پیوند اخلاق فلسفی و دینی در الذریعه راغب اصفهانی
برخی از حکمای اسلامی، گرچه در نظام اخلاقی خویش متأثر از فیلسوفان یونان باستان بودهاند، ولی اغلب تلاش داشتهاند اخلاق فلسفی آنها را با آموزههای ناب دینی مخلوط کنند و یک نظام اخلاقی تلفیقی (فلسفی-دینی) ارائه نمایند.
راغب اصفهانی، صاحب کتاب شریف الذریعه الی مکارم الشریعه، یکی از این حکمای مسلمان است. نظریه اخلاقی راغب در این کتاب را میتوان در زمره نظریههای اخلاق فضیلت قرار داد. راغب گرچه در ساختار کلی نظریه اخلاقیاش، متأثر از اخلاق فضیلت افلاطون و ارسطو است، اما در محتوای علمی آن کتابی نظریهای کاملاً دینی و قرآنی است و چندان رنگ و بوی فلسفی ندارد.
وی به خوبی، اخلاق فلسفی و قرآنی را به هم آمیخته است. یکی از ابتکارات مهم راغب در این کتاب که ناشی از بهرهگیری وی از قرآن کریم است، افزوردن فضایل دینی به فضایل چهارگانه اصلی فلسفی یعنی حکمت، عفت، شجاعت و عدالت است. وی چهار فضیلت هدایت، رشد، تسدید و تأیید را به عنوان فضایل توفیقی بر آنها میافزاید. به عقیده راغب، هیچ کس، راهی به هیچ یک از فضایل ندارد مگر به هدایت الهی و رحمت او. تقسیم عدالت به مطلق و مقید که بر گرفته از آیات قرآن و به نوعی راهگشای حل اختلاف حسن و قبح عقلی و شرعی معتزله و اشاعره است، نیز از ابتکارات راغب است که در کلام دیگر حکمای اسلامی دیده نمیشود.
مقدمه
راغب اصفهانی (متوفای ۵۰۲ ق.) که بیشتر کتاب المفردات او مشهور است، صاحب کتاب اخلاقی ارزشمندی به نام الذریعه الی مکارم الشریعه است. این کتاب، پیوند بسیار خوبی بین رویکرد فلسفی به اخلاق – که بیشتر آن را در کتابهایی چون فصول منتزعه فارابی، رسالة فی الاخلاق ابن سینا، السعادة و الاسعاد ابوالحسن عامری، تهذیب الاخلاق مسکویه و اخلاق ناصری طوسی مشاهده میکنیم – و رویکرد دینی و نقلی به اخلاق ایجاد کرده است.
به طور کلی، در اندیشه راغب عقل و شرع مکمل یکدیگر هستند. وی در کتاب تفصیل النشأتین و تحصیل السعادتین در بیان رابطه عقل و شرع چنین میگوید: «اعلم انَّ العقل لن یهتدی الا بالشرع و الشرع ُ لا یتبین الا بالعقل فالعقل کالاس و الشرع کالبناء»؛ «بدان که عقل هدایت نمیشود مگر با شرع و شرع تبیین نمیشود مگر با عقل؛ عقل چون بنیان است و شرع چون بناء».
این طرز تفکر راغب در کتاب الذریعه منجر به پیوند اخلاق فلسفی و دینی شده است. وی در این کتاب علاوه بر بهره جستن از اسلوب، نظام و چارچوب اخلاق فلسفی که مبتنی بر بحث قوای نفس، فضایل چهارگانه اصلی و قاعده اعتدال ارسطو است، به خوبی از آیات قرآنی و روایات اسلامی بهره جسته، به طوری که رنگ و لعاب فلسفی از اخلاقش گرفته شده و بیشتر صبغه دینی یافته است.
این کتاب مشتمل بر هفت فصل است که فصل اول، به سیاق اغلب حکمای اسلامی، با بحث از نفسشناسی، قوای نفس و فضایل آنها آغاز میشود. فصل دوم درباره عقل و علم است و به فضایل و رذایل قوه عاقله میپردازد. فصل سوم درباره فضایل و رذایل قوه شهویه، فضل چهارم درباره فضایل و رذایل قوه غضبیه و فصل پنجم درباره فضایل عدالت، ظلم، محبت و بغض است. دو فصل اخیر، درباره صناعات و مکاسب، و اخلاقیات مربوط به آنها است.
همانطور که از فصول کتاب روشن است، ساختار کلی آن بر اساس ساختار کتب اخلاقی فلسفی است ولی محتوای آن مملو از آیات و روایات است که راغب به ظرافت و زیبایی، متناسب با موضوع بحث آنها را جمع کرده است.
در این مقاله، سعی میشود ضمن گزارشی از کتاب الذریعه، نوآوریهایی که راغب در طرح نظریه اخلاقی خویش در مقایسه با دیگر حکمای اخلاق اسلامی داشته است، بیان گردد.
…