باستانشناس اخلاقمدار چگونه است؟
ابتدا باید اخلاق باستانشناسی را برایتان توضیح دهم. اخلاق در باستانشناسی براساس استدلالهای اخلاقی، دیدگاههای جهانی و اهداف متکی به روشهای معین برای ارتباط با گذشته است که ممکن است دارای اساس، و یا بیاساس باشد. باستانشناسان باید به هر شکل ممکن، در جستوجوی تحقق بلندترین اهداف حرفهای خود باشند. تصمیمگیری درباره آن چیزی که هستند، مهمترین بخش اخلاق باستانشناختی است؛ تعیین نحوه دستیابی آنها به این مهم، بخش مهم دیگری از اخلاق باستانشناختی میباشد. برای اینکه بحث اخلاق برای شما معنادار باشد، باید به باستانشناسی فراتر از مجموعه روشهای برگرفتهشده از نظریات بنگریم. این عملِ اخلاقیِ علمی، باید بررسی کامل روابط بین دانشمندان را شامل شود.
هدف از اکتشاف، در باستانشناسی آشـکار ساختن بناها و آثار قدیمی و معرفی تمدنهای از بین رفته قبل از ما میباشد. این عمل تا حدودی با تخریب زمین و آثار برجای مانده از گذشتگان همراه است. طبق ضوابط اخلاقی که مورد تأیید متخصصان باستانشناسی جـهان قـرار گـرفته است، باستانشناس باید در مورد تمدنهای از بین رفته ـ بدون آنکه ارزش مادی آثار را از بین ببرد ـ توجه داشته باشد که کلیه آثاری که کشف شده، حائز اهمیت میباشند و لذا وظیفه دارد در حفظ و نگهداری و معرفی آن (خـواه یـک مجسمه یا یک قطعه سفال باشد و یا یک سنگ تراشیده که در نـظر افراد غیرمتخصص با سنگهای عادی فرقی ندارد) به مردم کوشا باشد.
کریس اسکار یا همان کریستوفر جان اسکار1 نویسنده در زمینههای باستانشناسی و استاد باستانشناسی دانشگاه دورهام است. وی رئیس گروه باستانشناسی در سالهای (۲۰۱۰ ـ ۲۰۱۳) بود. اسکار در دانشگاه کمبریج تحصیل کرده است. وی با مدرک لیسانس هنر2 فارغالتحصیل شد که بعداً به درجه استاد هنر3 ارتقا یافت. وی سپس تحصیلات تکمیلی خود را در مورد تغییرات چشمانداز و اماکن باستانی در غرب فرانسه انجام داد و در نهایت موفق به دریافت درجه دکترای فلسفه شد. برادر او جفری اسکار نیز استاد دانشگاه دورهام و مصحح دپارتمان آن دانشگاه است. از جمله کتابهای او میتوان به کتاب پس از شرارت: پاسخ به گناه (۲۰۰۴) و ویرایش فلسفه اخلاقی و هولوکاست (۲۰۰۳)4 اشاره کرد. کریس اسکار باستانشناس و متخصص در حوزه پیش از تاریخ اروپا و مدیترانه است که علاقه ويژهای به باستانشناسی کرانههای شرقی امریکای شمالی نیز دارد.
این کتاب در چهار بخش به بیان مقالاتی راجع به موضوعات و مباحث اخلاقی پرداخته و سعی دارد با بیان این مطالب، مخاطب را با جهان اسرارآمیز گذشته و برخورد انسان فعلی با آثار به جایمانده از آنها آشنا کند.
بخش اول
بخش اول این کتاب درباره مالکیت آثار فرهنگی است که چهار مقاله متفاوت از یانگ، الیور لیمن، رابرت لیتون و جولی هالووِل را در خود جای داده است. مقاله جیمز و. یانگ، درباره فرهنگها و مالکیتهای باستانشناختی است. او در این مقاله مالکان بر حقِ یافتههای باستانشناسان را به اشخاص، فرهنگهای خاص، ملتها و در برخی اظهارات خاندانهای سلطنتی و در نهایت با اشاره به معاهده سال (۱۹۷۰) یونسکو، «میراث فرهنگی همه انسانها» تقسیمبندی کرده و در ادامه مقاله به توضیحاتی در این موضوع پرداخته است.
در مقاله دوم الیور لیمن ما را به یک سؤال دعوت میکند. او میپرسد: چه کسی مراقب متولیان است؟ در گذشته مجموعهدارانی بودند که از این اشیاء مراقبت میکردند. اما روشهای نامعلوم و مبهم بدستآوری میراث برجایمانده، این عمل را با تشکیک مواجه کرد. لیمن با ارائه راهکاری، بهترین راه برای مراقبت از این اشیاء را، در موزهها میداند؛ اما در آخر بحث با این جمله «هیچ راهکار واحدی وجود ندارد که قابل قبول باشد»5 خط بطلانی به تمام شیوههای نگهداری این میراث کشیده است.
رابرت لیتون نیز با ارائه این سؤال: آیا فرهنگ کالایی قابل خرید و فروش است؟ خط مشی مقالهاش را بر ارزشگذاری مادی بر این موروثات فرهنگی قرار داده و به مباحثی پیرامون موارد اخلاقی این موضوع میپردازد او میگوید: موارد اخلاقی زمانی ایجاد میشود که بین مواجهه با اشیا به عنوان کالای تجاری یا بهعنوان اموال فرهنگی کشمکش وجود داشته باشد.6
در مقاله آخر این فصل، جولی هالووِل درباره حفاری معیشتی، مباحث اخلاقی را ذکر کرده و آنها را مورد بررسی و توجه قرار میدهد.
بخش دوم
در بخش دوم با باستانشناسان و زندگی اخلاقی آنها روبهرو هستیم. در این بخش به پنج مقاله با عناوین ۱. باستانشناسی و بررسی موضوعات انسانی؛ ۲. اطمینان و عمل باستانشناختی؛ ۳. صداقت و شمول در باستانشناسی؛ ۴. اخلاق و بازتدفین مردم بومی امریکا؛ ۵. آیا مباشرت به بیراهه رفته است؟ میپردازیم.
باستانشناسان باید در هر زمانی ارزیابیهای بومشناسی و مفاهیم اجتماعی کار خود را در جوامع محلی انجام دهند. زیرا بسیاری از بومیان امریکا باستانشناسان را نوعی مصیبت تلقی میکنند. اما و اگر، امثال هوارد کارتر نبودند، آیا گنجینه عظیم توتانخآمون کشف میشد؟ این تلاش مستمر و باصداقت او از پس ناامیدیهای فراوانش، دریچههای فراوانی را بر روی علوم تاریخی و فرهنگی گشود. شاید کسانی اعتراض کنند که بوی کهنگی و از مدافتادگی در صداقت و حقیقت پیشاپست مدرن به مشام میرسد، اما اینگونه نیست و تلاش باستانشناسان و فیلسوفان اخلاق در این موضوعات، قابل تقدیر و تحسین میباشد.
بخش سوم
بخش سوم به باستانشناسان و روابط آنها با مردگان میپردازد. آیا باستانشناسان قادر هستند به مردگان آسیب وارد کنند؟ و یا بالعکس؟ بسیاری از باستانشناسان و مجموعهداران اشیاء باستانی، در بخش اعظم زندگی خود با مرگ یا حداقل با مرده مواجه میشوند. تحقیق درباره بقایای جسمانی انسان و نحوه امحای آنها منبع مهمی برای پژوهشگران و جستوجوگران عرصه تاریخ میباشد. به گفته دوک دلا روچفوکولد7 مرگ و آفتاب دو چیزی هستند که نمیتوان مدوام به آنها نگاه کرد.8 جفری اسکار در این مقاله سعی دارد، نزدیکی انسان به مردگان و ارواح را و همچنین دیدگاه اخلاقی و فلسفی مواردی مانند نبش قبر، آزمایشات فیزیکی و شیمیایی اجساد و سلب آزادی آنان را مورد بررسی قرار دهد. او میگوید: باستانشناس باید پیش از پیشبرد تحقیق، علایق متوفی را همانند خواستههای زندگان ببیند9 که مسلماً مطرح کردن این حرف به مراتب سادهتر از اجرا کردن آن است.
در مقاله بعدی سارا تَرلو، اخلاق باستانشناسی و انسانهای گذشته را مطرح کرده و معتقد است باستانشناسان، امروزه در قبال گروههای فعلی انسانی مسئولیت اخلاقی دارند و این مسئولیت تقریباً در جهان به رسمیت شناخته شده است. هر چند ممکن است مخالفتهایی نیز در این راستا صورت گرفته باشد اما قابل مذاکره است.
سؤال اصلی او این است که باستانشناسان چگونه با افراد مورد پژوهششان ارتباط برقرار میکنند و چگونه باید این کار را انجام دهند؟ البته که هیچ جوابی در این موضوع مورد قبول طرفین بحث واقع نشده است. اما باید استدلال منسجمی ایجاد کرد تا وظایف اخلاقی آنها در قبال این موضوع مشخص شود.
بخش چهارم
بخش چهارم و آخرین بخش درباره میراث مشترک بشریت است. در اولین مقاله این بخش، ساندرا م. دینگلی مسئولیتپذیری در قبال میراث مشترک بشری را روشی برای حفظ این آثار میداند. بسته شدن و خالی بودن موزهها از بازدیدکنندگان و همچنین خرابی و هوازدگی اشیاء گرانقیمت و باارزش در موزهها و محافل نگهداری این اشیاء، عامل بیهویتی و بیمسئولیتی در قبال میراثی بزرگ برای انسان میباشد. او اعتقاد دارد باستانشناسی در حال تبدیل شدن به منبعی رو به زوال است. حفظ و نگهداری منابعی که معنابخش زندگی ماست، نیازمند تصمیمگیریهای قاطعانهتر و دقیقتر است.
اَتل اُملند مفهوم میراث جهانی را از منظر اخلاق بررسی کرده و باستانشناسی را اسیر محدودیتهای سیاسی میداند. او در این مقاله ما را به یک انسانگرایی جهانی دعوت میکند. مفهوم میراث جهانی در اصل بر مبنای این عقیده است که میراث فرهنگی را باید به اشتراک گذاشت. ایده میراث جهانی برای کل انسانها، در حقیقت بر مبنای مفهوم تعلق داشتن میان شخص محافظتکننده و شئ مورد حفاظت بنا شده است که نیچه آن را صورتبندی و نقد کرده است. نیچه در این نقد میگوید: «با رسیدگی محتاطانه به چیزهایی که از گذشته باقیماندهاند، او (عتیقهباز) میخواهد برای کسانی که پس از وی به دنیا خواهند آمد، وضعیتی را حفظ نماید که خود در آن وضعیت موجودیت یافته است و اینچنین او زندگیاش را سپری میکند».10 اگرچه کنوانسیون میراث جهانی در سطح جهانی به رسمیت شناخته شده است، اما معنا و دستاورد مفهوم میراث جهانی به راحتی قابل وصول نیست.
در مقاله آخر با این عنوان روبهرو میشویم: چه چیزی شاخ اسب تکشاخ را ارزشمند میکند؟ منظور از این عنوان حفاظت و نگهداری از محوطههای باستانی است. مکانهایی که بنام هستند، اما سهلانگاریها و لطمات جبرانناپذیر به آنها موجب تخریب و از بین رفتن آنها شده است. مکانهایی مانند ارگ بم در کرمان و بودای بامیان در افغانستان نمونهای از نابودیهای سهمگین محوطههای باستانشناختی در سطوح بینالمللی میباشد. شاید خوب میشد کسانی که دستاندرکار نظام نامزدی و تأیید محوطههای باستانی هستند با صراحت بیشتری ارزشهای غیراستثنایی را مشخص میکردند؛ زیرا این مکانها به حمایتهای جهانی نیاز داشتند و این همکاری میتوانست نظم بیشتری به این وضعیت بدهد.
جمعبندی
به هر روی انسان وجودی اخلاقی و اعتبارساز است. قطعاً میراث او نیز همینگونه خواهد بود. کتاب اخلاق باستانشناسی با اشاره به الزامات و تعهدات اخلاقی انسان به امر باستانشناسی و توجه به میراث فرهنگی بشری، خواسته است آغازگر پرسشهای اساسی به مسائل بغرنج اخلاقی در حیطه باستانشناسی باشد. مطالعه این مجموعه برای همه کسانی که در زمینه باستانشناسی و اخلاق و فلسفه اخلاق فعالیت میکنند (پژوهشگر یا متخصص)، ضروری است.
اطلاعات کتاب:
مؤلف: کریس اسکار، جفری اسکار
ناشر: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
مترجم: حسین صبری
زبان: فارسی
تعداد صفحات: ۳۹۴
پی نوشت
- Chris Scarre
- BA
- MA Cantab
- اخلاق باستانشناسی، اسکار، کریس و اسکار، جفری، ص ۱
- اخلاق باستانشناسی، اسکار، کریس و اسکار، جفری، ص ۵۹
- اخلاق باستانشناسی، اسکار، کریس و اسکار، جفری، ص ۸۸
- Duc de la Rochefoucauld.
- اخلاق باستانشناسی، اسکار، کریس و اسکار، جفری، ص ۲۳۱
- اخلاق باستانشناسی، اسکار، کریس و اسکار، جفری، ص ۲۵۴
- اخلاق باستانشناسی، اسکار، کریس و اسکار، جفری، ص ۳۱۰