جامعه پیادهسازی کنیم و از وضعیت نامناسبی که امروز به آن دچار شدیم نجات پیدا کنیم؟
اگر ما تفکر سیستمی داشته باشیم و حس عاملیت و مسئولیت را در خودمان پرورش داده باشیم، به جای برداشتن سنگهای بزرگ و پروژههای کلان حکومتی و دولتی و راهاندازی نهادها و ستادها، میتوانیم به انجام کارهای ساده اقدام کنیم. هر کس ببیند چه کاری از دستش بر میآید انجام دهد که همین کارهای ساده میتواند جامه را اخلاقی کند. توجه داشته باشید جامعه از پایین اخلاقی میشود نه از بالا. یکی از خطاهای ما این است که همه چیز را دولتی و حکومتی و نهادی کردیم و به جای اینکه اخلاق را نهادینه کنیم یک امر بخشنامهای شده است. جایی که بخشنامه وجود داشته باشد یعنی اخلاق وجود ندارد چون اگر اخلاق باشد نیازی به بخشنامه نیست.
پس من معتقدم باید از کارهای کوچک شروع کنیم و هر کس هر کاری میتواند انجام دهد را انجام دهد تا جامعه به سمت اخلاقی شدن پیش برود. البته این رافع مسئولیت مسئولان نیست و آنها هم باید کار خودشان را انجام دهند ولی این تلقی که زمانی که مسئولان درست عمل کنند مشکلات حل میشود اشتباه است چون خود این مسئولان هم برآمده از همین جامعه هستند.
ایکنا: کدام یک از بیانات پیامبر (ص) برای شما همواره آموزنده و سرلوحه کارتان بوده است؟
خیلی زیاد است. یکی از پیامهایی که پیامبر (ص) آن را منتقل کرده این است که استوار سخن بگوییم: «قولوا قَولًا سَدیدًا». این پیام قرآن است ولی از زبان پیامبر (ص) به ما رسیده است. این همیشه برای من آموزه اخلاقی بوده است که عادت کنیم در جامعهای که شایعپراکنی و بیمدرک سخن گفتن رواج پیدا کرده، مستدل سخن بگوییم آماده باشیم استدلال کنیم و سنجیده حرف بزنیم.