پروژهی دين و اخلاق
سرشت فلسفی پروژهی دین و اخلاق
پروژهی دین و اخلاق اولاً و بالذات پروژهای «فلسفی»، «دینشناسانه» و «اخلاقشناسانه» است، نه پروژهای «روشنفکرانه»، هرچند پیامدهای نظری و عملی این پروژه توجیهی برای گنجاندن آن در ذیل پروژههای روشنفکرانه هم به دست دهد. نگارنده به جد بر این باور است که «فلسفهورزی» و «فعالیتروشنفکرانه» دو مقولهی متفاوتاند، و هر یک از آنها هدف، ابزار، ادب و اخلاق و مخاطبان مخصوص به خود را دارد. آمیختن این دو به یکدیگر و نادیدهگرفتن تفاوتهای چشمگیرشان، علیالخصوص نادیده گرفتن ملاحظات اخلاقی مربوط به هر یک از این دو قلمرو به بهانهی دیگری، کمترین ضرری که دارد این است که هر دو را خراب و ناکارآمد میکند و نتایج بسیار نامطلوب بهبار میآورد.
علاوه بر این، پروژههای روشنفکرانه، اگر از پشتوانهی تحقیقاتیِ فلسفی و علمی عمیق و معتبر برخوردار نباشند، سطحی و مبتذل از کار درخواهند آمد و بنیادشان بر آب خواهد بود. چنین پروژههایی ماندگار نمیشوند و دردی از دردهای مخاطبان را درمان نخواهند کرد، هرچند ممکن است چند صباحی اذهان ناآزمودگان را به خود مشغول کنند.
رابطهی دین و اخلاق یکی از مسائل بنیادینی است که پرداختن فیلسوفانه و سیستماتیک به آن به کشف حقیقتی میانجامد که دانستن آن هم رهاییبخش است و هم متضمن کاهش درد و رنج، و هم مبنایی برای اصلاحات ماندگار دینی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی.
اگر با پیروی از ملکیان رسالت روشنفکران را «تقریر حقیقت و تقلیل مرارت» بدانیم، انجام این رسالت به نحوی شایسته تنها در صورتی امکانپذیر خواهد بود که حقیقتی که شخص در صدد تقریر آن است با استفاده از راه و روشی معتبر و در پرتو جستجو، تحقیق، مطالعه و اندیشیدن کافی همراه با مراعات استانداردهای تحقیقاتی و نگارشی لازم به دست آمده باشد. ترکیب عجولانهی ایدهها و نظریههای منطقاً ناسازگار که حاصل گزینشی ناموجه و مبتنی بر درکی سطحی و مغشوش از آنهاست و بیان این امور با زبانی شاعرانه و ادیبانه حقیقتی نیست که یک روشنفکر مسئول خود را موظف به تقریر آن بداند.
رابطهی دین و اخلاق یکی از مسائل بنیادینی است که پرداختن فیلسوفانه و سیستماتیک به آن به کشف حقیقتی میانجامد که دانستن آن هم رهاییبخش است و هم متضمن کاهش درد و رنج، و هم مبنایی برای اصلاحات ماندگار دینی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی. رابطهی دین و اخلاق از سنخ موضوعاتی نیست که پرداختن به آنها شخص را دچار حیرت کرده و در نهایت او را در وادی شکاکیت سرگردان کند؛ و نه بر معرفت او بیفزاید و نه از درد و رنج او بکاهد. اما این همه به شرطی حاصل خواهد آمد که شخص از منظری فلسفی به این موضوع بپردازد. در غیر این صورت، نتیجهای که به دست خواهد آمد چیزی به جز تحریف حقیقت و تشدید مرارت نخواهد بود.
دین و اخلاق، علاوه بر موضوعات دیگری که به آنها میپردازند، با امور «آرمانی» نیز سروکار دارند و میکوشند تصویری از انسان آرمانی، جامعهی آرمانی، سیاست آرمانی، اقتصاد آرمانی، زندگی آرمانی و به طور کلی «وضعیت آرمانی»/ «وضعیت مطلوب» نیز به دست دهند. از نظر دینی و اخلاقی هرگونه تحول و پیشرفتی مطلوب و پذیرفتنی و واجد ارزش مثبت نیست.
…