
دیدگاههای اسلامی در مورد اخلاق کار مبتنی بر هوش مصنوعی
دیدگاههای اسلامی در مورد اخلاق کار مبتنی بر هوش مصنوعی
رباتها و فناوریهای مختلف هوش مصنوعی به محیطهای کاری گوناگون راه پیدا کردهاند. این فناوریها میتوانند کمکحال انسان در انجام وظایف مختلف یا حتی در مواردی جایگزین آنها شوند. در جهان اسلام، بهویژه در میان کشورهای ثروتمندِ عضو شورای همکاری خلیج فارس، علاقهٔ زیادی به پیشرفتهای علمی دیده میشود. این کشورها برای گذار از اقتصاد نفتمحور به اقتصاد دانشمحور، سرمایهگذاری در فناوریهای هوش مصنوعی را فرصتی بزرگ میدانند.
جالب است که هوش مصنوعی حتی به حوزهٔ صدور فتواهای دینی نیز گام نهاده است. چنین تحولاتی به تدریج، مفاهیم و هنجارهای اخلاقی که جوامع برای تعریف «کار خوب» به کار میبردند را به چالش میکشد یا حتی بیاعتبار میسازد. در چنین وضعیتی هر جامعهای باید در جهان اخلاقی خود بازنگری کند. مسلمانان نیز از این قاعده مستثنی نخواهند بود.
این مقاله با بررسی اخلاق مبتنی بر هوش مصنوعی از منظر اسلامی، تلاش میکند تا شکافهای موجود در این زمینه را پر کند. با ارائهٔ گزارشی کلی از دنیای اخلاقی کار خوب در سنت اسلامی، تحلیل خواهیم کرد که چگونه این سنت میتواند با چالشهای اخلاقی ناشی از کار مبتنی بر هوش مصنوعی تعامل کند.
برای این هدف، سه مؤلفهٔ اصلی را بررسی خواهیم کرد: ۱ـ کارکردن بهطور ذاتی برای انسانها خوب است؛ ۲ـ حرفههایی که از نظر دینی مجاز هستند و مشکل شرعی ندارند؛ ۳ـ حفظ روابط حسنه با طرفینی که مشغول یک حرفه هستند.
حسن ذاتی کار
کار فینفسه برای انسان خوب است. بهطور کلی باید گفت مفهوم کار در سنت اسلامی بسیار گستردهتر و غنیتر از یک مدل تجاری است که خوببودن یا خوبنبودن آن، با هزینه-فایده کردن مشخص شود. با بررسی گفتمانهای مختلف دربارهٔ کار در رشتههای علمی مختلف اسلامی، روشن است یک توافق کلی بر این نکته وجود دارد: کار بهطور ذاتی ارزشمند است.
هر رشتهٔ علمی از یک شیوهٔ خاصی برای تأکید بر این عنصر و نشاندادن سازگاری آن با سیستم ارزشی اسلامی استفاده کرده است. میتوان دیدگاه رشتههای علمی مختلف همانند؛ علم کلام، فقه، فلسفه و تصوف در این زمینه را بررسی کرد. ما به ذکر دو نمونه از آنها که در مقابل هم قرار دارند، اکتفا میکنیم.
۱ـ فلسفه: توافق کلی میان فیلسوفان مسلمان بر این است که کار نهتنها خوب است بلکه برای فرد و جامعه ضروری است. افزون بر این، بر اهمیت کار و تلاش در فلسفهٔ سیاسی مسلمانان نیز تأکید شده است. ایدهٔ اصلی که در آثار مختلف فلسفی تکرار میشود این است که یکی از اجزای اساسی طبیعت انسانی این نکته است که هر فرد بهطور ذاتی به بسیاری از چیزهایی که نمیتواند به تنهایی به دست آورد هم نیاز دارد. به همین منظور، جوامع انسانی باید بر همکاری و وحدت گروههای مختلفی که در حرفههای گوناگون مهارت دارند، تکیه کنند و تقسیم کار بهطور منظم توسعه یابد.
۲ـ تصوف: یکی از ویژگیهای متمایز تصوف، مشغولیت آن با تربیت فضایل روحانی است. به نظر میرسد بر خلاف سایر علوم اسلامی، برخی از صوفیان در ایجاد تعادل میان رشد جنبههای روحانی و مشغول شدن به کسب رزق، دچار مشکل شدهاند. چراکه چنین کاری را در تعارض با توکل به خدا و ضمانت او برای تأمین معیشت تمامی موجودات میدانند. بهطور کلی باید گفت نگرانی اصلی میان عالمان علوم مختلف اسلامی در این است که افراد زیادی شغل خود را از دست بدهند. نمیتوان فلسفهای از کار را پذیرفت که به نام بهبود زندگی انسانی، بیکاری انسان را افزایش دهد.
در جهان اسلام، علاقهٔ زیادی به پیشرفتهای علمی دیده میشود. این کشورها برای گذار از اقتصاد نفتمحور به اقتصاد دانشمحور، سرمایهگذاری در فناوریهای هوش مصنوعی را فرصتی بزرگ میدانند. جالب است که هوش مصنوعی حتی به حوزهٔ صدور فتواهای دینی نیز گام نهاده است. چنین تحولاتی به تدریج، مفاهیم و هنجارهای اخلاقی که جوامع برای تعریف «کار خوب» به کار میبردند را به چالش میکشد یا حتی بیاعتبار میسازد. در چنین وضعیتی هر جامعهای باید در جهان اخلاقی خود بازنگری کند. مسلمانان نیز از این قاعده مستثنی نخواهند بود.
حرفههای مجاز
برخی از حرفههای سودآور در دین اسلام ممنوع است؛ همانند تجارت شراب. مفهوم رزق با فعالیت و تلاش مرتبط است. انسان از طریق کوشش و حرکت است که رزق خود را کسب میکند. احکامی وجود دارد که باید رعایت شود تا رزقِ بهدستآمده از نظر دینی حلال باشد.
یکی از این احکام این است: حرفهای که از طریق آن کسب رزق میشود باید در نظر دین اسلام مجاز باشد؛ «ای مردم! از آنچه در زمین حلال و پاک است بخورید و از گامهای شیطان پیروی نکنید، زیرا او دشمن آشکار شماست» (سورۀ بقره، آیۀ ۱۶۸).
مباحث گستردهای در مورد موضوع ساخت مجسمه میان عالمان مسلمان وجود دارد. برخی از عالمان ساخت هر گونه مجسمهای را ممنوع کردهاند. برخی دیگر، ساخت مجسمههایی که میتوان روح را در آنها تصور کرد، همانند مجسمههای انسانی، ممنوع میدانند و سایر مجسمههایی که چنین ویژگیای ندارند، همانند مجسمهٔ درخت را مجاز یا مکروه دانستهاند. چرا که دستهٔ اول بیشتر مستعد عبادت شدن و تبدیل شدن به بت هستند.
ساخت مجسمههایی که شبیه به انسان باشد نوعی تکبر در برابر خدایی است که انسان را خلق کرده و روح در آن دمیده است. به صورت کلی حرفهٔ مجسمهسازی ممنوع بوده و نمیتوانسته محل کسب رزق حلال باشد.
برخی از فتواهای اخیر، این حرفهٔ قدیمی را با حرفهٔ مدرن ساخت ربات یکی دانستهاند. پرسش این است که آیا میتوان ساخت رباتهای انساننما را با ساخت مجسمهها یا بتهایی همانند انسان مقایسه و در نتیجه حرفهای ممنوع از منظر اسلام در نظر گرفت؟ برخی این مقایسه را درست دانستهاند. اما باید گفت که رباتها و مجسمهها به دو دنیای متفاوت تعلق دارند و با اهداف و نقش متفاوتی ساخته شدهاند.
حفظ روابط حسنه
در نسبت با کار، اسلام برای «تمامی عوامل» حقوقی قائل است. اسلام در رفتار با بردگان انسانی و حیوانات، آنها را بهعنوان اموالی دیده که میتوان مالک آنها بود اما کماکان حقوقی برایشان قائل شد. میتوان بردگان انسانی و حیوانات را بهعنوان یک طبقهٔ میانی بین افراد آزاد با ابزار و اجسام بدون روح در نظر گرفت. یعنی بردگان انسانی و حیوانات دارای جایگاه اخلاقی هستند که به دلیل همین جایگاه اخلاقی حقوقی دارند. از سوی دیگر، هیچ دیدگاه معتبری از علمای دینی اسلامی وجود ندارد که موجودات یا اشیائی به جز انسانها و حیوانات را در زمرهٔ افراد دارای حرمت قرار دهد.
رباتهای انساننما با وجود برخورداری از هوش مصنوعی و حتی قابلیت تفکر و تصمیمگیری، نمیتوانند در زمرهٔ موجودات دارای روح به حساب آیند. چراکه دمیدن روح، فعلی است منحصراً الهی و خارج از توانایی بشر. پس، از نظر اسلامی نمیتوان رباتها یا هوش مصنوعی را در طبقهٔ میانی که ذکر آن رفت گنجاند.
بااینحال، در گفتمان اخلاق سکولار، بحثهای گستردهای دربارهٔ جایگاه اخلاقی رباتها و فناوری هوش مصنوعی، بهویژه این که آیا مستحق حقوقی مشابه یا نزدیک به بردگان انسانی یا حیوانات هستند، مطرح شده است.
ازسویدیگر، پیامبر اسلام تأکید کرده است که «احسان» باید شامل «همه چیز» باشد. همینطور فیلسوفان مسلمان بر این باورند که انسانها میتوانند با موجودات غیرانسانی همانند درخت و مسجد دوستی و انسی پیدا کنند. بنابراین فرد مسلمانِ بافضیلت حتی در ارتباط با ابزار هم باید به صورت اخلاقی عمل کند؛ البته به دلیل تعهد فرد به جایگاه اخلاقی خود و نه پذیرفتن جایگاه اخلاقی برای ابزار و اجسام بدون روح.
رباتها و فناوری هوش مصنوعی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. فرد مسلمان موظف است فارغ از ماهیت وجودی رباتها و هوش مصنوعی، خود را در جایگاهی اخلاقی قرار دهد که در آن اعمال خوب به بالاترین سطح خود برسد.
آیا میتوان ساخت رباتهای انساننما را با ساخت مجسمهها یا بتهایی همانند انسان مقایسه و در نتیجه حرفهای ممنوع از منظر اسلام در نظر گرفت؟ برخی این مقایسه را درست دانستهاند.
نتیجهگیری
حوزهٔ نوظهور اخلاق هوش مصنوعی، بهخصوص زیرشاخهٔ اخلاق کار مبتنیبر هوش مصنوعی، عمدتاً نگاهی سکولار دارد. بااینحال، گستردگی و پیچیدگی چالشهای اخلاقی ناشی از فناوری هوش مصنوعی، به یک گفتمان اخلاقی متنوع نیاز دارد که بتواند تنوع دنیای اخلاقی مردم، ازجمله افرادی که باورهای دینی دارند را بازتاب دهد.
در این مقاله تلاش شد تا نشان دهیم که دیدگاههای گوناگون اسلامی چگونه میتوانند به گفتمان پیرامون بررسی اخلاق کار مبتنی بر هوش مصنوعی کمک کنند.
توضیح دادیم که در میان رشتههای مختلف علوم اسلامی، دیدگاه پذیرفتهشدهای وجود دارد که بر اساس آن کار فینفسه برای انسان ارزش ذاتی دارد. همچنین توضیح دادیم که اجماع میان علمای مسلمان این است که تنها میتوان به کاری مشغول بود که از نظر دینی حلال باشد. و نیز توضیح دادیم که چرا باید به عنوان مسلمان دارای فضیلت، نسبت به هر چیزی فارغ از ماهیت وجودی آن احسان کنیم.
