نقش عادات در کسب فضایل
بحث بر سر نقش عادت در کسب فضیلت بود.
What goes on in cities is also evidence for this.
چیزی که در شهرها جریان دارد نیز شاهدی است بر ادعای ما در مورد نقش عادات در شکلگیری ملکات و فضایل.
For the legislator makes the citizens good by habituating them, and this is the wish of every legislator; if he fails to do it well he misses his goal.
معمولاً قانونگذاران، شهروندان را از طریق عادت دادن به کارهای خوب، خوب میکنند، خوب شدن یک جامعه در گروی عادت پیدا کردن به کارهای خوب است، وقتی در جامعهای کارهای خوب رواج پیدا کند و مردم به آنها عادت پیدا کنند، جامعه جامعه خوبی است. و این آرزوی هر قانونگذاری است که مردمش به فضایل و کارهای خوب عادت پیدا کنند. اگر قانونگذار نتواند این کار را به خوبی انجام دهد، هدف اصلی و فلسفه وجودیاش را از دست داده.
این هم نکته جالبی است که ارسطو به آن اشاره میکند، نمیگوید سیاستمداران، میگوید قانونگذاران، یعنی این قانونگذاران هستند که با تصویب قوانین درست میتوانند مردم را به کارهای خوب عادت بدهند. امروزه هم در اخلاق، بحث سازمانها و نهادهای اخلاقی از خودِ افراد اخلاقی مهمتر است، خیلی از آدمهای خوب در گیرودار مقررات و نهادهای غیرخوب میافتند که خیلی اوقات خود فرد هم از خوب بودن دست میکشد.
Correct habituation distinguishes a good political system from a bad one.
عادت درست میتواند تمایز یک نظام سیاسی خوب و بد باشد. اگر شما بخواهید بدانید یک نظام سیاسی خوب است یا نه، باید به عادات مردمانش نگاه کنید، اگر مردمانش عادات خوب و درستی دارند، نشان میدهد نظام و سیاست موفقی است.
Further, the sources and means that develop each virtue also ruin it, just as they do in a craft.
منابع (منشأها یا خواستگاهها) و وسایلی که هر فضیلت را develop میکنند، دقیقاً همانها هستند که خرابش هم میکنند. یعنی در واقع از همان جا که ساخته میشود ،یعنی عادات، از همان هم میتوانند ضربه بخورند یعنی از عادات هم ممکن است ضربه بخورند و خراب بشوند. بنابراین عادات هستند که هم میتوانند فضیلتی را درست کنند و هم میتوانند یک فضیلت را خراب کنند، مثلاً اگر عادت به نترسیدن باشد، شجاعت درست میشود اما در مقابلش حتی اگر فضیلت نترسیدن هم باشد ولی کم کم به ترسو بودن عادت کنند، فضیلت شجاعت از بین میرود. منشأ عادات نظامهای قانونی، نهادها، الگوها و هرچه که هست، میتوانند تأثیری منفی در ویران کردن و خراب کردن هم داشته باشند. دقیقاً در حرفه هم داستان همین است، یعنی همان چیزی که بنا را خوب میکند که ساختمان ساختن است، دقیقاً همان، بنا را بنای بدی میکند، اگر طبق اصول و ساختار ساختمانسازی نکند.
…