
تقریر نظریۀ سلبی اخلاق در حکمت صدرایی
تقریر نظریۀ سلبی اخلاق در حکمت صدرایی
طرح مسئله
نظریۀ اخلاق در حکمت متعالیه، از سویی با صبغۀ فلسفی همراه است و از سوی دیگر با مضامین عرفانی مندرج در این مدرسۀ فلسفی منطبق میباشد. صدرا در کلمات و تقریرهای متعدد و متفق القول خود، از مسیری سخن گفته است که در آن، سعادت واپسین انسان پس از تقرب او به حقتعالی محقق میشود. به این معنا صدرا مضمون سعادت را -که از مفاهیم اصلی در اخلاق فلسفی ارسطویی و مورد تأیید اتباع وی در سنت فلسفی جهان اسلام است- با مضمون تقرب به حق تعالی که مضمونی دینی و توسعهیافته در الهیات عرفانی میباشد، همراه میکند.
به بیان صدرا: «بدان و آگاه باش که چون پادشاه عالم جلّ شأنه به بندهای خواهد که خیر و سعادت برساند و به قرب خودش متصف سازد، پرتو نور توحید را بر جانش اندازد و ذوق تجریدش بخشد…».
انسان در این مسیر از کثرت ماهیات اعتباری به وحدت و وجود بسیط رهسپار است. در این تعلیم، فطرت انسان همان مبدأ وجودی اوست و معاد هم بهمعنای بازگشت به همان فطرت نخستین و الهی، انسان در این بازگشت میبایست قالبی تنانی و نفس عام خویش را که مانع از فعلیت نفس ناطقه به تمامه میباشد را قربانی کند.
بنابراین طبق بیان صدرایی، حیات مطلوب انسان، در سعادت غایی خود، با فنای فی الله همراه است. اینچنین اخلاقی (به معنای تحقق حیات حکیمانه و اصالتاً انسانی آدمی) که پیشتر و طبق تقریر فیلسوفان ارسطویی، غایت خود را در سعادت یافته است، در اخلاقشناسی عرفانی صدرا، با مضمون فنای فی الله مقارن میگردد و به نسبت میراث ارسطویی، توسعه و بلکه استکمال مییابد.
هر مرتبه از فنا به مرتبهای خاص از حیات اشتدادی انسان اشاره دارد و تحلیل آنها معادل تنقیح مدارج تشکیکی اخلاق در نظام حکمت صدرایی است.
مقالۀ حاضر با نظر به آموزۀ محوری عدم قالب تنانی و نفس عام، به شرح مضمون فنا بهعنوان واپسین رتبۀ اخلاق در نظام فلسفی-عرفانی صدرا پرداخته است. در جهت تقریر بهتر دیدگاه این متفکر، از آرای شارحان مکتب وی استمداد شده است. نهایتاً و از مجموع بیانات صدرا و شارحان مکتب وی، نظریهای با مختصات عرفانی ترسیم میشود.
به تفصیلی که در ادامه بیان خواهد شد، این تقریر از اخلاق با ویژگی سلبی خود، از کنش اخلاقی مصطلح متمایز است و از این حیث میتوان به تعریفی از اخلاق رسید که در آن نقش اعمال، تمهیدی است، نه ماهوی. همچنین توضیحات آتی دربارۀ حدیث قرب نوافل و فرایض و نیز تفکیک اخلاق دنیوی و اخروی، ابهامات این نظام اخلاقی را برطرف میسازد.
…