مقدمه
رویکرد تجربی دانشمندان رنسانس (از قرن شانزده به بعد با مطالعات گالیله، نیوتن، دکارت، بیکن، و دیگران) و بهویژه با آغاز روانشناسی علمی در اواخر قرن نوزدهم، چهارچوبی کمی را بر همه علوم و از جمله روانشناسی، تحمیل کرده است. توجه روزافزون به پرسشنامهها و آزمونها در عرصههای مختلف علمی، اجتماعی، اداری و نظامی و بهویژه در روانشناسی بالینی، حاکی از پذیرش روشمند همین رویکرد در پارادایم روانشناسی است. روانشناسی اخلاق نیز در مقام شاخهای از روانشناسی، از این قاعده مستثنا نیست. هرچند مطالعات و تحقیقات تجربی روانشناسی در این حوزه بسیار محدود است، تهیه و ساخت مقیاسهای متعدد در خارج و داخل ایران که ناظر به ارزشهای اخلاقی است، راهیابی تحلیلهای روانشناختی به مفاهیم اخلاقی را نشان میدهد.
تحلیل روانشناختی مفاهیم اخلاقی به معنای گسترده شامل توصیف علمی، تکوین (پدیدآیی)، تحول (فرآیند رشد)، تبیین (چرایی)، پیامدها (آثار و نتایج) و آسیبشناسی (آفات و موانع) میشود. در این مجال مختصر، بیشتر به بحث اول میپردازیم و در محورهای تاریخچه و پیشینه، امکان سنجش مفاهیم اخلاقی و تعریف عملیاتی مفاهیم، ضرورت سنجش ارزشهای اخلاقی جدول نشانگان، مقیاسسازی و عرضه نمونههای علمی و سرانجام جمعبندی و نتیجهگیری خواهیم پرداخت. روش ما در این مقال، رویکرد مقایسهای با اقتباس از الگوی آسیبشناسی روانی در روانشناسی و روانپزشکی است.
نخستین تحلیل روانشناختی اخلاق را شاید بتوان به سقراط نسبت داد. وی فضیلت را مساوی معرفت میدانست؛ یعنی از آنجا که انسان ذاتاً طالب خیر و خوبی است، کسی دانسته و از سر عمد، کار بد انجام نمیدهد
تاریخچه
نخستین تحلیل روانشناختی اخلاق را شاید بتوان به سقراط نسبت داد. وی فضیلت را مساوی معرفت میدانست؛ یعنی از آنجا که انسان ذاتاً طالب خیر و خوبی است، کسی دانسته و از سر عمد، کار بد انجام نمیدهد؛ و بر این اساس کارهای خلاف افراد، بر اثر تشخیص نادرست آنهاست؛ یعنی از معرفت آنها نشأت میگیرد.
بعدها ارسطو از این نظر انتقاد کرد و گفت: «گویا سقراط از ضعف اخلاقی (سستی اراده) در نفس آدمی بیخبر است؛ یعنی شخص در عین اینکه میداند کاری خطاست، آن را انجام میدهد.» پس نزد ارسطو، علت خطاهای آدمی دو چیز است: جهل و ضعف نفس.
افلاطون میگوید: انسان دارای سه عنصر «حقیقتجویی»، «خیرخواهی» و «جمالطلبی» است. علوم و معارف از حقیقتطلبی، اخلاقیات از خیرخواهی، و هنرها از جمالطلبی برمیخیزند. نفس نیز سه جزء دارد: جزء عقلانی (برای کسب معرفت)، جزء اراده و همت (برای کسب فضایل اخلاقی) و جزء شهوانی (برای تمشیت زندگی مادی). فضایل روح در ابعاد اخلاقی، چهار چیز است: حکمت (دانایی≠جهل)، شجاعت (دلیری≠جبن)، عفت (خویشتنداری≠شهوت) و اعتدال (میانهروی≠ظلم).
…