جنبههای اخلاقی اولویتبندی واکسیناسیون
در ایالات متحده و برخی از دیگر کشورها، آندسته از افرادی که جزو اقلیتهای نژادی یا قومی هستند و محروم بهشمار میآیند، میزان امیدبهزندگی پایینتری از میانگین شهروندان آن کشور دارند. از سوی دیگر عدهای از مردم هر کشوری بسیار در معرض خطر ابتلا به کووید-۱۹ و مرگ در اثر آن هستند. آندسته از اقلیتهای محروم، در میان افراد در معرض خطر چنان که باید، دیده نمیشوند. سیاستگذاران چطور باید این مسئله را بسنجند و سبکسنگین کنند و دیگر عواملی را در نظر بیاورند که مختص جوامع اقلیت و زیرگروه است؟
حالا که واکسنهای کووید-۱۹ را دارند به مردم عرضه میکنند، سیاستگذاران درگیر این مسئله شدهاند که چطور باید این واکسنها را سریع و عادلانه توزیع کنند. اتفاقنظری همگانی وجود دارد که بنا به آن، ابتدا باید کارکنان حوزهٔ بهداشت و درمان واکسینه شوند، چرا که برای نجات جان بیمارانِ مبتلا به ویروس، به این افراد نیاز است؛ اما اینکه بعد از آنها چه کسی باید واکسن دریافت کند، مایهٔ جدلهای چشمگیری شدهاست.
یکی از واقعیتهایی که با این اولویتبندی ارتباطی تنگاتنگ دارد، این است که افراد با سن بیشتر از ۶۵ سال بیشتر از افراد جوان در معرض خطر مرگ در اثر ابتلا به کووید-۱۹ هستند؛ آنهایی که بیشتر از ۷۵ سال سن دارند، از این دسته هم بیشتر در معرض خطرند.
واقعیت دیگری که به این موضوع مرتبط است، این است که در ایالات متحده و برخی از دیگر کشورها، آندسته از افرادی که جزو اقلیتهای نژادی یا قومی هستند و محروم بهشمار میآیند، میزان امیدبهزندگی پایینتری از میانگین شهروندان آن کشور دارند. در نتیجه این قبیل افراد در میان افراد در معرض خطر چنان که باید، دیده نمیشوند. اگر افراد مسنتر را در اولویت بگذاریم، مسئلهای پیش میآید. نسبت افراد مسنی که عضو آن اقلیتها بهشمار میآیند، از نسبت آنها به کل جامعه کمتر خواهد بود. با عنایت به بسیاری از محرومیتهایی که اعضای این اقلیتها در همین زمان نیز متحمل میشوند، بهنظر میرسد که این نوع اولویتبندی ناعادلانه باشد.
«کارکنان بخشهای ضروری» را باید پیش از آندسته از آمریکاییهای واکسینه کرد که ۶۵ سال یا بیشتر سن دارند.
کتلین دولینگ 1 کارشناس بهداشت عمومی است و در مرکز مدیریت و پیشگیری از بیماری ایالات متحده کار میکند. بهنظر میرسد حالت ناعادلانهٔ آن نوع از اولویتبندی، انگیزهٔ کافی برای دولینگ پدید آورده تا به آن مرکز پیشنهاد بدهد که برای اولویتبندی رویکردی دیگر اتخاذ شود. او رویکرد پیشنهادی خود را به شورای مشاورهٔ مرکز مدیریت و پیشگیری از بیماری در زمینهٔ فعالیتهای ایمنسازی ارائه دادهاست.
وی در این پیشنهاد میگوید که «کارکنان بخشهای ضروری» را باید پیش از آندسته از آمریکاییهای واکسینه کرد که ۶۵ سال یا بیشتر سن دارند. جمعیت کسانی که در بخشهای ضروری مشغول به کارند بالغ بر ۸۷ میلیون نفر است و جمعیت شهروندانی که ۶۵ سال یا بیشتر سن دارند، به ۵۳ میلیون نفر میرسد. دولینگ میگوید باید حتماً این کار را کرد، هرچند که انجام آن، باعث میشود آمار مرگومیر از نیم درصد تا ۶.۵ درصد افزایش یابد. این بازهٔ گسترده و وسیع نشاندهندهٔ این واقعیت است که هنوز نمیدانیم آیا واکسن تنها مانع از ابتلا به کووید-۱۹ خواهد شد یا اینکه باعث میشود افراد به ویروس سارس-کُو-۲ مبتلا نشوند و آن را به دیگران منتقل نکنند؛ این ویروس همان عامل بیماریزایی است که باعث ابتلا به کووید-۱۹ میشود.
اگر سیاستی اتخاذ شود تا مطابق آن آمریکاییهای مسن مجبور شوند مدتی بیشتر منتظر واکسن بمانند و مبنای این سیاست، چیزی نباشد جز اینکه جمعیت افراد مسن آمریکا بهشکلی نامتوازن بیشتر از سفیدپوستان تشکیل شدهاست، آنگاه جان عدهای فدا خواهد شد تا از بیعدالتی آشکاری جلوگیری شود که مطابق آن، اولویت با گروهی میبود که در آن گروه، اعضای اقلیتهای نژادی و قومی جایگاهی را که باید و شاید، ندارند.
اما این همهٔ ماجرا نیست. کمتربودن اعضای این اقلیتها در میان افرادی که ۶۵ سال یا بیشتر سن دارند، موضوعی جزیی است، اگر آن را بگذاریم کنار موضوعی دیگر. موضوع دیگر این است که تعداد افرادی که از این اقلیتها ۶۵ سال یا بیشتر دارند و در اثر ابتلا به کووید-۱۹ جان میسپارند، در مقایسه با بقیهٔ جامعه بسیار بیشتر است. بسیاری از صاحبنظران، از جمله متیو ایگلسیاس و یاشا مونک، به این مسئله اشاره کردهاند که اگر کارکنان بخشهای ضروری را در اولویت قرار دهیم، در نتیجهٔ آن مرگومیر بیشتری در میان جوامع اقلیت رخ خواهد داد؛ یعنی در میان همان جوامعی که میبایست شاهد رفتاری عادلانهتر باشند.
شورای مشاورهٔ مرکز مدیریت و پیشگیری از بیماریها این پیشنهاد را رد کرد و مخالف این بود که تمام «کارکنان بخشهای ضروری» در اولویت قرار بگیرند، درعوض این کارکنان را محدود کرد به حدود ۳۰ میلیون نفر از کسانی که «کارکنان بخشهای ضروری در خطوط مقدم» هستند، کسانی از جمله آندسته افراد که در موقعیتهای ضروری به نیازهای مردم پاسخ میگویند، معلمها و کارکنان فروشگاههای خواربارفروشی. علاوه بر اینها این شورا پیشنهاد داد تا افرادی که ۷۵ سال یا بیشتر دارند هم در این اولویت قرار بگیرند.
این پیشنهادها حد وسطی است میان اولویتدادن به کسانی که بیش از دیگران در معرض خطرند و اولویتدادن به تمام کارکنان بخشهای ضروری، خواه در خط مقدم خدمت کنند یا نه. پرواضح است که حفظ امنیت آندسته از کارکنان بخشهای ضروری که واقعاً در خط مقدم مواجهه با مردماند، مهم است و آن افراد باید سر کار خود بمانند. قائلشدن اولویتی مشابه برای کسانی که ۷۵ سال یا بیشتر هم سن دارند، به معنای آن است که هم در کل و هم در میان اقلیتهای محروم، عدهٔ کمتری در اثر ابتلا به ویروس جان میسپارند.
پرواضح است که حفظ امنیت آندسته از کارکنان بخشهای ضروری که واقعاً در خط مقدم مواجهه با مردماند، مهم است
پیشنهادهای مرکز مدیریت و پیشگیری از بیماریها سفتوسخت نیستند و دست مقامات را نمیبندند و مسئولان هر ایالت میتوانند این پیشنهادها را بهینهسازی کنند و اساساً باید چنین کاری انجام دهند؛ هم برای اینکه رفتاری عادلانه در قبال اقلیتهای محروم پیش بگیرند و هم برای اینکه جان عدهای بیشتر را نجات دهند. نِگُزی اِزیکه 2، مدیر ادارهٔ بهداشت عمومی ایالت ایلینوی، اخیراً در گفتوگوی میزگرد نیویورکتایمز با موضوع توزیع واکسن اشارهای به این امر کرد و گفت چطور میتوان انجامش داد. او خاطرنشان کرد که دستورالعملهای رسیدگی به اقلیتهای نژادی و قومی و درمان آنها با دستورالعملهای رسیدگی به امور سفیدپوستان متفاوت است.
مثالی که برشمرد، مربوط به غربالگری سرطان پروستات میشد. از آنجا که این بیماری در میان مردان آفریقاییآمریکایی شایعتر از مردان سفیدپوست است، توصیه میشود که غربالگری مردان آفریقاییآمریکایی در سنین پایینتری انجام شود نسبت به آن سنی که انجام غربالگری برای سفیدپوستان پیشنهاد شدهاست. هدف از انجام غربالگری، این است که تمام افراد در معرض خطر معاینه شوند؛ منظور آندسته از افرادی است که تشخیص داده میشود انجام غربالگری برای آنها مفید است.
اگر ایالات متحده اولویتهای فعلی واکسیناسیون خود را حفظ کند، اما بخواهد این اصل را به کار ببندد و به افرادی که یکسان در معرض خطر هستند، بهطور یکسان رسیدگی کند، آنوقت سیاستگذاران باید نگاه کنند به اینکه سفیدپوستان یا آسیاییآمریکاییها در ۷۵ سالگی در معرض خطر قرار دارند، بعد بر این مبنا تخمین بزنند که اعضای جوامع آفریقاییآمریکایی، لاتینتباران و بومیان آمریکا در چه سنی در معرض همان میزان از خطر هستند، بعد از این هم عامل نژاد و قومیت را لحاظ کنند تا به این تصمیم برسند که چه کسی در چه سنی مستحق دریافت واکسن است. دادهای در اختیار ندارم که نشانم بدهد این تفاوتها میان نژاد و قومیت چقدر در سن افراد توفیر ایجاد میکند، اما ممکن است برای مثال معنایشان این باشد که مردی آفریقاییآمریکایی با ۷۲ سال سن مستحق دریافت واکسن میشود، حالیانکه مردی سفیدپوست با ۷۴ سال سن استحقاق دریافت آن را ندارد.
هدف این است که جان عدهٔ بیشتری را نجات بدهیم.
بعضیها ممکن است زبان به اعتراض بگشایند و بگویند این کار خود نوعی نژادپرستی وارونه است. چنین چیزی نیست. در غیاب شواهد فردی بیشتر، از عامل نژاد باید بهعنوان نشانهای استفاده کرد تا بفهمیم خطر ابتلا به ویروس چقدر است. اصل بنیادی و رهنمودی، این نیست که باید برویم و به اعضای گروههای مختلف نژادی و قومی، بهنسبت تعداد اعضای جامعهشان به کل جامعه واکسن بزنیم. چنین کاری بهلحاظ اخلاقی اهمیت چندانی ندارد. هدف این است که جان عدهٔ بیشتری را نجات بدهیم. همین امر است که باید دغدغهٔ اصلیمان باشد.