از تعبد در دین تا تعبد در فلسفه
در آغاز مناسب است پیشینه بحث امروز را مرور کنیم. دوست عزیزم سروش داغ پیشتر در مقاله ای با عنوان “تعبد و مدرن بودن: نقدی بر آرای مصطفی ملکیان در…
در آغاز مناسب است پیشینه بحث امروز را مرور کنیم. دوست عزیزم سروش داغ پیشتر در مقاله ای با عنوان “تعبد و مدرن بودن: نقدی بر آرای مصطفی ملکیان در باب نسبت دین و مدرنیته” به نقد ملکیان پرداخته بود. صاحب این قلم در پاسخی مبسوط کوشید کژی ها و نارسایی های آن نقد را […]
در آغاز مناسب است پیشینه بحث امروز را مرور کنیم. دوست عزیزم سروش داغ پیشتر در مقاله ای با عنوان “تعبد و مدرن بودن: نقدی بر آرای مصطفی ملکیان در باب نسبت دین و مدرنیته” به نقد ملکیان پرداخته بود. صاحب این قلم در پاسخی مبسوط کوشید کژی ها و نارسایی های آن نقد را نشان دهد. سخنرانی اخیر دباغ در مشهد تقریبا تکرار همان دعاوی و دلایل پیشین است و لذا نقد دوباره آن ضرورت ندارد. در عین حال این سخنرانی از بعضی جهات با نقد پیشین تفاوت هایی دارد که با عنایت به اهمین موضوع بحث در اینجا به پاره ای از نقد های وارد بر آن خواهیم پرداخت. علاوه بر این، تکرار همان ادعاها از سوی دباغ نشان می دهد که موضوع مورد بحث هنوز نیازمند توضیح است و توضیحات مبسطو صاحب این قلم در رفع ابهامات موجود در ذهن ایشان قرین توفیق نبوده است.
متن کامل مقاله را از اینجا دریافت کنید.
منبع:
صدانت