علم مدنی باید مراتب موجودات را بیان کند
کتاب المله، صفحه ۳۰۳، سطر بیست و چهارم
ثم یعرف بعد ذلک مراتب اشیاء التی فی العالم و بالجمله مراتب الموجودات
در جلسات پیشین، بحث ما دربارهی وظایف علم مدنی بود. در این جلسه میخواهیم به این بحث بپردازیم که علم مدنی باید مراتب موجودات را نیز ذکر کند. البته بحث از مراتب موجودات یک بحث نظری است. این در حالی است که وظیفهی حکمت مدنی، بیان امور عملی است و نه نظری. پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا این وظیفه که بر عهدهی علم نظری است به علم مدنی واگذار شده است؟ پاسخ این است که در ادامهی متن، از این مباحث در بحثهای عملی استفاده میشود. شاید بتوان گفت این مطالب، مقصود اصلی ما در علم مدنی نبوده و صرفا مقدمهای هستند تا نظیر آنها را در مدینه اجرا کنیم.
ما در این قسمت باید مراتب موجودات را از پایین به بالا بیان کنیم. مراتب موجودات به ترتیب از پایین به بالا، به شرح زیر است:
۱٫ هیولا
۲٫ عناصر بسیطه
۳٫ عناصر مرکبه
هیولا به لحاظ مرتبه پایینترین موجود است. این موجود هیچ شانی جز قبول ندارد. به تعبیر مصنف تمام شأن هیولا، خدمتگزاری به مافوق بوده و هیچ ریاستی بر هیچ موجودی ندارد. بعد از هیولا نوبت به عناصر بسیطه میرسد. عناصر بسیطه نیز خدمتگزار مافوق هستند اما رئیس هیولا نیز هستند. خدمتگزاری این موجودات به معنای حرکت آنها به سمت مادهی عناصر مرکبهشدن است. در عناصر مرکبه جماد پایینترین مرتبه را دارد. عناصر بسیطه با ترکیبشدن به سمت به وجود آمدن جماد حرکت میکنند. بعد از جماد نوبت به نبات میرسد. جماد آماده میشود تا با کسب لطافت بیشتر به نبات تبدیل شود. البته الان بحث ما راجع به این نیست که جماد در حال تبدیلشدن به نبات است؛ بلکه این مسئله را از آن جهت مطرح میکنیم که به بحث خدمتگزاری و ریاست مربوط است. بعضی جمادات «بشرط لا» هستند؛ یعنی از جمادبودن ترقی نکرده و به مرتبهی بعدی وارد نمیشوند؛ بلکه در معدنیت خود کمال پیدا میکنند. در مقابل بعضی از معدنیات «لا بشرط» هستند؛ یعنی میتوانند ترقی کرده و به سمت نباتیت بروند. در اینجا میتوان بحث ترقی را مطرح نکرده و صرفا به روابط و مراتب موجودات پرداخت.
مرتبهی بعد از نبات، حیوان و مرتبهی بعد از حیوان، انسان است. در مرتبهی انسان بحث نفس مطرح میشود. عقل بالاتر از نفس است. در فلسفه خدا در مرتبهای بالاتر از عقل قرار دارد. در عرفان عالم اعیان ثابته و اسماء و صفات، در مرتبهای پیش از خدا قرار دارند.
مصنف در این بخش از متن به طور کلی به دو مطلب میپردازد و الباقی تکراری است که میشد از آن چشمپوشی کرد. این دو مطلب از این قرارند: برخی موجودات خادمِ مافوق هستند و برخی دیگر مخدوم و مافوق. او در ادامه میگوید: در هر کدام از این مراتب ریاست تامی وجود ندارد که نتوان برای آن مافوقی تصور کرد. در این مراتب اگر چه قوای طبیعی یک موجود مافوق موجود دیگری است، اما هر کدام به خودی خود میتوانند خدمتگزار مافوق باشند. در این میان فقط خداوند است که رئیس تام است و هیچ مافوقی ندارد و همه در خدمت او هستند.
هیولا به لحاظ مرتبه پایینترین موجود است. این موجود هیچ شانی جز قبول ندارد. به تعبیر مصنف تمام شأن هیولا، خدمتگزاری به مافوق بوده و هیچ ریاستی بر هیچ موجودی ندارد.
مطلب دیگر این است که هر چه به سمت بالا حرکت میکنیم، کثرت کمتر شده و وحدت بیشتر میشود. علاوه بر این هر چه بالاتر برویم هم تعداد موجودات کمتر شده و هم وحدت هر موجود غلیظتر میشود؛ به عنوان مثال موجودات نباتی زیادی وجود دارند اما وقتی به حیوانات میرسیم، با تعداد کمتری مواجه هستیم. این مطلب برای مصنف اهمیت زیادی ندارد، چرا که ممکن است تعداد حشرات از تعداد گیاهان نیز بیشتر باشد. آنچه که برای مصنف مهم است این است که هر چه به سمت بالا حرکت میکنیم، بساطت بیشتر شده و تکثر کمتر میشود؛ به عنوان مثال موجود مادی دارای نفس و ماده است، اما موجودات بالاتر بدن نداشته و صرفا عقل هستند. با اینحال تکثر وجود دارد؛ به این معنا که این موجودات هم ماهیت دارند و هم وجود. در نهایت این خداوند است که وحدتِ صِرف بوده و هیچ تکثری در آن وجود ندارد. خداوند نه مرکب از ماده و صورت است و نه مرکب از وجود و ماهیت؛ بلکه وجود خالص است. خلاصه این که باید توجه داشته باشیم که با بالارفتن مراتب، به سمت تأحد حرکت میکنیم.
در فلسفه نیز همین مطالب مطرح میشوند، اما در آنجا سخنی از خدمتگزاری و ریاست به میان نمیآید؛ بلکه در آنجا گفته میشود که قوهی محض در پایین و فعلیت محض در بالا قرار دارد و سایر موجودات در این میان «من حیث قوه» و «من حیث فعلیت» هستند.
ترجمهی عبارت: علم مدنی پس از بیان مطالبی در باب ادارهی شهر، مراتب اشیاء را معرفی میکند. این اشیاء صرفا اشیاء عالم ماده نیستند، بلکه تمام اشیاء عالم وجود هستند. خلاصه علم مدنی مراتب موجودات(اعم از امکانی و واجب) را بیان میکند.
…