ملاک تشخیص اخلاقی بودن یک عمل چه مؤلفهای است؟ | معرفی کتاب اخلاق بر بنیان احساس
در مباحث متافیزیکی اخلاق این سؤال پرسیده میشود که آیا رویدادهای اخلاقی در جهان وجود دارند و اگر بله وجودشان چگونه است. در پاسخ به این سؤال دو دیدگاه در آراء اخلاقی بروز یافت: واقعگرایی و غیرواقعگرایی.
واقعگرایی در ابتداییترین شکل و بیان مدعی است: “الف به نحو مستقل از ذهن در جهان وجود دارد.” و غیرواقعگرایی نفی آن است. غیرواقعگرایی به دو دسته تقسیم میشود:
۱-دسته اول فلاسفهای که با طرح مناقشه در زبان اخلاق مدعیاند مطلقا هیچ ویژگی اخلاقی در جهان وجود ندارد؛ چه در ذهن و چه در جهان خارج. ناشناختی انگاری و نظریه ای موسوم به نظریه خطا در این دسته جای میگیرند.
۲- دسته دوم فلاسفه ای که مدعیاند ویژگیهای اخلاقی در جهان خارج وجود ندارند. در واقع وجود عینی آنها را منتفی میدانند. ادعای کلی غیر واقعگرایی این است که “هست و باید” دو مقوله کاملا جدا از همند. به عبارتی، بایدها از هست ها برنمیخیزند.
طرفداران دیدگاه ناشناختی انگاری در مباحث اخلاق، معتقدند ” جملات اخلاقی ” از جنس انشائیات بوده و نه “گزاره خبری”. بدین ترتیب آنها الف) صدق و کذب پذیر نیستند. ب) از جنس باور نیستند. و پ) از جنس گزاره نیستند. آنها میگویند احکام اخلاقی واقعیتی از جهان را بیان نمیکنند و چیزی را توصیف نمیکنند. به علاوه بیمعنا و غیرقابل شناختند. هیوم نخستین کسی بود که مفاهیم اخلاقی را از سنخ انشائیات میدانست و معتقد بود ماهیت قضایای اخلاقی با قضایای اخباری که حاکی از واقعیات است فرق دارد. تاثیر اندیشه های وی، بر اندیشمندان حلقه وین را بعدا بررسی خواهیم کرد.
مبادی و مبانی فکری احساسگرایی
قبل از شرح احساسگرایی به مبادی فکری این دیدگاه که منجر به ارائه نهایی آن توسط اِیر شد میپردازیم. پوزیتیویسم منطقی، فلسفه تحلیلی، اندیشمندان حلقه وین و اصل تحقیق پذیری در شکل گیری احساس گرایی ایر نقش اساسی داشتند. پوزیتیویسم منطقی، نهضتی بود که جهتگیری علمی داشت و در وین متمرکز بود. این نهضت نسبت به مابعد الطبیعه، الهیات و فلسفه سنتی شدیداً موضع انتقادی داشت. پوزیتیویسم که بر اساس تفسیر تجربی نوشته های اولیه ویتگنشتاین رشد نمود، اصطلاحاً به معنای فکری است که دارای قطعیت علمی و مابه ازای خارجی باشد. برای پوزیتیوست ها، فلسفه ایضاح منطق علم است. فلسفه چیزی جز معرفت شناسی علم و تحلیل مفاهیم نیست. کتاب زبان، حقیقت و منطق ایر یکی از دقیق ترین آموزه های پوزیتیویسم منطقی در زبان انگلیسی محسوب میشود. وی در مقدمه این کتاب میگوید: نظریاتی که در این رساله ارائه شده ناشی از تعلیمات برتراند راسل و ویتگنشتاین است که آنها نیز به نوبه خود نتایج منطقی اصالت تجربه بارکلی و هیوم هستند.
در حالی که بسیار ضعیف شده ام احساس می کنم که زندگی پس از مرگ ادامه دارد؛ اما امیدوارم این چنین نباشد…
ای. جی .ایر
فرگه (۱۸۴۵-۱۹۲۵) مبدع ریاضی جدید و فیلسوف ریاضی بود که بسیاری وی را بنیانگذار فلسفه تحلیلی و تحلیل معنا در زبان دانسته اند. فرگه به عنوان فیلسوف منطق معتقد بود اندیشه “قضیه ” است. دیدگاه وی ۳ ویژگی دارد:
۱-دگردیسی امر فلسفی به امر زبانی: تقلیل مباحث شناخت شناسی به بحث زبانی.
۲- قائل شدن به اصل متن: اهمیت اساسی مربوط به کارکرد جمله هاست و جمله واحد اندیشه است.
۳- ضدیت با روانشناسی: اندیشیدن به معنای نسبتی است که آدمی با زبان و اندیشه دارد و این امر روانی نیست. این سه ویژگی تاثیر فراوانی بر فلاسفه تحلیلی داشت. برتراند راسل، از فلاسفه تحلیلی، معتقد بود هر فلسفه درستی باید با تحلیل گزاره ها آغاز شود. بنا بر دیدگاه راسل فیلسوف باید به تحلیل مفصل منطقی مفاهیم، نظریات و استدلالهای علمی بپردازد.
راسل دو ساختار را از هم جدا کرد: ساختار صوری و منطقی و ساختار گرامری. وی بر این نظر است که ممکن است جمله ای از نظر گرامری در زبان عرفی درست باشد اما منطقا نتوان نام گزاره را بر آن نهاد که واجد معنا و صدق و کذب باشد. پس هر جملهای که به تحلیل، ساختار منطقی نداشته باشد باید از ساحت فلسفه کنار گذاشته شود. برای راسل که در نظریه اتمیسم منطقی در صدد منطقی کردن تجربهگرایی بود معرفت فلسفی یعنی بررسی تجربی گزارهها. از نظر وی، گزاره وقتی میتواند گزاره باشد که از یک امر واقع که قابل تجربه برای همگان است گزارش دهد. این امر به حذف متافیزیک از فلسفه منجر شد.
در حوزه اخلاق نیز راسل معتقد معتقد است خوب و بد از میل انسان سرچشمه میگیرد. و از آنجا که زبان پدیدهای اجتماعی است خوب را در رابطه با تمایل آن گروه اجتماعی که بدان تعلّق داریم میداند. در واقع فلسفه اخلاق راسل بیشتر تجربی، علمی و غیر شهودی است.
ویتگنشتاین، فیلسوف دیگری که اِیر وامدار وی است، معتقد بود جهان برای ما فقط تا آن حد وجود دارد که قابل توصیف باشد؛ یعنی تا حدی که بتوانیم به نحو معنادار درباره اوضاع و امور جهان سخن بگوییم. سخن مشهور او این است که میگفت مسائل فلسفی وقتی ایجاد می شوند که زبان به تعطیلات میرود. در اینجا امر فلسفی به محدوده زبان فروکاسته میشود. از دیدگاه او غالب قضایا در آثار فلسفی نه کاذب بلکه بی معنا هستند. برای ویتگنشتاین اول در واقع هر نوع قضیه متافیزیکی بیمعنا است. وی بعدا این دیدگاه خود را مورد نقد قرار میدهد. به نظر وی بین زبان و جهان رابطه این همانی برقرار است. منطق گزاره ها نیز منطق جهان است و استنتاج یکی از دیگری کاملاً بیمعنا است. وی با اثرپذیری از نظریه اتمیسم منطقی راسل معتقد بود میان ذهن، عالم و زبان وحدت منطقی برقرار است. به لحاظ معرفتی نیز حیطه شناخت آدمی به حوزه تجربه پوزیتیو محدود است. (نفی مابعدالطبیعه و امور مافوق حسی) برای ویتگنشتاین تمام فلسفه، نقادی زبان بود.
حوزه تحلیل زبان در فلسفه تحلیلی تا دهه هشتاد میلادی بسیار برجسته بود؛ اما سپس توجّه فلاسفه به فلسفه ذهن معطوف گشت.
ای. جی. ایر؛ فیلسوف ناشناختگرای تجربی مذهب
سِر آلفرد جولز اِیر1 فیلسوف معاصر انگیسی، در سال ۱۹۱۰ در خانواده ای متمول در لندن زاده شد. در سال ۱۹۳۲، پس از پایان تحصیلات با حلقه وین آشنا شد. وی از سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۹ استاد فلسفه ذهن و منطق در کالج لندن شد و به مدت دو سال رئیس انجمن ارسطویی بود و نهایتاً در سال ۱۹۷۰ به عنوان شوالیه لقب گرفت.
ای. جی. ایر فیلسوف عصر تحلیل زبان و تحلیل گزارههاست. وی در کتاب Moral Vision افراطیترین شکل نظریه ناشناختگرایی را که به نظریه اخلاقی «اف-هورا » مشهور است، ارائه میدهد. احساسگرایی، مفاهیم اخلاقی را بیمعنا و تعریفناپذیر میداند. این نظریه هیچ وجه شناختی و معرفتی برای مفاهیم اخلاقی قائل نیست و آنها را ناظر به واقع نمیداند. با توجّه به این دیدگاه در مقام حکم اخلاقی آنچه باید بدانیم این است که چه احساسی درباره این وضعیت داریم. از نظر احساسگرا، گزارههای اخلاقی هیچ آگاهی خاصی در اختیار شنونده قرار نمیدهد و حداکثر میتوان از طریق آنها احساسات، عواطف و امیال گوینده را درباره یک فعل فهمید. بر این اساس، احکام اخلاقی نه خوبند و نه بد؛ بلکه صرفاً بیان کننده احساسات کسانی هستند که آنها را ادا میکنند. مثلا وقتی میگوییم دزدی بد است یعنی اَه به دزدی! یا وقتی میگوییم کمک به ناتوان پسندیده است یعنی کمک به ناتوان هورا! از این دیدگاه، ارزش اخلاقی شامل چیزی خواهد بود که با احساس فرد تطابق دارد. ممکن است این مسأله به ذهن برسد که در این صورت داوریهای اخلاقی بیمعنا خواهد بود. از نظر احساسگرا، داوریهای اخلاقی انسان به این منظور است که عواطف افراد را تحت تأثیر قرار دهد.
اما مهمترین آموزهی پوزیتیویستهای منطقی که ایر نیز بیش از هر چیز از آن متأثر بود اصل تحقیقپذیری تجربی است. اصل تحقیق پذیری ابتدا توسط ارنست ماخ به این صورت مطرح شد: هر آنچه نتوان آن را اثبات یا انکار کرد، ارتباطی با علم ندارد. بر اساس این اصل، گزارههای معنادار دو دسته هستند:
۱- گزارههایی که بتوان درستی و نادرستی آنها را با سنجه تجربه آزمود. صدق این دسته از گزارهها نه ضروری بلکه محتمل است.
۲- احکام و گزارههایی که محمول آنها مندرج در موضوع است؛ یعنی گزارههای تحلیلی که ضرورتاً صادقند. مانند مثلث شکلی سه ضلعی است. گزارههای اخلاقی جزء این دو دسته قرار نمیگیرند. ایر با تأسی از اصل تحقیق پذیری گفت گزارههای اخلاقی، بیمعنا هستند. به عبارتی اساساً گزاره نیستند. برای ایر اخلاق، ماهیتی جز بیان احساسات ندارد. اخلاق، مجموعهای از احساسات خوب و بد است. در واقع علاوه بر اخلاق، تمام گزاره-های متافیزیکی، شامل الهیات، اخلاق، عرفان و علوم انسانی، چون قابل تأیید تجربی نیستند و تحلیلی هم نیستند پس بی¬معنایند. نتیجه این دیدگاه حذف مباحث مابعدالطبیعه از اندیشه خواهد بود. با شرح آنچه بدان پرداخته شد، تأثیر آراء ویتگنشتاین، راسل و تجربی مذهبان انگلیسی بر دیدگاه ایر آشکار شد.
با طرح و ارائه احساسگرایی، نقدهایی توسط اندیشمندان بر آن وارد آمد که برخی متوجّه اصل تحقیقپذیری و برخی نیز صرفاً مربوط به احساسگرایی است.
نقدهای وارد بر احساسگرایی:
نقد اول: به این گزاره دقت کنید : “هر گزاره معناداری تحقیق پذیر است”. این جمله یا خود تحقیقپذیر است یا خیر. اگر باشد، نقیض آن یعنی “بعضی گزارههای معنادار تحقیقپذیر نیستند” نیز صادق است. گیلبرت رایل با اشاره به این موضوع اصل تحقیق پذیری را اصلی خودشکن میداند که دارای ستونی استوار نیست.
نقد دوم: در گزاره “چیزی معنادار است که دارای امکان تجربی است” آیا مراد آن است که مفاد قضیه بیواسطه قابل تجربه حسی باشد باواسطه؟ اگر بیواسطه قابل تجربه حسی باشد، با چه حسی میتوان امواج رادیویی را تجربه کرد؟ بسیاری از حقایق جهان ابتدا به واسطه اندیشه مطرح شدند و بعد با آزمایش اثبات گردیدند.
نقد سوم: ایر و حلقه وین میان معناداری گزارهها و نظریه معنا خلط کردهاند. آنها بیان نمودند که در پی عرضه نظریه خاصی در باب معنا هستند اما بیشتر بر سر ملاک معناداری چالش کردند.
نقد چهارم: بر اساس احساسگرایی وجود اختلاف نظر اخلاقی میان افراد مجاز دانسته میشود.
نقد پنجم: بر مبنای آموزه پوزیتیویستی ایر، بین دانش و ارزش مرزی عمیق ایجاد میشود. دوئیتی محض بین دانش و ارزش که پاتنم دلیل آن را مخالفت پوزیتیوستها با متافیزیک میداند. پاتنم میگوید این دیدگاه که خوب به معنای میل یا ترجیح ذهنی است انسان را از مسائل بنیادین مانند خودشناسی باز میدارد. او معتقد است آنها وقتی میگویند اخلاق از واقعیت جداست، به گونهای سخن میگویند که گویی واقعیت را میشناسند. از نظر پاتنم همه استدلالهای قائلان به این آموزه برای اثبات نسبیت اخلاق شامل ارزشهای علمی نیز میشود. پس نسبیگرایی اخلاقی موجبات نسبیت علوم تجربی را نیز فراهم میکند.
شمار نقدهایی که به احساسگرایی و پوزیتیوسیتها به صورت عام وارد شده است، فراوان است که به برخی از آنها اشاره شد.
به صورت کلی میتوان گفت کتاب اخلاق بر بنیان احساس در تلاش است مبانی احساسگرایی را مورد بررسی قرار داده و نقدهای وارد بر آن را تحلیل نماید. این اثر در یک مقدمه و پنج فصل تدوین شده است.
فصل اول؛ نگرشی به پوزیتیوسم منطقی: پوزیتیوسم منطقی، خط مشی آلفرد ایر/ پوزیتیوسم منطقی، خط مشی و تمرکز کانونی/ حلقه وین، اندیشمندان و زمینههای پیدایش/ حلقه وین تفسیرها و آموزههای بنیادین/ اصل تحقیقپذیری
فصل دوم؛ نگرشی به فلسفه تحلیلی: فلسفه تحلیلی، مشخصات و چارچوبها/ فلسفه تحلیلی، خاستگاهها و نمودها/ فلسفه تحلیلی و خصائص آن/ فلسفه تحلیلی و ادوار آن
فصل سوم؛ اندیشهها و آراء فلاسفه تحلیلی: الف) گوتلوب فرگه / ب) برتراند راسل / ج) جرج مور / د) ویتگنشتاین
فصل چهارم؛ رویکردهای گوناگون در فلسفه اخلاق: انواع پژوهشهای اخلاقی/ مدعای واقعگرایی اخلاقی/ پیدایش، بسط و آموزه غیر واقعگرایی/ پیامدهای غیر واقعگرایی
فصل پنجم؛ بررسی و نقد احساسگرایی: محورهای اصلی فلسفه اخلاق در قرن بیستم/ ارکان علم اخلاق، ایر و گزارههای اخلاقی/ حذف مابعدالطبیعه و…
ساختار کتاب اخلاق بر بنیان احساس و نحوه پردازش به موضوع دارای نظم منطقی و تاریخی است. هرچند به زعم حقیر، اگر فصل چهارم در ابتدای مبحث مطرح میشد به فهم بهتر مطلب کمک شایان میکرد. علاوه بر این، حین مطالعه برخی سرفصلها گویی ایجاز مخل صورت گرفته و خواننده نیاز به توضیحات بیشتر درباب مطلب را دارد.
اطلاعات شناسنامهای کتاب اخلاق بر بنیان احساس
- عنوان کتاب: اخلاق بر بنیان احساس
- نویسنده: محسن شیراوند، محمدعلی عبدالهی
- ناشر: نگاه معاصر
- سال نشر: ۱۴۰۰
- تعداد صفحه: ۱۶۴