تبیین فضیلت از دیدگاه مک اینتایر
مقدمه
السدیر مکاینتایر1 فیلسوف اسکاتلندیتبار، استاد فلسفه در دانشگاه نتردام و ندربیلت میباشد. کتابهای ذیل از جمله آثار اوست: «برضد تصورات این عصر از خودش»2، «مسیحیت و مارکسیسم»3، «تارخچه فلسفۀ اخلاق»4، «در جستجوی فضیلت»5، «عدالت برای چه کسی؟ کدام عقلانیت؟»6 و «سه روایت متعارض از پژوهش اخلاقی»7. سه کتاب اخیر باعث شده تا مکاینتایر به عنوان فیلسوف اخلاق و فیلسوف سیاست شناخته شود.
شیوۀ کار مکاینتایر، بهویژه در کتاب «در جستجوی فضیلت»، این است که با بررسی سیر تاریخی تفکرات اخلاقی، در صدد تبیین و نقد دیدگاههای فلسفی برمیآید. به اعتقاد او، فهم و نقد تأملات اخلاقی بدون ملاحظۀ واقعیات تاریخیای که بستر شکلگیری آن تفکر خاص بوده، ممکن نیست.
این سه کتاب، وی را جزء قویترین و بزرگترین منتقدان مدرنیسم و لیبرالیسم قرار داده است، فیلسوف سنتگرایی، که مدرنیسم را موردانتقاد قرار داده است ولی به دلیل آنکه در حال حاضر، لیبرالیسم چکیدۀ مدرنیسم را عرضه میکند امروزه با عنوان منتقد لیبرالیسم از او نام برده میشود. به اعتقاد او مدرنیسم به طور اعم از جهات مختلف و به طور اخص از جهت اخلاقی قابلنقد است. نقد سیاست مدرن او پیامد نقدهایی است که وی بر اخلاق مدرنیسم وارد کرده است، از این رو بررسی نظریات اخلاقی او بر مطالعۀ آراء سیاسی وی مقدم است. از آنجا که مکاینتایر نظریۀ اخلاقی ارسطو (اخلاق فضیلت) را برگزیده، تبیین دیدگاه اخلاقی وی و تعریف فضیلت از نظر او، متوقف است بر تقسیم و تفسیر تئوریهای هنجاری، که در اینجا به اختصار به آن میپردازیم.
اخلاق هنجاری و اقسام آن
فلاسفۀ اخلاقی که فلسفۀ اخلاق را به معنای مجموعۀ مطالعات فلسفی دربارۀ اخلاق میدانند آن را به دو شاخۀ اخلاق هنجاری8 و فرااخلاق9 تقسیم میکنند.
اظهار گزارههای اخلاقی (مانند صداقت خوب است، عدالت خوب است، ظلم بد است و …) و تنسیق و دفاع از ملاکها و معیارهایی که بر اساس آنها میتوان به طور منطقی و معقول تصمیم گرفت که کدامین فعل از نظر اخلاقی خوب یا بد است، دو محور اصلی اخلاق هنجاری را تشکیل میدهد و طرح مباحث منطقی، معرفتشناسی و معناشناختی در اخلاق به عنوان معرفت درجه دومی که اخلاق هنجاری را که با نگاهی ثانوی موردبررسی قرار میدهد بر عهدۀ فرااخلاق است.
فلاسفۀ قرن بیستم با توجه به اختلاف و اشتراک ملاکهایی که از سوی نظریهپردازان اخلاقی ارائه شده، نظرهای اخلاقی را با دو عنوان غایتگرایانه10 و وظیفهگرایانه11 از یکدیگر متمایز کرده و نظریههای اخلاق فضیلت12 ارسطویی و سودگرایی13 را به دلیل اشتراک در غایتگرا بودن تحت عنوان نخست و نظریۀ اخلاقی کانت را ذیل عنوان دوم قرار میدهند، اما در مقابل، برخی به دلیل وجود اختلافاتی بین دو نظریۀ ارسطو و سودگرایی، از دیدگاه نخست با عنوان اخلاق غایتگرایانه و از دومی با عنوان اخلاق نتیجهگروانه14 یاد میکنند؛ در نتیجه با انضمام اخلاق وظیفهگرایانۀ کانت به این دو نظریه، میتوان نظریههای اخلاقی را تحت سه عنوان اخلاق فضیلتمدار، نتیجهگرایی (بهترین صورت آن سودگروی) و وظیفهگرایانه (معروفترین صورت آن اخلاق کانت) قرار داد
…
پی نوشت
- Alasdair MacIntyre
- Against the Self-Images of the Age
- Marxism and Christianity
- ترجمان انشاالله رحمتی، انتشارات حکمت، چاپ اول، ۱۳۷۹
- After Virtue این اثر توسط آقایان شهریاری و شمالی ترجمه شده و در دست انتشار است
- Whose Justice? Which Rationality? کتاب موردنظر را استاد مصطفی ملکیان ترجمه کردهاند و به زودی منتشر میشود.
- Three Rival Versions of Moral Enquiry
- Normative Ethics
- Meta-Ethics
- Teleological Theory
- Deontological Theory
- Virtue Ethics
- Utilitarianism
- Consequentialism