مرامنامۀ عملیِ مسلمانان | گزارشی از کتاب اخلاق ناصری
آشنایی با کتاب اخلاق ناصری
ابوجعفر نصیرالدین محمد بن محمدحسن طوسى، معروف به خواجه نصیرالدین طوسى (۵۹۷-۶۷۲ ق)، متکلم، ریاضیدان، فیلسوف و منجم ایرانی شیعه، متولد طوس و متوفی در بغداد بود. پدرش از علماى طوس بود و خواجه نصیرالدین، مقدمات را از پدر فراگرفت و در جوانى به نیشابور رفت و از محضر استادان بزرگ بهره گرفت.
کتاب «اخلاق ناصرى» تألیف خواجه نصیرالدین طوسی در علم اخلاق و حکمت عملی به زبان فارسی است. خواجه نصیرالدین طوسی، این کتاب را در سن ۳۷ سالگى در حدود سال ۶۳۳ قمری نوشت. اخلاق ناصری از معدود کتابهایی است که در علم اخلاق فلسفی نگارش یافته است. محقق طوسی این کتاب نفیس را در سه مقاله و سی فصل ترتیب داد. نثر این کتاب نثر مرسل و نسبتاً دشوار است. علت دشواری این کتاب آوردن لغات و اصطلاحات عربی و جملههای طولانی و همچنین پیچیدگی پارهای از اصل مطالب است که چون مربوط به مبادی فلسفۀ شرق است، فهم آنها برای کسانی که از با این علوم آشنایی ندارند، دشوار است.
علاوهبر اخلاق ناصرى، برخی دیگر از تألیفات او عبارتاند از: تجرید الاعتقاد، اوصاف الاشراف، اساس الاقتباس، تحریر اصول اقلیدس، اثبات واجب تعالى، شرح اشارات ابنسینا، تلخیص المحصل و… .
نگارش کتاب اخلاق ناصری
خواجه نصیرالدین طوسی این کتاب را به درخواست ناصرالدین ابوالفتح عبدالرحیم بن منصور، حاکم و محتشم قلعۀ اسماعیلیِ قُهستان تألیف کرد و از این جهت کتاب را اخلاق ناصری نامید. حاکم قهستان ابتدا درخواست میکند کتاب «الطهاره» نوشتۀ ابن مسکویه (م، ۴۲۱ ق) را از عربی به فارسی ترجمه کند، اما خواجه توضیح میدهد که ممکن است ترجمه، خدشهای به زیبایی اثر وارد کند، علاوهبراین، کتاب الطهاره فقط یک قسمت از اخلاق را در بر میگیرد. او پیشنهاد داد دو قسمت دیگر را اضافه کند و کتاب جدیدی تألیف شود. پس تصمیم گرفت کتابی مستقل در این زمینه بنویسد و در بخش حکمت خُلقی، از آرا و اقوال ابن مسکویه متابعت کرده و از مآخذ عمدۀ او در قسمت تدبیر منزل، رسالۀ «تدبیر منزل» ابوعلی سینا و در بخش سیاست مُدُن کتاب «السیاسة المدینة» و دیگر رسائل ابونصر فارابی استفاده کرد.
خواجه نصیرالدین طوسی در مقدمۀ کتاب، به تجلیل از علاءالدین محمد و ناصرالدین محتشم پرداخته و ناصرالدین را پادشاه پادشاهان عرب و عجم دانسته بود. وی ۲۱ سال بعد یعنی در سال ۶۵۴ قمری، پس از رهایی از حکومت اسماعیلیان و چیرگی مغولها، مدح و ستایش حاکمان اسماعیلیه را از مقدمۀ کتاب حذف کرد و آن را ناشی از اضطرار خود در دوران حکومت اسماعیلیان دانست. وی به توصیۀ عبدالعزیز نیشابوری، در سال ۶۶۳ قمری، مطالبی دربارۀ حقوق والدین به کتاب افزود.
معرفی این کتاب
خواجه نصیرالدین طوسی حدود ۱۵۰ اثر به زبانهای فارسی و عربی دارد که اخلاق ناصری یکی از برجستهترین و قدیمیترین آثار او دانسته شده که در دسترس است. این اثر از سه بخش تشکیل شده که بخش نخست، تفسیر فارسی «تهذیب الاخلاق» از ابن مسکویه، بخش دوم دربارۀ اقتصاد خانگی و ادارۀ امور خانه و شامل حقوق متقابل اصلی در درون خانواده بهعنوان اساسیترین واحدهای جوامع است و بخش سوم دربارۀ اندیشههای سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی است. در این بخش، تأثیر اندیشههای سیاسی افلاطونی، نوافلاطونی و ارسطویی مشاهده میشود، اما وی به اندیشههای حاکمان پیش از اسلام ایران بهویژه هخامنشیان و ساسانیان نیز اشاره میکند.
مؤلف، رؤوس مطالب این علم را که حکمای بزرگ دربارۀ سه قسمت «تهذیب اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مُدُن» در تألیفات خویش نوشتهاند، در این کتاب جمع کرده است. خواجه نصیر در این کتاب میکوشد به روشی منطقی به ارائۀ طریق در تربیت نفس بپردازد و راه وصول به کمال عقلی را هموار سازد.
اخلاق ناصری خلاصۀ اخلاقی است که اگر نگوییم در تمام قلمروی اسلام قرون وسطی، لااقل در ایران قرون وسطی رواج داشته و شناختهشدهترین اثری است که به رشتۀ تحریر در آمده است. این اثر زمانی نوشته شد که خواجه نصیرالدین طوسی یک محقق، دانشمند، مبلغ سیاسی-مذهبی مشهور بود. اهمیت ویژۀ اخلاق ناصری در آن است که توسط شخصیتی برجسته در برههای از تاریخ نوشته شده است که خود او به شکلدهی مباحث اشاره شده در کتاب کمک شایانی کرد. خواجه نصیرالدین طوسی در این اثر در درجۀ اول به معیارهای رفتار انسان، نخست از نظر مکان و اولویت اختصاص داده شده در سطح فردی، دوم در سطح اقتصادی و سوم در سطح سیاسی میپردازد.
باید که از فرط حرص در طلب فضایل به تتبع صغار عیوب یاران مشغول نشود، که اگر سلوک این طریقه کند هیچ کس را با سلامت نیابد، و نتیجه آن وحدت و وحشت بود، و از فضیلت صداقت محروم ماند، بل واجب چنان بود که از معایب حقیر که آدمی از وصمت آن منزه نتواند بود اغضا نماید، و در عیوب نفس خود تأمل کند تا مانند آن از دیگری تحمل تواند کرد
خواجه نصیرالدین طوسی، خود خلاصهای از کتاب اخلاق ناصری را با عنوان اوصاف الاشراف، تألیف کرده است. همچنین شرحهایی مانند مفتاح الاخلاق و توضیح الاخلاق بر اخلاق ناصری نوشته شده است. اخلاق ناصری از سال ۱۲۶۹ قمری بارها در ایران و هند چاپ شده و مجتبی مینوی به همراه علیرضا حیدری، نسخۀ تحقیقشدهای از آن را در سال ۱۳۵۶ شمسی انتشار دادهاند.
اخلاق ناصری، پس از مقدمۀ کوتاهی در تعریف حکمت و حکمت عملی، در قالب سه مقاله نگاشته شده است؛
- مقالۀ اول، ترجمه و خلاصهای از کتاب تهذیب الاخلاق مسکویه است و به تعریف نفس و قوای نفسانی میپردازد. بیان فضایل و رذایل هر یک از قوای انسانی و همچنین بیان مراتب سعادت، حفظ سلامت نفس و معالجۀ امراض آن، مطالب دیگر این مقاله است. خواجه نصیر طوسی، در این بخش تنها به ترجمه اکتفا نکرده و در مواردی، توضیحات مختصر، حکایتها و شواهدی به متن اصلی افزوده است.
- مقالۀ دوم، دربارۀ سبب احتیاج به منزل و ارکان آن، تدبیر اموال، تدبیر اولاد و نیز تدبیر امور خادمان است. بخش تدبیر اولاد در این مقاله، ترجمۀ آزاد از کتاب تهذیب الاخلاق دانسته شده است.
- مقالۀ سوم، دربارۀ سیاست مُدُن نوشته شده که شامل هشت فصل است؛ ازجمله بیان احتیاج به تمدن، فضیلت محبت، اقسام اجتماعات (مدینه فاضله، غیرفاضله، جاهله و…)، آداب پادشاهان، فضیلت صداقت، چگونگی معاشرت با مردم و همچنین وصایای افلاطون. دو بخش از این مقاله، یعنی فضیلت محبت و فضیلت صداقت، عمدتاً ترجمۀ مقالۀ پنجم تهذیب الاخلاق مسکویه است.
متن اخلاق ناصری، علمی و متقن دانسته شده که برای فارسیزبانان آشنا با اصطلاحات علمی-فلسفی و نیز متون کهن فارسی، روان است و واژههای غریب کمتر در آن به چشم میخورد. این کتاب، روشی فلسفی دارد و از همین رو، استناد به آیات و روایات در آن بسیار کم است. بااینحال، خواجه نصیرالدین طوسی، در موارد اندکی، آیه یا روایتی را بر متن اصلی که متعلق به ابوعلی مسکویه بوده، افزوده است.
روش و سبک کتاب اخلاق ناصری، کاملاً همسان با تهذیب الاخلاق مسکویه دانسته شده. که بر این اساس، اخلاق ناصری، اثری عقلی-تحلیلی است و مؤلف در صدد تبیین مفاهیم اخلاقی است. اخلاق ناصری، دنبالۀ آثار اخلاقیای دانسته شده که نگاه پزشکی به اخلاق دارند و از جایگاه طبیب، برای سلامت جان و دور کردن بیماریهای روحی سخن میگوید.
همچنین تأثير اخلاق نيكوماخوس در نوشتههای اسلامی، هر جا که سخن از فضیلت همچون حد وسط میان افراط و تفریط به میان میآید در جنب تأثیر اندیشۀ افلاطون دربارۀ فضایل چهارگانۀ حکمت و شجاعت و عفت و عدالت، به روشنی میتوان دید.
ابوعلی مسکویه با آمیختن خلاصهای از مطالب کتاب الاخلاق ارسطو با پارهای از اندیشههای افلاطون و دیگر متفکران یونانی و همچنین اندیشههای دینی، کتاب الطهاره و تهذیب الاخلاق را به زبان عربی تألیف کرده و خواجه نصیرالدین طوسی خلاصۀ معانی کتاب الطهاره و تهذیب الاخلاق را به فارسی ترجمه کرده و با افزودن مطالبی دربارۀ سیاست مُدُن و تدبیر منزل و به قول خودش حکمت مَدنی و حکمت منزلی از اقوال و آرای دیگر حکما کتاب اخلاق ناصری را ساخته است.
مهمترین نقد محتوایی بر اخلاق ناصری، به واسطۀ مطالبی است که دربارۀ آداب میگساری در آن بیان شده و ناهمساز با شأن علمی و دینی خواجه نصیرالدین طوسی دانسته شده است.
فصلبندی کتاب
خواجه در مقدمۀ کتاب، ابتدا تعریفی از حکمت و اقسام آن بیان داشته و هر آنچه از مسائل فلسفۀ شرق برای فهم مطالب لازم بوده نگاشته است. سپس بخشها و فصول کتاب را بدین گونه ذکر میکند:
مقالۀ اول در «تهذیب اخلاق» (آراستن خوی و منش) و آن بر دو قسم مبادی و مقاصد است؛
- قسم اول در مبادی و آن مشتمل بر هفت فصل است:
- در معرفت موضوع و مبادی این نوع
- در معرفت نفس انسانی که آن را نفس ناطقه خوانند
- در تعدید قوتهای نفس انسانی و تمییز آن از دیگر قوا
- در آنکه انسان اشرف موجودات این عالم است
- در بیان آنکه نفس انسانی را کمالی و نقصانی است
- در بیان آنکه کمال نفس انسانی در چیست و کسر کسانی که مخالفت حق کردهاند در آن باب
- در بیان خیر و سعادت که مطلوب از رسیدن به کمال آن است
- قسم دوم در مقاصد و آن مشتمل بر ده فصل است:
- در حد و حقیقت خُلق و بیان آنکه تغییر اخلاق ممکن است
- در آنکه صناعت تهذیب اخلاق شریفترین صناعات است
- در آنکه اجناس فضایل که مکارم اخلاق عبارت از آن است چند است
- در انواعی که در تحت اجناس فضایل باشد
- در حصر اضداد آن اجناس که اصناف رذایل باشد
- در فرق میان فضایل و آنچه شبیه فضایل بود از احوال
- در بیان شرف عدالت بر دیگر فضایل و شرح احوال و اقسام آن
- در ترتیب اکتساب فضایل و مراتب سعادات
- در حفظ صحت نفس که آن بر محافظت فضایل مقصور بود
- در معالجۀ امراض نفس و آن بر ازالۀ رذایل مقدر بود.
مقالۀ دوم در «تدبیر منزل» (رفتار با خانواده) و آن مشتمل بر پنج فصل است:
- در سبب احتیاج به منازل و معرفت ارکان و تقدیم مقدمات آن
- در معرفت سیاست و تدبیر اموال و اقوات
- در معرفت سیاست و تدبیر اهل
- در معرفت سیاست و تدبیر اولاد و تأدیب ایشان
- در معرفت سیاست و تدبیر خدم و عبید
مقالۀ سوم در «سیاست مُدُن» (کشورداری) و آن شامل هشت فصل است:
- در سبب احتیاج به تمدن و شرح ماهیت و فضیلت این علم
- در فضیلت محبت که ارتباط اجتماعات بدان بود و اقسام آن
- در اقسام اجتماعات و شرح احوال مُدُن
- در سیاست ملک و آداب ملوک
- در سیاست خدمت و آداب اتباع ملوک
- در فضیلت صداقت و کیفیت معاشرت با اصدقا
- در کیفیت معاشرت با اصناف خلق
- در وصایای منسوب به افلاطون، نافع در همۀ ابواب، و ختم کتاب بر آن کردهاید.