ریشههای خشم | آیا کشتار در کالاف دیوتی از من یک قاتل واقعی میسازد؟
آیا ارتکاب اَعمال خشونتآمیز یا غیراخلاقی در یک بازی ویدیویی ازنظر اخلاقی اشتباه است؟ بازیهای ویدیویی فقط تصویر هستند، نه؟
مهم نیست که در یک بازی ویدیویی چهکاری انجام میدهم؛ فقط با تصاویر تعامل دارم و آسیبرساندن به تصویر هم هیچ آسیبی در دنیای واقعی ایجاد نمیکند. بنابراین تمام اقدامات من در بازیها باید ازنظر اخلاقی خنثی باشند. این یک خط فکری کاملاً منطقی (و رایج) است، و بهنظر من، اشتباه. دلیلش را در ادامه بخوانید.
برای لحظهای بازیهای ویدیویی را فراموش کنید. بگذارید یک سؤال متفاوت از شما بپرسم: آیا آسیبزدن به یک عکس ازنظر اخلاقی اشتباه است؟ عکسها فقط تکه کاغذهای براقی هستند که شباهت بصری به افراد، مکانها و اشیا دارند. مانند بازیهای ویدیویی، عکسها فقط تصویر هستند.
اما آسیبزدن به عکس میتواند ازنظر اخلاقی اشتباه باشد. تصور کنید که یک سفیدپوست نژادپرست عکس مارتین لوتر کینگ جونیور1 را بسوزاند. یا تصور کنید کسی عکس پاپ2 یا ملکهٔ انگلیس3 را میسوزاند. آیا این اقدامات واقعاً ازنظر اخلاقی خنثی هستند؟ من اینطور فکر نمیکنم. نحوهٔ رفتار ما با اشیای بیجان تصادفی نیست. ما دلایل خود را داریم و دلایل ما میتواند ازنظر اخلاقی مشکلساز باشد.
عکس پدربزرگ من، خود او نیست. هیچ احساسی ندارد و نمیتواند صدمه ببیند. این فقط یک تکه کاغذ براق است که ازنظر بصری، شبیه پدربزرگ من است. حالا تصور کنید که این عکس او را بسوزانم. آیا این سوزاندن عکس معنایی دارد؟
به یک معنا، ممکن است فکر کنید که نه. سوزاندن کاغذهای براق ازنظر اخلاقی هیچ اشکالی ندارد. و حتی ممکن است دلیلی قابلدرک و ازنظر اخلاقی بیضرر و مبرا برای سوزاندن عکس داشته باشم: فرض کنید تصمیم دارم ساده زندگی کنم، تا از شر همهٔ چیزهایی که خانهام را بههم ریخته، خلاص شوم. بالأخره من آدمی احساساتی نیستم. بنابراین پس از ساعتها تماشای ماری کوندو،4 به این نتیجه میرسم زمان آن است که با سوزاندن جعبهٔ عکسهای قدیمیام از شر آنها خلاص شوم. این یک تصمیم کاملاً عملی است که زندگی من را تغییر میدهد. بنابراین سوزاندن عکس، کار بدی بهنظر نمیرسد، زیرا من فقط به عکس بهعنوان یک تصویر نگاه میکنم؛ آن فقط یک عکس است که در یک جعبه قرار گرفته.
بااینحال، اگر دلایل من برای سوزاندن عکس بهجای خود تصویر، معطوف شود به سوژهٔ آن، آنگاه چیز دیگری در حال وقوع است. فرض کنید که من نسبت به پدربزرگم خصومت شخصی و کینه دارم. در این مورد، سوزاندن عکس او بار معنایی قوی دارد. در این حال، من فقط یک عکس قدیمی را نمیسوزانم، بلکه خود او را بهصورت تخیلی میسوزانم. اما چرا میخواهم عکس او را بسوزانم؟ دلایل من برای تخریب تصویر او چیست؟ آیا دشمنی من با پدربزرگم موجه است؟ آیا او مستحق چنین دشمنی بود؟ یا اینکه من بهطور غیرمنطقی و معقولی، آدم بدخواهی هستم؟
به نمونههای قبلی من فکر کنید – سوزاندن عکسی از دکتر کینگ، پاپ یا ملکه. اگر دلایل من برای سوزاندن این تصاویر، مستقیماً متوجه سوژهٔ آنها باشد، پس دلایل و رفتار من نسبت به این عکسها ازنظر اخلاقی قابلبررسی است. در این موارد، اشیا معنایی نمادین پیدا میکنند و اَعمال من نیز نمادین میشوند. اَعمال من نشاندهندهٔ چیزیست درمورد نگرشها، ارزشها و احترام (یا عدم احترام) من به سوژهٔ تصویر نمادین. و ما میتوانیم ازنظر اخلاقی، افراد را بهخاطر نگرشها و ارزشهایشان مورد نقد قرار دهیم، همانطور که میتوانیم از دیگران بهخاطر اعمالشان انتقاد کنیم.
نکتهٔ مهمی که در اینجا باید به آن توجه کرد این است که هدف محکومیت اخلاقی در این موارد، اقدامات فرد نسبت به یک تکه کاغذ براق نیست. بلکه هدف، نگرش فرد نسبت به شخصی است که در عکس حضور دارد. این است که ازنظر اخلاقی، سؤالبرانگیز میشود. ازنظر اخلاقی اشتباه است که نیت و نگرش بدی نسبت به دیگر افراد داشته باشیم، حتی زمانی که بر اساس آن نیات و نگرشها عمل نمیکنیم. اعمال ناخوشایندی که با عکسها (یا بهطورکلی نمادها) انجام میدهیم، چیزی را درمورد نگرش و نیات ما نسبت به آن سوژههای دنیای واقعی نشان میدهد.
همین امر درمورد بازیهای ویدیویی نیز صدق میکند. وقتی با یک بازی ویدیویی تعامل داریم، تعامل ما صرفاً با تصاویر است. اما این اقدامات گیمرها نسبت به این تصاویر نیست که ازنظر اخلاقی جالب مینماید. بلکه این نگرش آنها نسبت به موضوع و سوژهٔ تصویر است که ازنظر اخلاقی اهمیت دارد. بحثهای اخیر دربارهٔ بازی رستگاری سرخپوست مردهٔ ۲ 5 را در نظر بگیرید. در یک شهر کوچک در بازی، بازیکن میتواند با زنی که برای حق رأی زنان مبارزه میکند، تعامل داشته باشد. بسیاری از گیمرها ویدیویی را از خود در حال ضربوشتم آن زن منتشر کردهاند و به ویدیوهای خود عناوینی دادهاند مانند «کتکزدن فمینیست رواعصاب». اعمال گیمرها ممکن است تخیلی باشد، اما نیت و نگرش آنها نه.
مطمئناً بازیهای ویدیویی، آثاری داستانی هستند. آنچه در یک بازی اتفاق میافتد، واقعی نیست و نمیتوان آن را همانند اعمال ما در دنیای واقعی، تحت بررسی اخلاقی قرار داد. اما این بدان معنا نیست که اقدامات ما در بازیهای ویدیویی، هرگز نمیتوانند تحت نظارت اخلاقی قرار گیرند؛ گویی که ازنظر اخلاقی کاملاً بیطرف و خنثی هستند. بازیهای ویدیویی اغلب از نمایش افراد، رویدادها یا سناریوهایی استفاده میکنند که با ما و زندگی ما همخوانی و سازگاری دارند؛ و به دلیل داشتن همین ویژگی، چیزی از نگرشهای دنیای واقعیمان را بهسمتوسوی خود فرا میخوانند.
بازیهای ویدیویی با همخوانیداشتن و سازگاربودن با ما و زندگی ما، چیزی از نگرشهای دنیای واقعیمان را بهسمتوسوی خود فرا میخوانند.
مثالی دیگر را در نظر بگیرید. بازی عیسای مسیح تلافی میکند: روز داوری6 یک بازی تیراندازی سومشخص است که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد. بازیکن میتواند انتخاب کند که بهعنوان هیتلر بازی کند یا ترامپ و یا عیسای مسیح. مأموریت بازیکن در آن، کشتن گروهی از مهاجران، تراجنسیتیها7 و فمینیستهاست. این نوع بازیها برای کسانی که بهسمت آنها کشیده میشوند، «فقط بازی» نیستند. بلکه آنها مدلیاند برای تخریب و آسیب. بازیکنان، خشونت نمادینی را روی این گروه افراد اعمال میکنند که هیچ ارتباطی با نگرش حقیقی آنها نسبت به همتایان واقعی خود ندارد. و خود این نیات و نگرشها را میتوان تحت بررسی اخلاقی قرار داد.
دلایل زیادی وجود دارد که گیمرها در بازیها اَعمال خشونتآمیز انجام میدهند، درست مانند دلایل بسیاری که یک شخص ممکن است عکسی را بسوزاند. برخی از این دلایل ازنظر اخلاقی بیضرر و مبرا هستند – زیرا خشونت یک چالش است، بدیع و ازنظر زیباییشناختی غنی. در واقع، بسیاری از گیمرها به دلایل صرفاً راهبردی (استراتژیک) که مربوط به رقابت است، در بازیهای ویدیویی، دست به اَعمال خشونتآمیز میزنند؛ در واقع، اِعمال خشونت تنها راه پیروزی در آن بازیهاست. با این حال، دلایل دیگری نیز وجود دارد که گیمرها در بازیها اَعمال خشونتآمیز انجام میدهند و این دلایل ازنظر اخلاقی بیضرر و مبرا نیستند. ارتباط اخلاقیِ اَعمال ما با تصاویر، به نگرشها و انگیزههای ما بستگی دارد.
شاید شما هنوز قانع نشدهاید. پس از شما میخواهم که این کار را در خانه امتحان کنید. این آزمایش در دو مرحله انجام میشود. مرحلهٔ اول: از کسی که دوستش دارید عکس بگیرید و سپس چشمهایش را از عکس درآورید. آیا در انجام این کار تردید دارید؟ آیا به شما احساس ناراحتی میدهد؟ آیا حاضر نیستید چشمها را درآورید؟ به یاد داشته باشید، این فقط یک تکه کاغذ براق است. اگر بتوانید چشمها را بیرون بیاورید، آنگاه میتوانید به مرحلهٔ دوم بروید: عکس ناقصشده را در جایی بگذارید که عزیزتان بتواند آن را پیدا کند و ببیند. و وقتی که او آن عکس را پیدا کرد، درمورد وضعیت متافیزیکی آن تصویر برایشان منبر بروید و بگویید که چرا عمل شما هیچ معنایی نداشته و کاملاً بدون قصد و غرض بوده، چرا که عکسها فاقد وضعیت اخلاقی هستند. موفق باشید! ?