چالش دسترسی معرفتی و اراده فعل خطا در فاعل متجّری اخلاقی
مقدمه
دسترسی معرفتی و آگاهی از «درستی یا نادرستی رفتارها» چه نقشی در «اخلاقی یا غیراخلاقی» بودن آن رفتارها و در نهایت «اخلاقی زیستنِ» فاعلِ رفتارهای درست دارد؟ همچنین عنصر «اراده متعلق به یک فعل از جهت تصور درست بودن آن فعل» – یعنی اینکه فرد، رفتاری را اراده کند که تصور میکند رفتاری درست است – چه تأثیری بر محتوای اخلاقی آن فعل دارد؟ در پاسخ به این پرسشها، بحث از حضور دو عنصر شناخت و اراده نسبت به مطابقت یا عدم مطابقت عمل انسان با قانون اخلاق بسیار اهمیت دارد.
برخی از رویکردها مثل سودگرایی بنتام و میل جایگاهی برای تأثیربخشی عنصر «آگاهی از اخلاقی بودن یک فعل» و همچنین «اراده کردن رفتار برخوردار از سود و مصلحت مطلوب» در اخلاقی بودن آن فعل قائل نیستند و تنها نتایج و مصالح معطوف به فعل را علت اصلی اخلاقی بودن آن فعل تلقی میکنند. در عوض برخی رویکردها مثل دیدگاه کانت و البته شهید صدر جایگاه مهمی برای این دو عنصر در جهت اخلاقی بودن یک فعل در نظر میگیرند. از نظر آنها اگر کسی آگاهانه رفتار مطابق با قانون اخلاق را – با اراده و قصد انجام رفتار خوب – انجام دهد، امتثال امر اخلاقی کرده و مستحق مدح است. در مقابل، اگر فردی با دسترسی معرفتی به «مخالف قانون اخلاقی بودن یک فعل» – همراه با اراده و قصد انجام آن فعل نادرست – مرتکب چنین فعلی شود، عصیان کرده و در نتیجه مستحق مذمت است.
حال اینجا مسألهای اساسی وجود دارد و آن این است که انسان بسیاری اوقات با اینکه قانون اخلاق را میداند، اما در مقام تطبیق یک رفتار با آن قانون خطا میکند. برای نمونه با وجود اینکه آگاهی دارد از اینکه «راستگویی خوب است»، و در واقع نیز قصد دارد سخن راستی به زبان بیاورد، ولی در عین حال – در مقام تطبیق، خطا نموده – و سخنی میگوید که حقیقتا کاذب است. همچنین عکس این اتفاق نیز محتمل است. به این صورت که فردی آگاهی دارد از اینکه «دروغ گفتن قبیح است» و واقعا قصد دارد سخن دروغی بگوید، اما در اینجا نیز – در مقام تطبیق اشتباه نموده – برخلاف آگاهی و ارادهاش، سخنی که میگوید، کاملا درست است. اکنون مسأله نوع رفتار با همین فرد دوم است، به این صورت که آیا چنین فاعلی مستحق مذمت است، یا اینکه نباید او را سرزنش کرد، زیرا هرچند اراده او به امری غیراخلاقی تعلق گرفته است، ولی در حقیقت، فعل او اخلاقی بوده است؟
پس مسأله اصلی این پژوهش این است که دو عنصر آگاهی و اراده (نیت) چه تأثیری بر اخلاقی بودن یا نبودن یک فعل دارند؟ در مورد تجری اخلاقی، اگر آگاهی ما نسبت به درستی یا نادرستی یک فعل، خطا باشد و فعل نادرست را اراده کنیم که در حقیقت درست است، این آگاهی و اراده چه نقشی در محتوای آن فعل دارند؛ آن فعل را درست تلقی کنیم یا نادرست؟
ردپای پاسخ این پرسش را میتوان در بررسی دقیق بحث تجری اخلاقی یافت. در واقع با ارائه فرض تجری اخلاقی به نظریههای مختلف و بر اساس مبانی آنها، میتوان پاسخی درخور به چنین پرسشی ارائه کرد. البته خواهیم دانست که بسته به نوع نظریه اخلاقی، ضرورت مذمت یا عدم مذمت فاعل متجری متفاوت خواهد بود و بر این اساس در این پژوهش ابتدا اصل تجری اخلاقی را تبیین نموده و فاعل متجری را معرفی میکنیم. سپس نوع رفتار با چنین فردی را بر مبنای دو رویکرد سودگرایی عملگرای جرمی بنتام و وظیفهگرایی کانت تحلیل مینماییم. در نهایت چنین چالشی را بر مبنای رویکرد شهید صدر حل میکنیم.
…