در پرورش هوش اخلاقی کودکان، ریش و قیچی دست پدر و مادرهاست!
ساختن هوش اخلاقی
آستانه نوجوانی میتواند دوره مشکلسازی باشد. شاخصهای نگرانکننده بسیاری در تأیید این ادعا وجود دارد که از جمله آنها میتوان به افزایش پیوسته تکانشگری1، افسردگی، خودکشی، خشونت، آزار همسالان و سوءمصرف مواد مخدر اشاره کرد. افزون بر آن، افزایش روبهرشد بیاحترامی به مرجعیتها، فقدان آدابدانی، بیبندوباری، تقلب و عدم صداقت را هم میبینیم.
ما سرسختانه برای ایجاد تغییر تلاش کردیم. اما میان تمام کارها، تنها حیطهای که اغلب نادیده انگاشته میشود، هوش اخلاقی در آستانه نوجوانی است. هوش اخلاقی از مهارتهای شخصی، اجتماعی، ذهنی، عاطفی و اخلاقی تشکیل میشود که از افراد شخصیتی قابلاعتماد میسازد و رفتارهای اخلاقی را هدایت میکند. هوش اخلاقی توانایی تمییز درست از غلط است. به معنای داشتن عقاید اخلاقی محکم و عمل طبق آنها است، تا اینکه فرد بهشیوهای درست و شرافتمندانه رفتار کند. افراد در آستانه نوجوانی بیش از هر چیزی به هوش اخلاقی نیاز دارند تا با فشارهای منفی مقابله کنند، و با یا بدون راهنمایی بزرگسالان کار درست را انجام دهند.
پرورش هوش اخلاقی میتواند بزرگترین امید ما باشد. آخرین پژوهشها تأیید میکنند که شخصیت اخلاقی محکم را میتوان یاد گرفت و چطور میتوان با یاد دادن آن رفتارهای جامعهپسند2 دانشآموزان را افزایش داد و با رفتارهای منفی جایگزین کرد. با این حال، معلمها تأثیرگذارترین آموزگاران اخلاقی دانشآموزان خود نیستند، اما پدر و مادرها هستند. متأسفانه، پدر و مادرها اغلب بهخاطر برخی سوءفهمها از تأثیر و نفوذ خود استفاده نمیکنند. این هفت اسطوره پدرمادری3 بهطور خاص برای آیکیوی [بهره هوشی] اخلاقی کودکان مهلک است:
۷ اسطوره مهلک درباره پرورش کودکان اخلاقی
اسطوره ۱: هوش اخلاقی بهصورت طبیعی رشد میکند.
یک مسئله قطعی است: کودکان با هوش اخلاقی به دنیا نمیآیند. آیکیوی اخلاقی آموختنی است! بهترین مدرسه برای یادگیری عادتهای مهمی که افراد قابلاعتماد از آن برخوردارند، همیشه درون خانه است. بسیاری اوقات پدر و مادرها تصور میکنند این عادتها بهصورت طبیعی رشد میکنند: و این یک سوءفهم بزرگ است. پدر و مادرها برای اینکه مطمئن شوند کودکان عادتها و باورهای اخلاقی محکمی کسب میکنند، باید فعالانه فضایل و عادتهای تشکیلدهنده آیکیوی اخلاقی را الگو قرار دهند، تقویت کنند و آموزش دهند. اگر چنین نکنند، بعید است کودکان بیاموزند و در این صورت، از نظر اخلاقی بیدفاع خواهند ماند.
اسطوره ۲: چگونه بار آمدن کودکان تماماً به ژنها بستگی دارد.
اکثر ما قبول داریم که چیزهایی به کودکان ما «داده شده» که نمیتوانیم تغییر دهیم، مانند ساختار ژنتیکی و خلقوخوی فطری آنها. اما حتی اینها هم روی سنگ حکاکی نشدند. پژوهشها این نکته را تأیید میکنند. یک مطالعه ۱۲ ساله روی ۷۲ جفت نوجوان که از نظر ژنتیکی با هم مرتبط بودند، نشان داد که گرایشهای زیستشناختی آنها بسته به واکنشهای پدر و مادرها میتواند تشویق یا سرکوب شود. نکته مهم این است: زیستشناسی سرنوشت را رقم نمیزند، اگر پدر و مادرها بفهمند بخش قابلتوجهی از بار آمدن کودکان به چگونه رفتار کردن آنها با کودکانشان بستگی دارد. طبق پژوهشها، اگر با کودکان اخلاقی رفتار کنیم و مهارتها و باورهای اخلاقی را فعالانه به آنها یاد دهیم، احتمال زیادی دارد که اخلاقی شوند. اما اولین گام مهمی که پدر و مادرها باید بردارند، این است که بدانند در بار آمدن کودکان خود واقعاً تأثیرگذارند.
اسطوره ۳: باورهای اخلاقی در اوایل نوجوانی تثبیت میشود.
پژوهشها تأیید میکنند که رشد اخلاقی، فرآیندی مداوم است که تمام زندگی کودکان ما را در بر میگیرد. در واقع، طبق آخرین مطالعات، آن بخش از مغز که وجدان در آن شکل میگیرد، در مردان تا ۲۱ سالگی به رشد کامل نمیرسد. سالهای نوجوانی، زمانی است که کودکان در انتخابهای اخلاقی دشوار، بیش از هر زمان دیگر به هدایت بزرگسالان نیاز دارند. بنابراین، تلاشهایی که در طول سنین نوجوانی برای اخلاقی کردن انجام میشود و پدر و مادرها اغلب بهاشتباه گمان میکنند که رشد اخلاقی کودکانشان متوقف شده، باید ادامه یابد و متوقف نشود.
اسطوره ۴: همسالان بیش از پدر و مادرها بر اخلاقیات کودکان تأثیر میگذارند.
مطالعات بسیاری، از جمله مطالعات آکادمی پزشکی اطفال آمریکا4، میگویند گرچه همسالان تأثیر اخلاقی زیادی دارند، اما پدر و مادرها در مهمترین موضوعات اخلاقی مانند دین، آموزش و ارزشها بر کودکان خود تأثیرگذارند. تأثیر همسالان بیشتر در موضوعات روزمره مانند سرگرمی، موسیقی و انتخاب لباس است. پدر و مادرها باید بدانند که همچنان میتوانند در رشد اخلاقی کودکان خود دست بالا را داشته باشند، زیرا اگر بخواهند کاری کنند میتوانند نزدیکترین رابطه را داشته باشند. نکته مهم این است: همسالان در صورتی تأثیر اخلاقی بیشتری خواهند داشت که پدر و مادرها جا را برای آنها خالی کنند. و پدر و مادرهای امروزی نمیتوانند چنین اشتباهی را مرتکب شوند.
اسطوره ۵: کودکان باهوش از نظر اخلاقی هم باهوش میشوند.
هوش، رفتار اخلاقی را تضمین نمیکند. اگر به دنبال دلیل میگردید، کافی است به رهبران باهوشی مانند هیلتر، استالین و لنین فکر کنید که آدمهای بدی بودند. اگر پدر و مادرها بخواهند کودکانی اخلاقی پرورش دهند، باید علاوه بر اخلاقی فکر کردن، در اخلاقی عمل کردن هم به آنها کمک کنند. به این معنا که باید به کودکان خود مهارتهای مهم آیکیوی اخلاقی را یاد بدهند، مانند حل منازعهها، همدلی، مدیریت خشم، مذاکره منصفانه، خودکنترلی و… . ما همیشه میدانستیم که معیار درستِ شخصیت در اعمال (نه صرفِ افکار) ما نهفته است. تا زمانی که کودکان ندانند چگونه درست رفتار کنند، رشد اخلاقی آنها ناقص است. و این دانستن در آنچه آموختهاند ریشه دارد، نه نمره آیکیوی آنها.
اسطوره ۶: رشد اخلاقی از دوران مدرسه آغاز میشود.
یکی از اشتباهات رایج پدر و مادرها این است که برای ساختن آیکیوی اخلاقی تا ۶ یا ۷ سالگی کودک (بهاصطلاح سن عقل) صبر میکنند. تا آن موقع، عادتهای اخلاقی بد شکل گرفته و تغییر آنها هم بسیار سختتر است. واقعیت این است که پدر و مادرها میتوانند وقتی کودکان یکی دو سال دارند، تقویت رشد اخلاقی آنها را آغاز کنند. گرچه قطعاً در این سن تواناییهای شناختی لازم برای استدلال کردنهای اخلاقی پیچیده را ندارند، اما در همین زمان است که اولیات عادتهای اخلاقی مانند تمرین خودکنترلی، منصف بودن، احترام گذاشتن، مشارکت و همدلی را برای اولین بار کسب میکنند. بنابراین، هرچه پدر و مادرها زودتر به پرورش تواناییهای اخلاقی کودکان خود بپردازند، احتمال بیشتری دارد که موجودات اخلاقی خوبی تربیت کنند.
اسطوره ۷: نسلهای گذشته آیکیوی اخلاقی کودکان را نساختند، پس پدر و مادرهای امروزی هم نباید چنین کنند.
کودکان امروزی نسبت به نسلهای گذشته، به دو دلیل در فضای اخلاقی بسیار مسمومتری بزرگ میشوند. اول اینکه برخی عوامل اجتماعی مهم که شخصیت اخلاقی را پرورش میدهد بهآرامی در حال نابودی است: نظارت بزرگسالان، مدلهای رفتار اخلاقی، آموزش معنوی یا مذهبی، روابط معنادار بزرگسالان، مدارس شخصیشده، ارزشهای ملی روشن، حمایت اجتماع، ثبات و پدر و مادرهای واقعی. دوم اینکه کودکان ما پیوسته با پیامهای بیرونی که علیه ارزشهایی است که میخواهیم به آنها منتقل کنیم، بمباران میشوند. این دو عامل، پرورش کودکان اخلاقی را برای پدر و مادرها بسیار سختتر میکند.
پدر و مادرهای امروزی دیگر نمیتوانند گوشهای بنشینند و تصور کنند کودکانشان انسانهای شایستهای میشوند. آنچه به بهترین نحوی، پدر و مادرها را مطمئن میکند که کودکانشان اخلاقی خواهند زیست، آموزش فعالانه عادتها و فضایل اخلاقی است که آیکیوی اخلاقی محکمی را در آنها شکل میدهد. اولین قدم برای اخلاقی شدن کودکان این است که هفت اسطوره مهلک را از سر بیرون کنند.
امتحان آیکیوی اخلاقی یک فرد در آستانه نوجوانی
در اینجا یک آزمون وجود دارد که میزان رشد آیکیوی اخلاقی ضروری یک فرد در آستانه نوجوانی که برای اخلاقی زیستن در زمانه دشوار امروزی به آن نیاز دارد را ارزیابی میکند.
فردِ در آستانه نوجوانی (بدون تذکر یا ترغیبِ بزرگسالان) معمولاً:
با «بله» یا «خیر» پاسخ دهید.
- حساسیت نشان میدهد و نسبت به دیگران احساسات زیادی بروز میدهد.
- تلاش میکند تا چیزها را از نگاه طرف مقابل ببیند، نه صرفاً از نگاه خودش.
- صادق و قابلاعتماد است؛ میتوان روی حرفش حساب کرد.
- نسبت به کارهای خطای خود احساس شرم یا گناه میکند؛ اشتباه خود را میپذیرد.
- هنگام هیجان یا عصبانیت بهراحتی آرام میشود؛ از پس تکانشهای رفتاری بر میآید.
- بدون تذکر رفتار مناسب میکند؛ قبل از عمل، فکر میکند.
- با همه محترمانه و مؤدبانه رفتار میکند؛ حاضرجواب یا گستاخ نیست.
- همکار، یاور و مایه تسلی دیگران است و از دیگران هم همین توقع را دارد.
- از نظر فکری گشوده است؛ پیش از ابراز عقیده به سخن همه طرفها گوش میکند.
- بهجای تفاوتها، بر ویژگیهای مثبت دیگران تمرکز میکند.
- تلاش میکند تا مشکلات را باآرامش و منصفانه حل کند؛ به مصالحه تمایل دارد.
اگر کمتر از ۸ «بله» داشتید، به این معناست که آیکیوی اخلاقی فرد در آستانه نوجوانی نیازمند ارتقا و پیشرفت بیشتری است. و امیدوارکنندهترین نکته این است که این هوش آموختنی است. برای شروع هیچوقت خیلی زود یا دیر نیست.
برنامه گامبهگام برای ساختن هوش اخلاقی
فارغ از اینکه چه کسی بیشترین تأثیر اخلاقی را دارد، همه باید به این برنامه گامبهگام عمل کنند تا هفت فضیلت مهم را به افراد در آستانه نوجوانی یاد دهند. نوجوانان برای انجام کار درست، و مقاومت در برابر فشارهایی که میتواند باعث سرپیچی از عادتهای شخصیت خوب شود، به این فضایل نیاز دارند:
۱. همدلی – همراهی و همدردی با نگرانیهای افراد
گام ۱: پرورش آگاهی و واژگان عاطفی
گام ۲: تقویت حساسیت نسبت به احساسات دیگران
گام ۳: رشد همدلی با دیدگاه دیگران
۲. وجدان – شناختن شیوه درست و شایسته عمل و عمل کردن طبق آن شیوه
گام ۱: فراهم کردن زمینه رشد اخلاقی
گام ۲: آموزش فضایل برای تقویت وجدان و راهنمای رفتار بودن
گام ۳: پرورش انضباط اخلاقی برای کمک به کودکان در تشخیص درست از غلط
۳. خودکنترلی – منظم کردن افکار و اعمال بهمنظور خودمهاری بیرونی و درونی، و عمل به شیوهای که میدانید و حس میکنید درست است
گام ۱: الگوبرداری و اولویتدهی به خودکنترلی برای کودکان
گام ۲: تشویق کودکان به اینکه خودشان به خودشان انگیزه دهند
گام ۳: آموزش راههای مقابله با وسوسهها و تفکر پیش از عمل به کودکان
۴. احترام – نشان دادن ارزش قائل شدن برای دیگران با رفتارهای مؤدبانه و باملاحظه
گام ۱: انتقال معنای احترام با الگوبرداری و آموزش
گام ۲: افزایش احترام به مرجعیتها و متوقف کردن بیادبی
گام ۴: تأکید بر رفتار خوب و نزاکت؛ خیلی هم مهم است!
۵. مهربانی – ابراز نگرانی نسبت به رفاه یا احساسات دیگران
گام ۱: آموزش معنا و ارزش مهربانی
گام ۲: رواداری نشان ندادن نسبت به نامهربانی و بدجنسی
گام ۳: تشویق مهربانی و اشاره به تأثیرات مثبت آن
۶. رواداری – احترام به کرامت و حقوق همه افراد، حتی به آن دسته باورها یا رفتارهایی که ممکن است بسیاری از ما با آن موافق نباشیم
گام ۱: الگوبرداری و پرورش رواداری از سنین پایین
گام ۲: القای به رسمیت شناختن تکثر
گام ۳: مقابله با کلیشهها و عدم رواداری نسبت به پیشداوری
۷. انصاف – انتخاب گشودگی فکری و عمل عادلانه و منصفانه
گام ۱: منصفانه رفتار کردن با کودکان
گام ۲: کمک کردن به کودک در یادگیری رفتار منصفانه
گام ۳: آموزش راههای ایستادن در مقابل بیانصافی و بیعدالتی به کودکان