دیدگاه جان مارتین فیشر درباره اختیار لازم در مسئولیت اخلاقی
مقدمه
مسئولیت اخلاقی یکی از موضوعات بسیار مهم فرااخلاق است. در متون غربی فیلسوفان اخلاق غالباً مسئولیت اخلاقی1 را به معنای سزاوار تحسین و سرزنش بودن2 میدانند3.
فیلسوفانی مانند «روبرت کن»، «جان مارتین فیشر»، «فرانکفورت»، «ولف»، «واتسون» و … اختیار یا اراده آزاد4 را به عنوان مهمترین مبنای آن در نظر میگیرند. آنها برآنند که بحث اختیار و مسئولیت اخلاقی تنها در مورد انسان بالغ مطرح میشود. بنابراین، حیوانات و کودکان در دایره این بحث قرار نمیگیرند. از سوی دیگر، پیشرفت علم تجربی و بیان اصل علیت به عنوان یک اصل پذیرفتهشده و تخلفناپذیر در عالم طبیعت، مختاربودن انسان را زیر سؤال میبرد، زیرا مختار بودن به این معناست که باید مبدأ نهایی5 عمل، در خود فاعل باشد. منظور از «مبدأ» آن است که فاعل، آغازکننده، مبدع، تصمیمگیرنده یا علت عملش باشد و مراد از «نهایی» آن است که عمل او ناشی از اجبارهای بیرونی و دورنی اعم از: شرایط محیطی، حوادث گذشته، وراثت، امیال و ویژگیهای شخصیتی نباشد.
در متون غربی، این مطلب را تحت عنوان «کنترل نهایی»6 نیز مطرح میکنند و آن را یکی از مؤلفههای اختیار دانستهاند. با این توصیفات بهنظر میرسد بتوان «مبدأ نهایی» را معادل «علت تامه یا کافی» بدانیم. یعنی فاعل باید علت تامه و کافی عملش باشد نه علت واسطهای یا لازم.
مؤلفه دیگری که تحت عنوان اختیار قرار میگیرد آن است که فاعل توانایی و آزادی در انتخاب و انجام عمل بدیل دارد. یعنی به جای آن کاری که انجام داده، میتوانسته آن کار را انجام ندهد یا کار دیگری را انجام دهد.
مؤلفه دیگری که تحت عنوان اختیار قرار میگیرد آن است که فاعل توانایی و آزادی در انتخاب و انجام عمل بدیل دارد. یعنی به جای آن کاری که انجام داده، میتوانسته آن کار را انجام ندهد یا کار دیگری را انجام دهد. فیلسوفان اخلاق از این به امکانهای بدیل7 تعبیر میکنند.8
اما بر اساس جبرگرایی، هر چیزی در این جهان معلول یک علت یا عللی است و رابطه علی بین آنها یک رابطه ضروری و مخلفناپذیر است. بنابراین، انسان نیز که جزئی از این جهان است محصول و معلول علل و عواملی مانند: وراثت، محیط، حوادث گذشته و … است. یعنی امیال و ویژگیهای درونی انسان که «خود» او را شکل میدهد کاملا برگرفته و تحتتأثیر این عوامل است. بنابراین، از آنجایی که انسان در چگونگی این عوامل نمیتواند نقش داشته باشد، اعمالی هم که بر اساس امیال و ویژگیهای درونی خود انجام میدهد کاملا ناشی از عوامل مذکور بوده و او بهعنوان یک علت واسطهای نسبت به اعمالش محسوب میشود. از طرفی در هر مورد غیر از آنچه انجام داده، عمل دیگری را نمیتوانسته انجام دهد. چون زمانی که علل (امیال و ویژگیهای وراثتی و …) معین و ثابت هستند معلول (عمل) نیز ثابت و معین و همچنین قابلپیشبینی خواهد شد و نمیتواند اختیاری محسوب شود.
…
پی نوشت
- Moral Responsibility
- To be praiseworthy and blameworthy
- ار. جی والیس مسئولیت اخلاقی را به این معنا میداند که بتوانیم عامل را به لحاظ اخلاقی در قبال عملی که انجام داده پاسخگو بدانیم.
- Freedom or Free Will
- Ultimate source
- Ultimate control
- Alternative possibilities
- بعضی از فیلسوفان هر دو مؤلفه را در اختیاری دانستن یک عمل میپذیرند مانند «ارسطو» و «روبرت کن»، اما بعضی دیگر یکی از این دو را میپذیرند مانند فرانکفورت، ولف، فیشر و … البته با درجات و تبیینهای مختلف.