هفت روش برای تقویت همدلی در کودکان
میشل بوربا،1 نویسنده کتاب جدید نه به سلفی: دنیای امروز، دنیای فردگراییست، پس چرا کودکانِ همدل هم موفق میشوند،2 میگوید توجه به خود، بدون درنظرگرفتن دیگران، برای فرزندان ما مضر است. مشکل، ایده پشت عکسهاست، نه خود آنها. ایدهای که میگوید ما مرکز جهانیم و نشاندهنده کاهش توجه به دیگران و فقدان همدلیست.
تقویت همدلی در کودکان
بهگفته بوربا، سطوح همدلی در فرهنگ ما بسیار پایین است و در کودکانْ با قلدریکردن، تقلب، استدلالات اخلاقی ضعیف و مسائل مربوط به سلامت روان مانند اضطراب و افسردگی مرتبط میشود. کتاب او فراخوانیست به والدین، معلمان و سایر بزرگسالان دلسوز؛ فراخوانی برای تشویق کودکان به همدلی با دیگران و سخاوتمندی نسبت به آنها، و پر است از نکات مبتنی بر تحقیق درمورد چگونگی انجام این کار.
برخی از نکات بهطورکلی راجع به افزایش سواد عاطفی است و به کودکان کمک میکند تا احساسات خود و دیگران را بهتر درک کنند. برخی دیگر، احساس دلسوزی و مهربانی را در کودکان میپروراند و آنها را در فعالیتهایی درگیر میکند که میتوانند با انجامشان سخاوتمندبودن را تمرین کنند و برای زندگی خودشان الگوبرداری نمایند. دیگر نکات به کودکان کمک میکند تا قهرمانان اخلاقی شوند، چه در مدرسه و چه خارج از آن. در ادامه، برخی از پیشنهادات بوربا را باهم میخوانیم.
۱. به کودکان کمک کنید که هویت اخلاقیشان رشد کند
طی مطالعهای، دودسته کودک سه تا ششساله را بررسی کردند: ۱- کودکانی که تحسین میشدند چون به دیگران کمک میکردند؛ ۲- کودکانی که موردتشویق قرار میگرفتند چون مفید و کارراهانداز بودند.
محققان دریافتند که دسته دوم در آینده، سخاوتمندی بیشتری از خود نشان میدهند. بوربا استدلال میکند که ما باید به بچهها کمک کنیم تا هویت اخلاقی پیدا کنند، نه اینکه فقط آنها را بهخاطر کارهای خوب تحسین کنیم.
او مینویسد: «برای تعامل و رفتار همدلانه، کودکان باید خود را افرادی بدانند که به افکار و احساسات دیگران اهمیت میدهند و برایشان ارزش قائل هستند. ازدستدادن این قطعه حیاتی، خلأ بزرگی در ضریب همدلی کودک ایجاد میکند.»
۲. به کودکان «فرصت دوباره» دهید
البته همیشه آسان نیست که از کودکان بخواهیم مسائل را از دید دیگران ببینند. هنگامی که آنها از روی بیملاحظگی و بیتفاوتی رفتار میکنند یا حرف میزنند، بهتر است بهجای اینکه تنبیهشان کنید، «فرصتی دوباره» به ایشان دهید.
بهجهت اینکه کودکان با همدلی بیشتری رفتار کنند، بوربا چهار مرحله را برای کمک به آنها پیشنهاد میکند: ۱- توجهات را به رفتارهای ناهمدلانه معطوف نمایید؛ ۲- برآورد و ارزیابی کنید که چگونه ناهمدلی بر دیگران تأثیر میگذارد و به کودکان کمک کنید که مسائل را از دید دیگران ببینند؛ ۳- آسیب وارده را ترمیم و جبران کنید؛ و ۴- ناراحتی خود را بهخاطر رفتار ناهمدلانه آنها ابراز نمایید و تأکید کنید که در آینده از آنها انتظار رفتار همدلانه بیشتری دارید.
او مینویسد: «ترفند این است: هنگام تربیت فرزندانمان به آنها کمک کنیم که ببینند چگونه اعمالشان بر دیگران تأثیر میگذارد و بهاینترتیب همدلی را در آنها افزایش دهیم تا بتوانند روزی بدون راهنمایی ما درست عمل کنند.»
۳. با داستانگویی همدلی را در آنها تشویق و تقویت کنید
بوربا از بزرگسالان میخواهد تا از طریق بازیکردن، خواندن کتابهایی که میتوان در ذهن شخصیتهایش نفوذ کرد و تماشای فیلمهای الهامبخش، به بچهها کمک کنند تا عضلات همدلی خود را تقویت نمایند. فعالیتهایی که تأمل دقیق و عمیق درباره احساس دیگران در موقعیتهای خاص را ممکن میسازند، مهارتهای موردنیاز برای اخلاقیعملکردن را ایجاد میکنند.
بوربا مینویسد: «کتاب مناسب، بهتر از هر درس یا سخنرانی دیگری میتواند همدلی را در کودک برانگیزد. و کتابی که مناسب کودک باشد، دروازهای میشود برای بازکردن قلب او بهروی انسانیت.»
۴. حامی آموزش همدلی در مدارس باشید
بوربا چندین پیشنهاد ارائه میکند که مدارس میتوانند با استفاده از آنها مهربانی و همدلی را آموزش دهند. مثلاً در مدرسهای، معلمانْ یک تابلوی مهربانی تدارک دیدهاند و فهرستی از اعمال مهربانانه را در آن گذاشتهاند؛ مدرسه دیگری پِلِیوُرکْس3 را ارائه کرد. پلیورکس، برنامهایست برای آموزش همکاری و همدلی در زمین بازی. در مدرسه دیگری، آنها از برنامه یادگیری مشارکتی جیگسا4 جهت کمک به دانشآموزان برای کاهش هرچه بیشترِ تعصب و افزایش مراقبت و همدلی در کلاس استفاده کردهاند.
۵. در باورهایتان تجدیدنظر کنید
بااینحال، اغلب این تلاشها از سوی معلمان یا مدارس بهصورت مجزا انجام میگیرند. بهگفته بوربا، بخشی از مشکل، از فرهنگِ بیشازحدرقابتیِ ما ناشی میشود که بسیاری از بچهها، برای موفقیت تحصیلی است که تحت فشار قرار میگیرند، نه اینکه افراد مهربانتر و بهتری باشند. حتی اگر والدین بگویند که برای مهربانی و شفقت ارزش قائلند ولی کودکان را فقط بهخاطر موفقیتها و دستاوردهایشان تحسین و تمجید کنند، تصور نادرستی به فرزندانشان دادهاند.
بوربا مینویسد: «اگر ما نسبت به پرورش نسلی مهربان و دلسوز جدی هستیم، پس انتظارات ما باید برای فرزندانمان بسیار واضحتر بیان شوند. و درک اینکه چگونه مهربانی به کودکان سود میرساند و باعث موفقیت و شادی آنها میشود، میتواند انگیزهای باشد برای تغییر روشهای خودمان.»
۶. حواستان به استفاده از رسانههای اجتماعی باشد
بوربا همچنین از فرهنگ رسانههای اجتماعی ابراز تاسف میکند؛ او میگوید که آنها فرصت تعاملات رودررو را از ما میگیرد، حالآنکه همدلی، محصولِ تعاملات رودرروست. وی به والدین توصیه میکند مراقب مدتزمانی که فرزندانشان در اینترنت میگذرانند، باشند و مطمئن شوند که زمان بیشتری را به تعاملات رودررو با تمرکز بر همدلی و مهربانی اختصاص میدهند.
۷. به کودکان کمک کنید که قهرمان درونی خود را پیدا کنند
این کتاب همچنین اقدامات قهرمانانه کودکان را موردبحث قرار میدهد، ازجمله اینکه چه چیزی باعث میشود آنها در مقابل قلدرها بایستند. بسیاری از کودکان با قلدرها درگیر نمیشوند، زیرا احساس ناتوانی میکنند، نمیدانند چه کنند، تصور میکنند شخص دیگری با آنها درگیر خواهد شد، یا نگراناند که در صورت درگیری، افراد بزرگسال در محل، آنها را حمایت نکنند.
برای اینکه به فرزندانمان کمک کنیم شجاعانه رفتار کنند، مهم است کاری کنیم که آنها بتوانند قهرمان درونی خود را بیابند و خودمان هم الگوی خوبی برای دفاع از دیگران باشیم، به آنها آموزش دهیم چگونه به یک قلدر «نه» بگویند و اگر دیدند کسی دارد قلدری میکند، بروند و قضیه را فیصله دهند، و به آنها آگاهی بدهیم درمورد اینکه چگونه همتایان میتوانند از یکدیگر حمایت کنند. تحقیقات نشان میدهد که بهترین راه برای جلوگیری از قلدری این است: بچه ها را وادار کنیم که در این مواقع، تماشاچی نباشند و برای تغییر اوضاع، وارد عمل شوند.
بوربا مینویسد: «با تحریکِ شجاعت در کودکان میتوانیم کاری کنیم که آنها برای حمایت از دیگری برخیزند. امید داریم که این کار به ظلم و خشونت قلدرهای همسنوسال کودکان پایان دهد.»
داستانهایی که او از کودکان قهرمان تعریف میکرد، الهامبخش بودند. از تِرِور فِرِل5 ۱۱ساله که بین بیخانمانها پتو توزیع میکند، گرفته تا ریچل ویلر6 نهساله، که برای ساخت خانه در هائیتی پول جمعآوری کرد، تا کریگ کیلبرگر7 ۱۲ساله که سازمانی را برای مبارزه با بردگی کودکان تشکیل داد؛ بهاینترتیب میبینیم که چگونه پرورش روحیه همدلی و مراقبت در کودکان میتواند آنها را برای دیگران به قهرمانانشان تبدیل کند.
بااینکه بوربا در ارائه ایدهها برای والدین و معلمان کاملاً دقیق است، اما توصیههای فراوان و تعداد کلمات اختصاری زیادی که او استفاده میکند، گاهی اوقات درک مطلب را برای خواننده دشوار مینماید. بااینحال، پُرواضح است که اگر میخواهیم دنیا جای بهتری باشد، باید همدلی و شفقت را در فرزندانمان پرورش دهیم.
بوربا مینویسد: «همدلی مفهوم بسیار مهمی است، اما از این نکته هم غافل نشویم که توانایی درک احساسات را در دیگران پرورش دهیم. البته که دستیابی به این مهم نیازمند آن است که بزرگسالان، در این وادی، کودکان را ناامید نکنند.»