هر که زیباییاش بیش، ارزشش بیشتر! | نقش زیبایی در ارزش اخلاقی
زیبایی، ارزش اخلاقی را بیشتر میکند
اتاق شلوغی را تصور کنید که پر از موجودات مختلف و اثاثیه است، میمونها، پروانهها، نقاشیهای بوتیچلی و… . اگر حادثهای اتفاق بیفتد و مجبور باشید که تمام این موجودات و خرتوپرتها را از اتاق بیرون ببرید، چهچیزی را در اولویت قرار میدهید؟ مبنای تصمیم شما برای انجام این کار چیست؟
عاملهایی باید در تصمیمگیریهای اخلاقی اثرگذار باشند. استدلالهای فلسفی در اینباره، بر ظرفیتهای روانشناختی درونی تأکید میکنند. بهطورکلی، اعمال درونی آدمهای معمولی ــ مثل فکرکردن یا درکِ احساسات ــ با اعمال درونیِ فیلسوفان، یکی است. برای نسبتدادن حقوقِ اخلاقی به یک موجود، برخورداری از توانایی فکرکردن و تجربۀ احساسات ضروری است. بااینحال، یافتههای اخیر نشان میدهند که بهغیر از هوش و احساسات، عاملهای دیگری نیز وجود قوۀ اخلاق را تحتتأثیر قرار میدهند. دانشمندان، اخیراً کشف کردهاند که زیبایی، در برانگیختن حس تعهد اخلاقی نقش مهمی دارد.
پژوهشی در مجلۀ روانشناسی محیطی، نشان داده که هرچه حیوانات زیباتر باشند (فارغ از سایر ویژگیهایی که در یک موضع اخلاقی اثرگذار هستند، مثل تابآوری حیوان در برابر تهدیدها یا تفکر منطقی و خیرخواهی فرد)، حقوق اخلاقی بیشتری دارند و بیشتر مستحق ترحم هستند. بهعنوان مثال، حتی اگر طاووس و بوقلمون، تواناییهای روانی مشابهی داشته باشند و آسیبپذیر و خطرناک هم نباشند، طاووسها به دلیل زیباییشان بیشتر موردتوجه قرار میگیرند.
پژوهش دیگری را نیز همین پژوهشگران بهزودی در مجلۀ شخصیت و روانشناسی اجتماعی منتشر خواهند کرد. این پژوهش نشان میدهد که بهغیر از حیوانات، افراد خوشچهره نیز از حقوق اخلاقی بیشتری برخوردار هستند. در شش آزمایش، شواهد محکمی نشان دادند که آدمها سعی میکنند بیشتر از حیوانات، افراد، منظرهها و ساختمانهای زیبا حفاظت و نگهداری کنند. این تلقی عمدتاً ناشی از این باور است که موجودات و اشیای زیبا، «بیگناهتر» از بقیه هستند.
سایر پژوهشگران نیز نتیجههای مشابهی به دست آوردهاند. بهعنوان مثال، کودکان ۸ تا ۱۲ ساله، زمانی که با یک حیوان زیبای جراحتدیده مواجه میشوند، آسیبِ واردشده را جدیتر تلقی میکنند. این یکسانیِ یافتهها ــ که حتی کودکان، حیوانات زیبا و رنگارنگ را به حیوانات بدترکیب ترجیح میدهند ــ بر پدیدۀ شایع و قابلتوجه «زیبایی چیز خوبی است» تأکید میکند.
در شش آزمایش، شواهد محکمی نشان دادند که آدمها سعی میکنند بیشتر از حیوانات، افراد، منظرهها و ساختمانهای زیبا حفاظت و نگهداری کنند. این تلقی عمدتاً ناشی از این باور است که موجودات و اشیای زیبا، «بیگناهتر» از بقیه هستند.
یافتههای اخیر، ما را وادار میکند تا کارها و احساسات درونیمان را دربارۀ ارزشهای اخلاقی بهصورت انتقادی بررسی کنیم و ببینیم که آیا از نظر اخلاقی، قابلدفاع است یا نه. درحالیکه درک زیبایی، بسیار لذتبخش است، اما استفاده از قوۀ زیباییشناختیمان بهعنوان مبنایی برای تعیین دغدغۀ اخلاقی شاید چندان درست نباشد. تکیه بر لذت خودمان هنگام دیدن راهراههای شگفتانگیزِ ببر یا پرهای خیرهکنندۀ یک پرندۀ آوازخوان استوایی، مبنای مناسبی برای اولویتبندی نجات این حیوانات نیست. غفلت از حیوانات دیگر که جذابیت کمتری دارند، اما دارای هوش، حساسیت عاطفی، ارتباطات اجتماعی یا اهمیت زیستمحیطی بیشتری هستند، ماهیت مشکلسازِ این سوگیری اخلاقی را برجسته میکند. اگر بخواهیم این شرایط را به انسانهای خوشچهره هم تعمیم بدهیم، داستانِ ما پیچیدهتر میشود.
بهطور خلاصه، زیبایی ممکن است ارزشهای اخلاقی را تحتتأثیر قرار دهد و این ارزشها را از مسیر اصلی خود منحرف کند. یافتههای علمی نشان میدهند که آدمها تمایل دارند برای قضاوتهای اخلاقی، از قوۀ زیباییشناختی خود استفاده کنند. این یافتهها به ما کمک میکنند تا اعمال درونی خود را دوباره ارزیابی کنیم و اصول مبناییتری را برای درک موضعهای اخلاقی انتخاب کنیم.
اگر به بحث اخلاقی دربارۀ زیبایی، علاقهمندید، اینجا را ببینید.