برزخ اخلاقورزی در ایران معاصر
اخلاقورزی در ایران معاصر حالت بینابینی دارد، نه در اوج اسـت و نـه در حضـیض. نـه در دانشگاهها و حوزهها جایگاه تعریف شده و مقبولی دارد و نـه مغفـول افتـاده اسـت. از سـویی شاهد رونق مباحث اخلاقی در دو سه دهۀ اخیر و ترجمه و نگارش آثار خوبی در ایـن زمینـه هستیم و از سویی هنوز این نهال توان رویارویی با رشتههای دیگـر را نـدارد و حتـی در میـان رشتههای دانشگاهی جایگاهش روشن نیست و سالانه شاهد تغییراتی در عنـوان ایـن رشـته و گاه در ظرفیت آن و سرانجام در جایگاه آن نسبت به رشتههای دیگر هستیم.
اشارات متعدد به اخلاق و اهمیت آن نشاندهندۀ اهتمـام فزاینـده بـه ایـن عرصـه اسـت. بــرای مثــال، در «ســند چشــمانداز جمهــوری اســلامی در افــق ۱۴۰۴ ھ ش» پیشبینــی یــا درخواست شده است که در آن سال جامعـۀ ایـران، «جامعـۀ اخلاقـی» باشـد. همچنـین در اشارات گوناگون فقیهان به اهمیت اخلاق و کمبود محسوس آن توجه شده است. با این نگـاه، آیت الله مظاهری اعـلام میکند: «بازگشــت بــه اخــلاق تنهــا راه رهــایی از مشــکلات اســت» (مظـاهری ،۱۳۹۲ :۱۱). از نظر آیت الله جــوادی آملــی نیــز «مشــکلات کشــور نتیجۀ بیاخلاقیهاست» (جوادی آملی ،۱۳۸۹ :۱۶) و سرانجام آیت الله مکارم شیرازی از «شیوع مفاسـد اخلاقی» ابراز نگرانی میکند (مکارم شیرازی ،۱۳۹۰ :۳).
در برابر این اهتمـام زبـانی و گفتاری به اخلاق، هنوز کـم هسـتند کسـانی کـه بـه طور مشـخص اخـلاقورزی کننـد و در گسترش این عرصۀ علمی اهتمام کافی بورزند.
این اشارات بیش از آن که نومیدکننده باشند، بیانگر مطالباتیاند که از اخلاق مـیرود کـه در جای خود گویای عطف توجهی است که به اخلاق میشود. در برابر این اهتمـام زبـانی و گفتاری به اخلاق، هنوز کـم هسـتند کسـانی کـه بـه طور مشـخص اخـلاقورزی کننـد و در گسترش این عرصۀ علمی اهتمام کافی بورزند.
به تعبیر دیگر، همچنان خلأ اخلاقورزی در کشورمان محسوس است و به نظر نمیرسد با این سنخ اشارات گرهی از کار فروبسته آن گشوده شود. در این نوشته، به برخی موانع نظری یا نگرشی اشاره میکنم که مانع اخلاقورزی در کشور شدهاند و بر این باورم که تا این نگرش اصــلاح نشــود و ایــن مفروضــات تغییــر نکنــد، نمیتــوان انتظــار تغییــر شــگرفی در عرصۀ اخلاقورزی داشت. سخن کوتاه، میدان اخلاقورزی در کشور ما نه یکسـره تهـی، سـاکت و نومیدکننده است و نه مناسب عرصهای علمی است. میتوان گفت که در عرصۀ اخلاق شاهد رستاخیزی علمی هستیم اما هنوز مشخص نیست که این رستاخیز اخلاق را به کدام سـمت میبرد و از این جهت گو یی در اعراف به سر میبریم؛ این سوی آن بهشـت و سـوی دیگـر آن دوزخ و رکود علمی است، اما پیش از ادامـه بحـث، بـد نیسـت مقصـودم را از اخـلاقورزی مشخص کنم. در این نوشته، مشخصاً مقصـود از اخـلاقورزی کوشـش علمـی و نظـری در جهت فهم، تبیین و استدلال در عرصۀ اخلاق -به مثابه یک رشتۀ مستقل علمـی- اسـت، نـه رفتار اخلاقی و بررسی دلایل ضعف یا قوت عمل اخلاقی در جامعه.
…