قهرمانِ جامجهانی، بازندۀ اخلاق
از روزی که میزبانیِ جامجهانیِ ۲۰۲۲ را به قطر دادند، بیش از یک دهه گذشته. بعضیها میگفتند که قطر، با تبانی، این میزبانی را به دست آورده. اما بعداً این ادعا رد شد. حتی اگر این ادعا، درست هم باشد، گردنکلفتهای فیفا نمیگذارند کسی از این فسادها، سر دربیاورد. کسی توجهی به این موضوعات نکرد و قرار است طبق برنامه، جامجهانیِ ۲۰۲۲ را در قطر برگزار کنند.
داستانِ فساد و تبانی را فعلاً کنار بگذارید. برای ساختوساز ورزشگاههای جدید و بزرگ در قطر، از کارگران مهاجر استفاده شد. هزاران کارگر مهاجر، در جریان این ساختوسازها جان باختند. آمار رسمیِ دولت قطر، شمار جانباختگان را اینطور گزارش میکند: ۳ کارگر، در جریان ساختوساز جان باختند و ۳۴ کارگر هم در این مدت، به دلایل دیگری مُردند. اما در همین اطلاعیه، دولت قطر نسبتبه خطراتِ ساختوساز هشدار داده است. اما واقعیت، چیز دیگری است.
در سال ۲۰۱۸، هاوارد مِلنِس،1 به قطر رفت. او روزنامهنگار است و میخواست گزارشی از قطر تهیه کند. او به قطر رفت و اطلاعاتی به دست آورد، اما بعد از مدتی، دولت قطر از فعالیتهای او مطلع شد و جلویش را گرفت. او توانست با یکی از سرکارگرها صحبت کند. این کارگر، اهل جمهوریِ چک بود. او به مِلنِس گفت خودش شاهد بوده که کارگرانِ زیادی مُردهاند؛ حتی با بسیاری از آنها دوست بوده. او گفت: «یکبار، دیواری فرو ریخت و ۶ نفر، در دم جان باختند و ۸ کارگرِ دیگر هم شدیداً مجروح شدند. کشتهها و زخمیها را فوراً با آمبولانس بُردند و به ما گفتند که دوباره، مشغولِ کار شویم؛ انگار که اصلاً هیچ اتفاقی نیفتاده! دولت قطر میگوید که اقدامات قانونیِ لازم، برای جانباختگان و زخمیها، انجام شده.»
قطر، دو میلیون کارگر مهاجر دارد. مؤسسات کاریابی، برای این کارگرها، کار پیدا میکنند و از آنها کارمزد میگیرند. کارِ بعضی از کارگرها این است که جنازههای افرادی را که زیرِ آوار ماندهاند، بیرون بیاورند. حقوق این کارگرها آنقدر کم است که کارمزدِ مؤسسات کاریابی را هم نمیتوانند پرداخت کنند. وقتِ حقوق دادن که میرسد، به خیلی از کارگرهای ساختمانی، حقوق کمتری از حقوقِ مقرّر پرداخت میشود؛ حتی کارهای اضافهای هم به آنها تحمیل میکنند.
کارگران را در اردوگاههای مخصوصی، اسکان میدهند. این اردوگاهها، دیوارهای بتنیِ بلند دارد و هر روز صبحِ زود، سرکارگر میآید و همه را برای ساعتهای طولانی، به کار میگیرد. کارگران، شش روز در هفته کار میکنند، آنهم در دمایی بیش از ۵۰ درجۀ سانتیگراد. برخی از شرکتهای ساختوساز، قوانین ساعت کار را رعایت نمیکنند و در ساعتهای گرمِ روز هم کارگران را از آنها کار میکشند؛ هوا آنقدر گرم است که پوست آدم، کَنده میشود! دولت قطر مدعی است که این شرکتهای متخلّف را جریمه کرده.
قطر، دو میلیون کارگر مهاجر دارد. مؤسسات کاریابی، برای این کارگرها، کار پیدا میکنند و از آنها کارمزد میگیرند. کارِ بعضی از کارگرها این است که جنازههای افرادی را که زیرِ آوار ماندهاند، بیرون بیاورند.
دستمزد کارگران، باید براساس سختیِ کار و مهارتشان باشد، اما در قطر، براساس ملیّت است که حقوق میدهند. برخی از کارگران، ماهانه ۱۳۰ یورو حقوق میگیرند. تازه، اجازه هم ندارند جای دیگری استخدام شوند و حقوق بیشتری بگیرند! اگر جای دیگری استخدام شوند، ویزای آنها باطل میشود. این سیستم را نمیتوان «بَردهداری» نامید، اما شبیه به تبعیض نژادیِ آفریقای جنوبی است. کسانی که سنّ بیشتری دارند، یادشان هست که آنموقع، آژانسهای گردشگری، اخلاق را به پول فروختند و برای جذب گردشگرِ بیشتر، با هم مسابقه میدادند.
قطر که همیشه پیشرفتهایش را در بوقوکرنا میکند، در قضیۀ کارگران، شکست خورد و صدایش را هم درنیاوردند. آنها خیلی دیر به فکر اصلاح قوانین کارگری افتادند. آگوست سال گذشته، تصویب کردند که حداقل حقوق کارگران باید ۱۹۸ یورو باشد و هرکدام از کارگران که خواستند، میتوانند محل کارشان را عوض کنند. سال ۲۰۲۰ بود که مجلس شورای قطر، اصلاحات قانونِ مهاجرت را تأیید کرد و اختیاراتِ ادارۀ مهاجرت را افزایش داد تا مهاجران، وضعیت بهتری داشته باشند.
دولت قطر، خودش میداند که بعد از تبانی برای میزبانیِ جامجهانی، چقدر مورد نفرت واقع شد. رسانهها، آنها را به بادِ انتقاد گرفتند. بااینحال، شورای برگزاریِ جامجهانیِ قطر، همۀ تلاشش را کرده تا جلوی انتشار خبرهای دلسردکننده را بگیرد. یکی از اعضای این شورا، در مصاحبه با گاردیَن گفت: «کارهای مقدماتی برای برگزاریِ جامجهانی، تا همین الآن هم برای کارگران، منافع زیادی را به همراه داشته، چون این دوره، اولینبار است که جامجهانی، در خاورمیانه و کشورهای عربی برگزار میشود.» ولی مردم، معتقدند که میشد سودِ بیشتری به کارگران و مردم قطر برسد.
تا اینجا، قصۀ پرغصهای را تعریف کردم. اما نکتۀ امیدوارکننده، این است که در نروژ، موجی از خشم به راه افتاده و هر روز، گستردهتر هم میشود. اخیراً، باشگاه فوتبالِ ترومسو2 که یکی از بهترین باشگاههای نروژ است، بیانیهای صادر کرد. در این بیانیه آمده که جامجهانیِ قطر، نمادِ فساد و بردهداریِ مدرن است و فدراسیون فوتبال نروژ، باید این مسابقات را تحریم کند. برخی دیگر از چهرههای ورزشیِ نروژ هم از درخواستِ این باشگاه، حمایت کردند. این حرفهای شجاعانه را آدمهای معمولی نمیزنند، بلکه این ورزشکاران، همهشان در رشتۀ خود بهتریناند؛ همهشان بهاندازۀ ارلینگ هالند،3 بااستعداد و موفقاند. معلوم نیست که فدراسیون فوتبالِ نروژ، به این درخواست، توجهی خواهد کرد یا نه، اما باید ببنیم که دیگر باشگاهها و طرفدارانشان، چقدر به این موضوع اهمیت میدهند. هفتۀ گذشته بود که تیم ملی نروژ، با تیم ملی جبلالطارق بازی کردند. بازیکنان نروژ، لباسهایی پوشیده بودند که شعارهایی علیه نقض حقوق بشر، روی آن نوشته شده بود. جان استونز،4 مدافع تیم ملیِ انگلستان، هم در کنفرانس خبریِ قبل از بازی، حرفهایی دربارۀ جامجهانی قطر زد.
فدراسیون فوتبالِ هلند نیز بیانیهای صادر کرد. این فدراسیون، نقض حقوق بشر در قطر را محکوم کرد، اما گفت که جامجهانی را تحریم نمیکند و با راهاندازیِ جنبشهای اجتماعی، دربرابر این اتفاق، خواهد ایستاد. برخیها میگویند که فدراسیون فوتبالِ هلند، به این دلیل جامجهانی را تحریم نکرد که کارگران، بیش از این تحت فشار نباشند و کارشان، ثمرهای داشته باشد تا حقوقشان را دریافت کنند. ظاهراً، فعالان حقوق بشری، این توصیه را به فدراسیون فوتبالِ هلند کرده بودند. فدراسیون فوتبال انگلستان، هنوز بیانیۀ رسمی صادر نکرده، اما ظاهراً با فدراسیون فوتبالِ هلند، همنظر است. اگر انگلستان چنین بیانیهای صادر کند، هوادارانِ فوتبال، حتماً از آن حمایت خواهند کرد.
تحریم جامجهانی را از فکرتان بیرون کنید؛ شدنی نیست. هواداران، دوست دارند اعتراضشان را هنگامِ بازیها نشان دهند. اگر یادتان باشد، در بازیِ منچستریونایتد و نیوکاسل، همین اتفاق افتاد. بسیاری از سیاستمداران، فوتبالیستها و هوادارانِ فوتبال، خبر دارند که در قطر چه رخ داده و چه ظلمی به کارگرانِ مهاجر شده، اما نباید روی همدردیهایشان، خیلی حساب کرد. البته این رفتار جامعۀ فوتبال، قابلدرک است؛ انگار که باید از وجدان اخلاقیمان تبعیت کنیم و تبعیضها را ناعادلانه بدانیم، مگر اینکه بهایش این باشد که به قطر سفر نکنیم و قهرمان جامجهانی نشویم!