فربهی یا آماس؛تحلیل ساختار مقالات (نا)علمی-پژوهشی در علوم انسانی
برخی از مقالاتی که در مجلات علمی-پژوهشی منتشر میشوند، در عین رعایت ضوابط صوری مقالات علمی-پژوهشی، فاقد جنبه پژوهشی و علمیاند، تا جایی که خواندن و نخواندن آنها، از نظر علمی یکسان است و چیزی از آنها نمیتوان آموخت. حال آن که این مسئله خلاف تعریفی است که از مقالات علمی-پژوهشی به دست داده شده است و بر جنبه بدیع و نوآورانه بودن آنها تأکید شده است. مقاله حاضر با بررسی دهها مقاله از این دست، کوشیده است منطق حاکم بر ساختار آنها را به دست آورد. نویسندگان این مقالات، به سبب یا در کنار نداشتن مسئله پژوهشی واقعی، میکوشند با به کارگیری شیوههای خاصی، همچون منطق تکهنویسی یا کولاژ و تکثیر ناموجه منابع، مقالاتی تولید کنند که جز صورتکی از مقالات علمی-پژوهشی نیستند. در این نوشته این منطق آماساندن و فربهی دروغین، تحلیل و مؤلفههای آن بیان و راه غلبه بر آن، که توجه به محتوای مقالات در کنار مسائل صوری است، بازگو شده است.
درآمد
در حالی که رشد مجلات علمی-پژوهشی و مقالاتی که در آنها منتشر میشود میتواند نشانه خوبی از رشد علم و چرخش دانش باشد، شاهد برخی مقالات منتشرشده در این مجلات هستیم که به ظاهر از صافیهای علمی گذشته و جواز نشر گرفته است، با این حال پس از خواندن آنها احساس میکنیم با پیش از خواندنشان هیچ تفاوتی از نظر معرفتی نکردهایم و جز زمان از دست رفته و سرمایه از کف داده، چیزی به دست نیاوردهایم. این در حالی است که به نظر میرسد این مقالات همه ویژگیها و شرایط مقالات علمی-پژوهشی را دارند؛ یعنی دارای چکیده، کلیدواژه، فرضیه، روش پژوهش، دامنه، نتایج و یافتهها، و سرانجام کتابنامهای پر و پیمان هستند. با این همه هیچ خصلت پژوهشی ندارند و به نظر میرسد که از روح علمی بهرهای نبردهاند. تفاوت هنگامی آشکارتر میشود که این مقالات را با مقالاتی بسنجیم که فاقد همه این ویژگیهای معیارین مقالات علمی-پژوهش هستند و در عین حال محققان آنها را با دقت میخوانند، از آنها بهره میبرند، به آنها استناد میکنند، و با سرافرازی در منابع آثار خود میآورند.
…