
منطق: بنیاد اخلاقی زیستن؛ بررسی دیدگاه گنسلر
منطق: بنیاد اخلاقی زیستن؛ بررسی دیدگاه گنسلر؛ پژوهشهای اخلاقی، سال دوم شمارۀ اول، پاییز ۱۳۹۰
۱ . مقدمه: تقریر مسئله
آیا اخلاقی زیستن منطقاً و عقلاً ضروری است با صرفاً ممتع نیست (امكان عام دارد)؟ آیا اخلاقی زیستن، منطق ضروری است، یا ممکن و یا ممتع؟ اگر فيالجمله عقلانیت اخلاق را پذیرفتیم، آيا بالجمله میتوان از آن دفاع کرد؟ آیا خصلتهای رفتاری و روانی قدیسان اخلاقی که تمام زندگی خود را وقف دیگران کردهاند معقول و قابل دفاع است؟ آیا عقلانیت در مورد رعایت اعمال تطَوُّعی (= استحبابی به تعبیر دینی، supererogatory) اخلاقی، الزام و اقتضایی دارد؟
پاسخ به این پرسشها با برداشتن دو گام مقدور است. نخست اینکه باید ججيت و مطلوبیت عقلانیت پذیرفته شود، دوم اینکه مراد از عقلانیت روشن شود؛ یعنی اینکه به کدام معنا و مفهوم و تصویر از عقلانیت میتوان لازمۀ آن را نوعدوستی دانست؟ گام نخست را در اینجا مفروض میگیریم. یعنی با فرض پذیرش حجيت و مطلوبیت عقلانیت، تصویری از آن ارائه میکنیم که نوعدوستی (به معنای خاصی از آن) را بتوان لازمۀ آن دانست.
هم عقلانیت و هم نوعدوستی معانی و مدلولهای گسترده و بسیار قابل مناقشهای دارند. در این طرح سعی بر آن است که از معانیای سخن رود که کمترین اختلاف و بیشترین اجماع بر سر آنهاست. پس از روشن کردن این معانی میتوان پارهای پرسشها را پاسخ داد.
۲ . طرح کلی: سازگاری پلی میان عقلانیت و نوعدوستی
اما نزدیکترین مسیر عقلانيت به نوعدوستی پایفشاری بر اصل سازگاری در عقلانیت است؛ و این مسیری است که هری گنسلر در طرحی جامع و اصل موضوعی میپیماید. وی سازگاری را شرط لازم و اصلی و البته غیرکافی طی این مسیر میداند. اجمال استدلال او را میتوان چنین صورتبندی کرد:
۱ . قاعدۀ طلایی (= با دیگران تنها بهگونهای رفتار کن که میخواهی در همان موقعیت با تو آنگونه رفتار شود) لبّ لباب اخلاقيات و اخلاق و مهمترین اصل اخلاقی (صوری) و شاید مهمترین قاعدۀ زندگی است و از سوی دیگر، این اصل گونهای سازگاری است.
۲ . سازگاری (به معنای موسع آن) (که اجتناب از تناقض میان باورها، میان اهداف و وسایل، میان داوریهای اخلاقی و نحوۀ زندگیمان، و ارزشگذاری دربارۀ کارهای مشابه را ایجاب میکند) مهمترین رکن و جوهرۀ عقلانیت است.
…