maxim
US
آیا برای واژههای انگلیسی معادلهای خوبی گرد آوردهاید؟ لطفاً فایل وُرد یا اکسل آن را برایمان بفرستید تا آن را به گنجینهٔ واژگان واژهنامه اضافه کنیم و دیگران هم از آن بهره ببرند.
معادل پیشنهادی مسعود علیا
ضابطه - قاعده یا رهنمود یا پند ساده ای برای زیستن یا عمل کردن نظیر «بگیرای جوان دست درویش پیر». کانت ضابطه یا دستور را اصل ذهنی یا شخصی (subjective principle) عمل می خواند و بر آن است که هرگاه عملی انجام می دهیم دانسته یا نادانسته بر وفق ضابطه ای چنین می کنیم و خود را به ضابطه ای ملتزم می داریم نظیر اینکه «در اوضاع و احوالی چنین باید چنان عمل کنم». براساس امر مطلق کانت، این ضوابط زمانی مې توانند از حالت شخصی و ذهنی خارج شوند و شان عینی و اعتبار کلی پیدا کنند که بتوان به نحوی سازگار و بدون تناقض اراده کرد که به صورت قانونی کلی درآیند. همچنین ببینید: categorical imperative
واژههایی که بیشترین جستجو را داشتهاند
آیین رفتاری