تعلیم ارزشها در دانشگاه
هفته گذشته فرصت کردم کتاب مسئولیت اخلاقی دانشگاه را مرور کنم. کتاب مسوولیت اخلاقی دانشگاه (پاتریشیاام. کینگ، ماتیو جی. مایهیو، مولی مک الروی و…، ترجمه آریا متین و ایمان بحیرایی، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با همکاری دفتر سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۹۷، ۲۶۶ ص) ۶ مقاله داشت که یکی از آنها مشخصا چشمم را گرفت و کامل خواندمش. مقاله «تربیت منش: تعلیم ارزشها در محیط کالج»، نوشته مولی مک الروی، نقش و اهمیت کارشناسان تربیتی کالجهای امریکایی را تحلیل میکند. در حالی که تصور عمومی بر آن است که در دانشگاههای امریکایی بحث منش و اخلاق نه تنها به حاشیه رانده شده که کنار گذاشته شده است، این مقاله چشمانداز دیگری به این مساله میگشاید و برای کسانی که به دانشگاه به چشم نهادی اجتماعی نگاه میکنند، سودمند است.
نویسنده این مقاله بر آن است که همواره نیازمند چارچوبی اخلاقی برای زندگی هستیم. این چارچوب در آغاز به وسیله والدین به ما داده و سپس در دوران کالج به چالش کشیده و اصلاح و تکمیل میشود. در سالهای آغازی کالج، دانشجویان به نوعی انکار ارزشهای مسلط میرسند و بعد دوباره چارچوب اخلاقی خود را اصلاح و بازسازی میکنند. از این منظر، جامعه یکدست و متحد نیازمند تربیت اخلاقی دانشجویان در آموزش عالی است و به گفته مارتین بوبر «تربیت اصیل منش، همانا تربیت اصیل جامعه است.»
نویسنده همدلانه نقل میکند که «آموزش در طول تاریخ همیشه دو هدف بزرگ داشته است: کمک به هوشمندی افراد و کمک به نیک شدن آنها». اما در قرن بیستم و متاثر از فرهنگ دانشگاههای اروپایی، پوزیتیویزم منطقی وارد دانشگاههای امریکایی شد و زان پس میان جهان «فکتها» یا واقعیتها و عرصه «ارزشها» تمایز قاطع گذاشته و وظیفه دانشگاهها صرفا تعلیم فکتها دانسته شد. در نتیجه اعضای هیات علمی دانشگاهها «تربیت منش را به نفع تحقیق دانشگاهی رها کردند» و کارشناسان امور تربیتی جایگزین آنها شدند تا این خلأ را پرکنند. اما این کارشناسان نیز کوشیدند برای حفظ رابطه تربیتی خود موضعی بیطرف و فاقد ارزشها اتخاذ کنند.
با این نگاه نویسنده میکوشد اهمیت و نقش کارشناسان امور تربیتی را مشخص کند. آنها در مسیر رشد اخلاقی دانشجویان و جداشدنشان از آن چارچوب اخلاقی که در کودکی فراگرفته بودند، کمک میکنند تا از تضادها بگذرند و جایگاهشان را به درستی بشناسند. این پرسش هر دانشجو است که میخواهم چگونه زندگی کنم. در دو سال اول کالج، دانشجویان دورانی از لذتطلبی و هنجارگریزی را از سر میگذرانند که در واقع، نوعی دوران گذار از اصول اخلاقی تعلیم داده شده از سوی والدین به دوران هنجارگزینی و خودآیینی آنهاست.
در فضای کالج، کارشناسان تربیتی باید بکوشند با فراهم آوردن فضایی از اعتماد و احترام متقابل، کار خود را انجام دهند. آنها نباید ارزشهای خود را به دانشجویان تحمیل کنند، در عین حال «نباید با اتخاذ موضع بیطرفانه یا ارزشرها، به نظر دانشجویان افرادی بدون ارزش برسند». با این نگاه، نویسنده همسوی با کارشناسان امور تربیتی معتقد است: «تربیت منش نباید صرفا در مدارس ابتدایی و متوسطه اجرا شود بلکه باید در آموزش عالی نیز ادامه داشته باشد.»
پس از مرور کتاب و همدلی با بسیاری از مباحث آن، پرسشهایی درباره ترجمه آن در جانم نشست که بیپاسخ ماندند. این کتاب مجموعه ۶ مقاله است. اما فاقد مقدمه مترجمان است و نشانی از مشخصات متن اصلی چه نام کتاب و چه تاریخ نشر یا ناشر آن دیده نمیشود. در مقدمه ناشران نیز هیچ نشانی از عنوان اصلی دیده نمیشود. در فهرست پیش از انتشار کتابخانه ملی (فیپا) نیز نشانی از عنوان اصلی دیده نمیشود. هر چه کوشیدم از طریق برخی نویسندگان به عنوان اصلی کتاب دسترسی پیدا کنم، موفق نشدم.
یاد یکی از یادداشتهای تازهام «گمشدهای به نام دقت» افتادم. دو موسسه آموزش عالی کتابی را درباره آموزش عالی منتشر میکنند، اما از آوردن مشخصات متن اصلی غفلت میکنند، تا جایی که من نمیدانم متن فعلی ترجمه یک کتاب کامل است، یا گلچینی از مقالات گوناگون یا منتخبی از یک کتاب مفصل؟ آیا ترجمه آن دقیق است یا مترجمان موفق به انتقال مفاهیم اصلی نشدهاند؟ آیا مترجمان متن انتخابی خود را به صورت کامل ترجمه کردهاند یا قطعاتی را رها کردهاند؟ به این پرسشها تنها با دیدن متن اصلی میتوان پاسخ داد. اگر از ناشران دانشگاهی که باید مروج «دقت» در آموزش عالی باشند، چنین انتظاری نداشته باشیم، از کجا و چه کسی باید باید انتظار داشت؟
اطلاعات کتاب
عنوان: مسئولیت اخلاقی دانشگاه
مولفان: پاتریشیا-ام کینگ، ماتیوجی مایهیو، مولی مکالروی
مترجمان: آریا متین، ایمان بحیرایی
ناشر: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی
سال نشر: ۱۳۹۷
تعداد صفحه: ۲۶۶