ضعف معنا در میان نامها
کتاب به سوی دانشگاه بافضیلت: مبانی اخلاقی فعالیت دانشگاهی، ظاهرا بختیار شده است و در حالی که یک تن آن را نوشته است، ده تن از استادان کشور زحمت ترجمه آن را به فارسی کشیدهاند. از این رو بد نیست با محتوای این کتاب کمی آشنا شویم.
دغدغه نویسنده آن است که نشان بدهد در جهان معاصر کدام جنبه دانشگاه برتری دارد و چگونه میتوان در دانشگاه بافضیلت زیست. و مناسبات فضیلتمندانه برقرار کرد. در حالی که دانشگاه به نهادی تجاری تبدیل شده است و از استادان انتظار میرود مانند کارآفرینان و جذبکنندگان سرمایه عمل کنند، این کتاب میکوشد ابعاد اخلاقی کنش دانشگاهی را نشان دهد.
نیکسن طی یک دوره زمانی پنج ساله سه کتاب در این عرصه منتشر کرده است. اولی همین به سوی دانشگاه بافضیلت است که در سال ۲۰۰۸ منتشر شده است که بعد از ده سال به زبان فارسی منتشر میشود. دومین کتاب آموزش عالی و خیر عمومی: تصویرگری دانشگاه، نام دارد. و سومین کتاب پداگوژیهای تفسیری برای آموزش عالی: آرنت، برگر، سعید، نوسبام و میراثشان است.
هدف اصلی این سهگانه رویارویی با پدیده تجاریسازی دانشگاه است که به پدیدهای جهانگیر تبدیل گشته و در کشور ما نیز معضلی جدی شده است.
نویسنده ایدههای مرکزی خود را در نه فصل بسط میدهد. در فصل نخست نسبت دانشگاه را با جامعه مدنی بررسی میکند. و بر این باور است که در جهان مدرن، موقعیت شخص به دست خودش ساخته میشود نه آنکه از قبل تعیین شده اباشد. بر اساس نگرش ارسطویی، خیر و نیکی تنها در جامعه و در پیوند با دیگران حاصل میشود، نه در عزلت. از این رو، وظیفه تربیت نخست به عهده دولت و در نبود آن با خانواده است.
در جهان امروز و جهان جهانی شده نیازمند گفتگو و آموختن از یکدیگر هستیم. حال آنکه عملا جهانی شدن به معنای فهم تفاوتها نیست، بلکه مایه آن شده است تا تفاوتهای خود را از جایی به جای دیگری منتقل کنیم. برای ما جهانی شدن یعنی تحرک مجازی و جغرافیایی فزاینده.
در این جهان، دانشگاه نوعی فضای مدنی است. یعنی فضایی که در آن از یکدیگر میآموزیم و تربیت اخلاقی کسب میکنیم. دانشگاه صرفا مخزن علم نیست، بلکه مرکز آموزش این نکته است که علم و جهل همواره حضور دارد. و کوشش پیوسته لازمه زیست عالمانه است.
…