
۷. معرفی برترین کتابهای ترجمهشده با موضوع «دین و اخلاق»
برترین کتابهای ترجمهشده با موضوع «دین و اخلاق»
۱ـ اخلاق و دین
کتاب اخلاق و دین نوشتۀ هری جی. گنسلر، در سال ۲۰۱۶ توسط انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر شده و بخشی از مجموعۀ مطالعات دین، فلسفه و جامعه است. این اثر در ۲۹۳ صفحه، به بررسی فلسفی ارتباط میان اخلاق و دین میپردازد و موضوعاتی مانند نظریۀ فرمان الهی، قوانین طبیعی، اخلاق در بیخدایی، و مسائل مرتبط با شر و هدف کیهانی را تحلیل میکند.
این کتاب توسط ایمان عباسنژاد در سال ۱۴۰۲ ترجمه و توسط نشر کرگدن به چاپ رسیده است. اثری که برای دانشجویان کارشناسی، تحصیلات تکمیلی و علاقهمندان به فلسفه اخلاق و دین طراحی شده و به سوالات کلیدی درباره منبع اخلاق و نقش خداوند در آن پاسخ میدهد.
مقدمه کتاب Ethics and Religion به تعریف مفاهیم اصلی فلسفه، اخلاق و دین میپردازد و ارتباط میان این حوزهها را مورد بررسی قرار میدهد. نویسنده ابتدا فلسفه را بهعنوان روشی برای پاسخ به سوالات بنیادی معرفی میکند و سپس اخلاق را به دو بخش اصلی متافیزیک اخلاق (که ماهیت اخلاق و دلایل آن را بررسی میکند) و اخلاق هنجاری (که بر اینکه چگونه باید زندگی کرد تمرکز دارد) تقسیم میکند.
در ادامه، مفهوم دین در دو سطح گسترده و محدود تعریف میشود؛ سطح گسترده شامل تمام ادیان و سطح محدود مرتبط با ادیان توحیدی است. این فصل همچنین چارچوب کلی کتاب را مشخص میکند که به بررسی اخلاق بهعنوان اوامر الهی، قوانین طبیعی و رابطه آن با بیخدایی میپردازد.
بخش اول نظریه فرمان الهی (Divine Command Theory) را از قرائت کلاسیک تا اشکال مدرنتر آن بررسی میکند. بر اساس این نظریه، رفتارهای اخلاقی به دلیل اراده و خواست خداوند درست یا نادرست محسوب میشوند.
نویسنده با تحلیل دیدگاههای سنتی و چالشهای مرتبط، از جمله مسأله افلاطونی «آیا اعمال به دلیل اراده خداوند خوب هستند یا خداوند آنها را به دلیل خوب بودنشان اراده میکند؟»، به نقد و بررسی این نظریه میپردازد. او مشکلات مرتبط با تعریف خیر و شر بر اساس اراده خداوند و انتقاداتی مانند امکان اعمال شر از سوی خداوند را مطرح میکند و همچنین راهحلهای اصلاحشده برای این نظریه را در ادامه فصل معرفی میکند. نویسنده به موضوع چگونگی شناخت اراده خداوند از طریق منابعی همچون کتاب مقدس، کلیسا، دعا و منطق انسانی پرداخته و نقش آنها در هدایت اخلاقی را بررسی میکند.
یکی دیگر از نظریههای کلیدی که کتاب در بخش دوم به آن پرداخته نظریه قوانین طبیعی است. قانون طبیعی اخلاق را مستقل از اراده مستقیم خداوند، اما مرتبط با عقلانیت و خلقت الهی میداند. اخلاق میتواند بر مبنای عقل و طبیعت انسان، بدون وابستگی مستقیم به اراده خداوند، قابل توجیه باشد. نویسنده بیان میکند که قوانین طبیعی از ماهیت و ساختار عقلانی انسانها ناشی میشوند و به اصولی چون قاعده طلایی و عشق به همنوع اشاره میکند
این نظریه تأکید دارد انسانها با استفاده از منطق عملی میتوانند کشف کنند چه چیزی برای زندگی اخلاقی خوب است. همچنین کتاب به بررسی چگونگی انطباق این قوانین طبیعی با ارزشهای دینی پرداخته و توضیح میدهد که چگونه خداوند بهعنوان خالق انسانها و جهان، منبعی برای درک بهتر این قوانین طبیعی است.
نویسنده همچنین پیوند میان قوانین طبیعی و مسائل زیستی و تکاملی را مورد بحث قرار میدهد و نشان میدهد که اخلاق از طریق درک طبیعت انسانی میتواند هم جنبههای دینی و هم غیر دینی داشته باشد. در نهایت، او به رابطه این نظریه با اصول معنویت و اهداف الهی میپردازد و رویکردی ترکیبی از اخلاق دینی و قوانین طبیعی ارائه میدهد.
بخش سوم کتاب به بررسی رویکردهای اخلاقی بیخدایان میپردازد و انتقادات آنها را نسبت به رابطه اخلاق و دین تحلیل میکند. نویسنده استدلال میکند که بیخدایان نیز میتوانند به اخلاق پایبند باشند، اما برای دفاع از باورهای خود، باید به چالشهایی مانند مسأله شر و مفهوم هدف کیهانی پاسخ دهند. همچنین، نویسنده تلاش دارد نشان دهد که چگونه دین میتواند ابزاری برای تعمیق اخلاق باشد و در عین حال به انتقادات بیخدایان از جنبههای فلسفی پاسخ دهد.
۲ـ اخلاق؛ رسالهای در ادراک شر
کتاب اخلاق رسالهای در ادارک شر اثر آلن بدیو به تحلیل مفاهیم اخلاقی و چگونگی درک شَر میپردازد. این اثر یکی از آثار برجسته بدیو است که در سال ۱۳۸۷ توسط باوند بهپور ترجمه و در انتشارات چشمه به چاپ رسیده. از آن سال تا کنون این اثر بیش از ۵ بار تجدید چاپ شده. یکی از دلایل استقبال از این اثر آن است که بدیو اخلاق را نهتنها در چارچوبهای سنتی، بلکه در ارتباط با حقیقتهای استثنایی و رویدادهای جدید در زندگی انسانها مورد بررسی قرار میدهد. به این معنا که بدیو اخلاق را فرآیندی پویا و مبتنی بر وقایع منحصر به فرد و تحولات جدید میبیند. به عبارت دیگر، او اخلاق را چیزی میداند که باید در پاسخ به وضعیتهای خاص و رویدادهای بیسابقه بهوجود آید، نه بهصورت یک چارچوب ثابت و از پیش تعیینشده.
۱. آیا انسان وجود دارد؟
در فصل اول، بدیو به بررسی این پرسش بنیادین میپردازد که آیا مفهوم «انسان» بهعنوان یک موجودیت فلسفی وجود دارد یا صرفاً به مجموعهای از ویژگیهای زیستی و اجتماعی تقلیل مییابد. او استدلال میکند که انسان نه تنها در مقام یک موجود زیستی، بلکه بهعنوان موجودی که توانایی مواجهه با حقیقتها و وقایع استثنایی را دارد، باید مورد شناسایی قرار گیرد. بدیو معتقد است که آنچه انسان را از دیگر موجودات متمایز میکند، توانایی او برای شناسایی یک «رخداد» و پاسخ به آن با وفاداری به حقیقتی است که از آن رویداد ناشی میشود.
او انسان را نه موجودی ثابت، بلکه موجودی تعریف میکند که در مواجهه با تغییرات و نوآوریها معنا مییابد. بدیو در این فصل تأکید دارد که شناخت انسان باید در ارتباط با ظرفیت او برای شکستن وضعیتهای تثبیتشده و ورود به ساحتهای نوین حقیقت باشد.
۲. آیا دیگری وجود دارد؟
در این فصل، بدیو به مسئله «دیگری» پرداخته و تلاش میکند تا رابطه میان انسان و دیگری را بررسی کند. او سوالی کلیدی مطرح میکند: آیا دیگری بهعنوان موجودی مستقل با ارزش ذاتی وجود دارد یا صرفاً بهعنوان ابزاری برای تحقق اهداف و منافع فردی درک میشود؟ بدیو معتقد است که شناخت دیگری، نه در پذیرش کلیشههای اجتماعی یا هویتی، بلکه در شناسایی رویدادهایی که ما را به یکدیگر متصل میکنند، تحقق مییابد.
او بر این باور است که رابطه اخلاقی با دیگری باید بر پایه احترام به استقلال و یگانگی او باشد، نه بر اساس تقلیل او به یک نقش یا طبقه اجتماعی. در این فصل، بدیو نشان میدهد که “دیگری” تنها در صورتی به معنای واقعی وجود دارد که ما آماده باشیم او را بهعنوان یک سوژه فعال در فرآیندهای حقیقت و تغییرات اجتماعی به رسمیت بشناسیم.
۳. اخلاق بهمثابه نوعی هیچگرایی
بدیو در فصل سوم به بررسی مفهوم اخلاق بهعنوان یک چهره از نیهیلیسم یا پوچگرایی میپردازد. او استدلال میکند که بسیاری از نظامهای اخلاقی معاصر بهجای اینکه به حقیقت و نوآوری متعهد باشند، صرفاً ابزارهایی برای تثبیت وضعیت موجود و حمایت از منافع گروههای خاص هستند. این نوع اخلاق، بهجای ارائه یک چشمانداز رهاییبخش، افراد را به پذیرش محدودیتها و قواعد موجود وادار میکند.
عبور از اخلاق نیهیلیستی به معنای پشت سر گذاشتن بیعملی و منفعل بودن در مواجهه با وضعیت موجود است. به جای پذیرش منفعلانه شرایط، بدیو از ما میخواهد که با شجاعت به حقیقتهایی که رویدادها آشکار میکنند، وفادار بمانیم و برای تحقق آنها تلاش کنیم، حتی اگر این وفاداری مستلزم مواجهه با چالشها و خطرات باشد. بهعبارت دیگر، وقتی افراد بهجای عمل بر اساس حقیقتی که یک رخداد آشکار کرده، به زندگی منفعلانه و پذیرش وضعیت موجود بازمیگردند، خیانتی به حقیقت صورت میگیرد.
عبور از این پوچگرایی (نیهیلیسم)، نیازمند اخلاقی است که محوریت آن وفاداری به حقیقتهای استثنایی باشد. این وفاداری به معنای عمل به حقیقت، تلاش برای تغییر وضعیت، و ریسک کردن برای چیزی است که ممکن است دشوار یا حتی خطرناک باشد. بدیو نیهیلیسم اخلاقی را بهعنوان مانعی برای پیشرفت انسان و جامعه توصیف میکند و خواستار بازاندیشی در اصول اخلاقی است.
۴. اخلاق حقیقتها
بدیو در این فصل اخلاق را در پیوند با حقیقت و رخداد بررسی میکند. او استدلال میکند که اخلاق واقعی از حقیقتهایی ناشی میشود که در لحظاتی استثنایی و بهواسطه رخدادهای خاص رخ میدهند. این حقیقتها نه از وضعیتهای عادی و تثبیتشده، بلکه از لحظات گسست و نوآوری سرچشمه میگیرند.
بدیو توضیح میدهد که در هر وضعیت عادی، یک «دولت» یا ساختار غالب وجود دارد که از طبقهبندیها و هنجارهای موجود حفاظت میکند. اما حقیقت، با گسستن از این ساختارها، بهواسطه افرادی که به آن وفادار میمانند، خود را نشان میدهد.
این وفاداری، که بدیو آن را «وفاداری یا fidelity» مینامد، جوهر اخلاق حقیقی است. او در این فصل نمونههایی از حوزههای عشق، هنر، علم و سیاست ارائه میدهد تا نشان دهد که چگونه حقیقت در این حوزهها بهعنوان یک نیروی اخلاقی عمل میکند و ساحتهای نوینی از تجربه انسانی را باز میکند.
۵. مسئله شَر
در فصل پنجم، بدیو به بررسی شَر و جایگاه آن در اخلاق میپردازد. او شَر را نه یک مفهوم مطلق، بلکه نتیجهای از خیانت به حقیقت و ترک وفاداری به آن میداند. بدیو معتقد است که شَر زمانی رخ میدهد که افراد یا جوامع به وضعیتهای تثبیتشده بازمیگردند و از پیگیری حقیقتهایی که به واسطه رخدادها آشکار شدهاند، دست میکشند.
او انواع مختلف شَر را معرفی میکند، از جمله شَرهایی که از تحمیل یک حقیقت بهصورت افراطی یا نادیده گرفتن حقایق دیگر ناشی میشوند. بدیو بر این باور است که شناخت شَر نیازمند درک دقیق فرآیندهای حقیقت و نقشی است که انسانها بهعنوان سوژههای اخلاقی ایفا میکنند.
در این فصل، او شَر را بهعنوان مانعی برای رشد اخلاقی و انسانی توصیف میکند و بر اهمیت وفاداری به حقیقت برای مقابله با آن تأکید میورزد.این فصل، بخش پایانی کتاب را تشکیل میدهد و بر نقش فلسفه بدیو در تبیین و تحلیل مفهوم شر در اخلاق تأکید دارد.
۳ـ هرمنوتیک دین و اخلاق
کتاب هرمنوتیک دین و اخلاق اثر هانس-گئورگ گادامر، به گفتهٔ جول وانسهایمر، مترجم اثر از آلمانی به انگلیسی، گفتارهایی از این فیلسوف است که برای اولین بار به عنوان پژوهش ژرف گادامر در معنای هرمنوتیکی این موضوعات کنار هم قرار گرفتند. این مقالات از میان دورهٔ آثار وی با عنوان gesammelte werke, tubingen, 1986 برگزیده شده و به انگلیسی برگردانده شده است.
پس این کتاب شامل مجموعه مقالاتی است که در آنها گادامر به طور خاص به چگونگی درک مفاهیم اخلاقی و دینی از منظر هرمنوتیک فلسفی پرداخته و نشان میدهد که چگونه دین و اخلاق از طریق تفسیر، معنا پیدا میکنند. شهاب الدین امیرخانی این کتاب ارزشمند را در ۲۲۰ صفحه ترجمه کرده و در انتشارات پارسه به چاپ رسانده است.
گادامر بخش اول را اینگونه آغاز میکند که امروزه هیچ فلسفهای نمیتواند بدون نگرانی به پرسش خدا پاسخ دهد. او سپس به انتقادهای هایدگر از فلسفه میپردازد، که فلسفه را بهطور بنیادی به عنوان نوعی آتئیسم معرفی میکند، چرا که فلسفه دست به «اعتراض» علیه خدا میزند و هیچ چیزی را بهعنوان «گناه» نمیشناسد.
گادامر این نگرش فلسفی را در مقابل درک مسیحی از هستی قرار میدهد که در آن انسان نهتنها موجودی خودمختار نیست، بلکه تحتتأثیر گناه و رحمت خدا قرار دارد. در این دیدگاه مسیحی، پرسشهای فلسفی نه تنها بهشکل سادهتری از حقیقت پرداختهاند بلکه در نوع خود بر مبنای تجربیات دینی و تاریخی استوارند.
ادامه این بخش به کانت و پرسش از خدا اختصاص دارد که گادامر در آن به نقد کانت از دلایل اثبات وجود خداوند، بهویژه دلیل انتولوژیک، میپردازد. گادامر این نقد کانت را در مقابل نگرشهای فلسفی مسیحی قرار میدهد که انسان را تحت تأثیر گناه و رحمت خدا میبیند. در این بخش، گادامر تأکید میکند که اثبات وجود خداوند از طریق اخلاق و عقل عملی ممکن است و نه از طریق دلایل متافیزیکی.
در بخش دیگری از کتاب، گادامر به بررسی رابطه فلسفه اخلاق و سنت، زبان، و تاریخ میپردازد و میگوید که اخلاق نمیتواند مفهومی انتزاعی و بیزمان باشد، بلکه باید در بستر تاریخی و فرهنگی خاص خود فهمیده شود. این نگرش گادامر نشان میدهد که فلسفه اخلاق بهطور مداوم در حال تغییر و تحول است و در هر دوره باید بهطور مداوم به مسائل اخلاقی پرداخته شود.
در بخشهای دیگر کتاب، گادامر به بررسی مفاهیم مختلفی چون امر الهی در اندیشه یونان باستان، مسئله هستیشناختی ارزشها، اسطوره در عصر علم و اخلاق ارزش و اخلاق عملی، تاملاتی درباره رابطه دین و علم، تاملی دربارهٔ نقش دوستی در اخلاق یونانی و ارسطو و اخلاقیات دستوری میپردازد.
او در این فصول نقش اسطورهها، فلسفه یونان، و تأثیرات دین در شکلگیری مفاهیم اخلاقی را تحلیل میکند و نشان میدهد که تفسیر دینی میتواند به درک بهتر اخلاق و معنای زندگی در دنیای معاصر کمک کند. این کتاب در نهایت بهعنوان یک اثر برجسته در حوزه هرمنوتیک، دینشناسی و فلسفه اخلاق، فرصتی است برای مطالعه عمیقتر چگونگی تفسیر مفاهیم دینی و اخلاقی در دنیای معاصر و چالشهای آنها در فهم ما از حقیقت و عمل اخلاقی. برای علاقهمندان به این حوزهها، این کتاب منبعی بسیار ارزشمند است.
۴ـ دین و اخلاق؛ یادداشتهای فیلسوفان معاصر برای نیویورکتایمز
دین و اخلاق؛ یادداشتهای فیلسوفان معاصر برای نیویورکتایمز نام کتابی است که مجموعهای از مقالات فلسفی را در خود جای داده و توسط Peter Catapano و Simon Critchley ویرایش شده است. این کتاب بر اساس ستون مشهور The Stone در روزنامه The New York Times گردآوری شده. ستون The Stone محلی برای بحثهای فلسفی در مورد موضوعات معاصر بود و نویسندگان برجسته در آن به بررسی پرسشهای بنیادین و مسائل جاری میپرداختند.
عنوان کتاب نشان میدهد که این اثر، یک منبع جامع برای آشنایی با فلسفه مدرن از طریق ۱۳۳ استدلال یا مقاله فلسفی است. هر مقاله به یک موضوع خاص اختصاص دارد و نویسندگان آن، فیلسوفان و متفکران برجستهای هستند که دیدگاههای گوناگونی درباره مسائل مختلف ارائه میدهند. کتاب در واقع مجموعهای از مباحث فلسفی درباره موضوعاتی مانند دین، اخلاق، سیاست، جامعه، و علوم انسانی است که به زبانی قابلفهم برای مخاطبان عمومی نوشته شده است. به عبارت دیگر، The Stone Reader تلاشی است برای وارد کردن فلسفه به زندگی و خارج کردن آن از محیطهای دانشگاهی.
بخش سوم این کتاب با نام دین و اخلاق (Religion and Morals) به عنوان یک کتاب مجزا در ایران به زبان فارسی ترجمه و چاپ شده است. ترجمه مقالات این بخش توسط محدثه واضحی فر به دبیری امیرحسین خداپرست انجام و توسط نظر کرگدن در سال۱۳۹۸ به چاپ رسیده است. این کتاب به پیروی از متن اصلی در سه قسمت اصلی تنظیم شده است.
قسمت اول، با نام ایمان چیست (What Is Faith?)، به بررسی ماهیت ایمان و نقش آن در فلسفه و زندگی انسان میپردازد. مقالات این بخش تلاش میکنند تا رابطه میان فلسفه و ایمان را روشن کنند و به پرسشهایی مانند اینکه آیا ایمان با شواهد و منطق قابل توجیه است یا خیر پاسخ دهند. از جمله موضوعات مطرح شده، مقالهای از Gary Gutting است که تعامل میان فلسفه و ایمان را بررسی میکند. همچنین Tim Crane به بحث درباره سازگاری اسرارآمیز بودن دین با شواهد پرداخته و Samuel Scheffler تأملات خود را درباره اهمیت زندگی پس از مرگ در شکلدهی به ارزشهای اخلاقی مطرح میکند.
در قسمت دوم با عنون انواع اختلافات دینی(The Varieties of Religious Disagreement)، تنوع دیدگاهها و اختلافات میان ادیان مختلف بررسی میشود. این بخش نشان میدهد که چگونه تفاوتهای فرهنگی و دینی میتوانند به درک عمیقتری از ایمان منجر شوند. برای مثال، Carlos Fraenkel ارزش تضادهای فرهنگی را در ایجاد گفتوگو میان ادیان نشان میدهد، در حالی که Andrew F. March به مسئله کفرگویی و پیامدهای اخلاقی و اجتماعی آن میپردازد. Simon Critchley نیز در مقالهای جذاب به دلایلی که مورمونیسم را دوست دارد اشاره میکند و Omri Boehm داستان قربانی کردن اسحاق را از دیدگاه سیاسی تحلیل میکند.
قسمت سوم مسئله اخلاقی خدا (Morality’s God Problem)، پرسشهای بنیادی درباره رابطه خدا و اخلاق را مطرح میکند و به این سوال پاسخ میدهد که آیا اخلاق بدون خدا ممکن است؟ نویسندگانی مانند Louise M. Antony و Frans de Waal به این موضوع پرداختهاند و تلاش کردهاند نشان دهند که اخلاق سکولار میتواند مستقل از دین وجود داشته باشد. همچنین، مقالهای از Joel Marks تجربه نویسنده را در کنار گذاشتن اخلاقیات دینی بیان میکند. در این میان، Peter Singer و Agata Sagan ایده جالبی را درباره امکان وجود دارویی که بتواند اخلاق انسانها را بهبود بخشد مطرح میکنند.
بخش پایانی این کتاب با عنوان تعدادی مسئلهٔ جنجالی اخلاقی (Some Hard Moral Cases)، به چالشهای اخلاقی عمیق و پیچیدهای مانند نسبیگرایی اخلاقی، نوعدوستی، و مسائل مرتبط با حقوق حیوانات میپردازد. Paul Boghossian نسبیگرایی اخلاقی را به چالش میکشد، در حالی که Judith Lichtenberg امکان وجود ازخودگذشتگی مطلق را بررسی میکند. Lisa Guenther تأثیرات اخلاقی و روانی حبس انفرادی را مورد بررسی قرار داده و Jeff McMahan در مقالهای تأملبرانگیزی درباره اخلاق گوشتخواری مینویسد.
در این میان، Charles L. Griswold شرایط و مفهوم اخلاقی بخشش را تحلیل کرده و Stephen T. Asma ایده عشق جهانی و غیرشخصی را نقد میکند. این بخش با ارائه دیدگاههای متفاوت، خواننده را دعوت میکند تا رابطه دین و اخلاق را از زوایای جدیدی بررسی کند و در مواجهه با پرسشهای پیچیدهتر اخلاقی و دینی به تأمل بپردازد.
۵ـ اخلاق در شش دین جهان
کتاب اخلاق در شش دین جهان (Ethical Issues in Six Religious Traditions) به بررسی مسائل اخلاقی از منظر شش مذهب مختلف پرداخته است و در آن تلاش شده تا دیدگاههای اخلاقی، حقوقی، اجتماعی و سیاسی هر دین به طور خاص مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
در بسیاری از کشورها، نظام حقوقی بهطور عمده سکولار است و از سوی مقامات دولتی و نهادهای قضایی نظارت و اجرا میشود. در حالی که مذهب، به عنوان یک شیوه زندگی، نیز دیدگاههایی در خصوص نحوه رفتار انسانها و پیامدهای اعمال نادرست دارد. مذهب نه تنها راهنمایی در خصوص رفتار صحیح و غلط فراهم میکند، بلکه تصوراتی از عدالت و نحوهی توبه و اصلاح رفتار نیز دارد.
مذاهب در دیدگاههای خود نسبت به برابری و تفاوتهای انسانی نظرات متفاوتی دارند. یکی از مسائل اصلی که در مذهبهای مختلف مورد توجه قرار میگیرد، تعاملات مذهبی و اختلافات میان گروههای دینی است. نوع نگرش به تفاوتهای نژادی، جنسی و قومی در مذاهب مختلف متفوات است. بسیاری از مذاهب تحت تأثیر محیطهای فرهنگی خود بودهاند و در نتیجه نظرات مختلفی در خصوص حقوق زنان و برابری جنسیتی ارائه دادهاند.
تمامی مذاهب دیدگاههای متفاوتی در خصوص ریشهها و دلایل خشونت و تنازع دارند. این اختلافات معمولاً به نداشتن ویژگیهای اخلاقی و گناه و عدم اطاعت از دستورات دینی مرتبط است. بسیاری از مذاهب آشتی و صلح را بهعنوان آرمانهایی معرفی میکنند، اما در مواقعی خاص، مانند دفاع از خود یا پایان دادن به ظلم، جنگ و خشونت را مجاز میشمارند.
اکنون با توجه به اینکه جهان به یک دهکده جهانی تبدیل شده است، بسیاری از مسائل مربوط به فقر، نابرابری و تخریب محیطزیست بهطور جهانی اهمیت بیشتری یافتهاند. کشورها و مناطق مختلف، بهویژه در نیمکره شمالی و جنوبی، با مشکلات فقر و کمبود منابع مواجه هستند که نیاز به همکاری جهانی را ضروری میکند.
این کتاب در تلاش است تا بهطور جامع پاسخهای ارائهشده توسط ادیان مختلف به مسائل و چالشهای مطرحشده را بررسی کند. این هدف در شش بخش جداگانه دنبال میشود که هر بخش از آن به یکی از ادیان خاص اختصاص دارد و دیدگاهها و آموزههای آن دین را در مواجهه با مسائل اخلاقی و اجتماعی مورد بحث قرار میدهد.
بنابراین به ترتیب دیدگاه ادیان مختلف هندوئیسم، بودائیسم، سیکیسم، یهودیت، مسیحیت و اسلام در مورد مسائل مختلف بیان میشود. در این ساختار، فصل اول به هویت دینی و نقش مقامات دینی در هدایت پیروان پرداخته. فصل دوم، ویژگیهای اخلاقی افراد دیندار و مسائلی همچون دوستی، رابطۀ قبل از ازدواج، همجنسگرایی و HIV/AIDS مورد بحث قرار گرفته است. فصل سوم به اهمیت ازدواج و روابط خانوادگی در ادیان و چالشهای مرتبط با فروپاشی خانوادهها میپردازد. فصل چهارم تأثیرات منابع شخصی مانند آموزش، کار، استفاده از اوقات فراغت و رسانهها بر زندگی فردی و اجتماعی را بررسی میکند.
فصل پنجم به مسائل حقوق بشر و اخلاقیات مرتبط با سالمندان، نیازمندان، تولیدمثل، سقط جنین و مرگ خودخواسته توجه دارد. فصل ششم به امور حقوقی نظیر هدف قوانین، گناه، مجازاتها و رابطه مجرم با فرد آسیبدیده میپردازد. در فصل هفتم، تفاوتهای اجتماعی، نگرش به دیگر ادیان، تنوع قومی و ملی و مسأله برابری انسانی تحلیل شده است. فصل هشتم به جنگ و خشونت، دلایل آن، جنگ عادلانه و چالشهای اجتماعی و خانگی مربوط به آن میپردازد و در نهایت، فصل نهم به مسائل جهانی همچون فقر، کنترل جمعیت و مسائل زیستمحیطی توجه دارد.
این آثار بهطور گسترده به رابطه بین اخلاق و دین پرداختهاند و سعی کردهاند نشان دهند که چگونه مفاهیم اخلاقی در چهارچوبهای دینی و فلسفی شکل میگیرند و چگونه میتوانند بهطور همزمان در زندگی فردی و اجتماعی بهکار گرفته شوند. این مطالعات بهطور کلی بر این نکته تأکید دارند که رابطه میان دین و اخلاق نهتنها از طریق نظریههای فلسفی، بلکه از طریق تحولات تاریخی و تجربیات انسانی فهمیده میشود. برای افرادی که بهدنبال درک مفاهیم اخلاقی در زندگی فردی و اجتماعی خود هستند، مطالعه و بررسی این آثار میتواند گرهگشای سوالات اساسی و بنیادین باشد.