اخلاق نیت در اندیشه پیتر آبلار
درسهای بسیاری در اندیشه فیلسوفان قرونوسطی وجود دارد که در میان مطالعات فلسفی روز مغفول مانده است. توجه ویژه دانشجویان و اندیشمندان به فیلسوفان مدرن و معاصر آنها را از بینشهای عمیقی که فیلسوفان دوران قرونوسطی برای ما به میراث نهادهاند، غافل کرده است. بیتردید امروزه در جامعه خود میتوانیم مقابله ایمان و عقل را به شکلی دیگر مشاهده کنیم. گزارههای دینی با باورهای عقلی در نقاط گوناگون باهم به تعارض میخورند و در اینجا وظیفه اندیشمند چیست؟ مواجهه با متن دینی و اندیشه عقلانی از جمله مسائلی است که فیلسوفان قرونوسطی با آن روبهرو بودند؛ بنابراین به نظر میرسد مطالعه و بازبینی اندیشه و تفکر ایشان خالیازلطف نباشد.
از جمله عقلگرایان و اندیشمندان برجسته آن دوران پیتر آبلار است. او از معدود فیلسوفانی است که به اذعان تاریخنویسان فلسفه در مقابل نتایج عقلی استدلالاتش میایستد و تمامقد از آنها دفاع میکند. آبلار مدعی عقلانیت است و حتی جمله معروف آگوستین، «ایمان میآورم تا بفهمم» را به «میفهمم تا ایمان بیاورم» تغییر میدهد. تاریخ زندگی آبلار به ما میگوید که عقلگراییاش او را با محاکمه مواجه کرد و نقدهای زیادی بر او وارد شد.
یکی از قسمتهای بحثبرانگیز و پراهمیت در فلسفه آبلار نظریه اخلاقی اوست. یقیناً اندیشههای او پیرامون اخلاق یکی از دلایلی است که سبب محکومیت او شد. در این یادداشت، مختصراً به بررسی دیدگاه آبلار پیرامون فعل اخلاقی و ارتباط آن با احکام دینی میپردازیم و اشکالات و اعتراضاتی که سبب محکومیتش شد را در نظر میگیریم. شاید بتوان از دیدگاههای آبلار پیرامون اخلاق، بخشی از چالشهای اخلاقی انسان معاصر را نیز برطرف کرد.
آبلار و اخلاق نیت
نظریه اخلاقی آبلار را به «نیتگرایی» در اخلاق یا «اخلاق نیت» میشناسند. به عقیده آبلار، آنچه که یک عمل را از نظر اخلاقی خیر یا شر میکند، پیامد، فایده یا مطابقت با حکم کتاب مقدس نیست؛ بلکه این «نیت» و «غرض» فاعل است که میتواند درستی یا نادرستی عمل را مشخص کند. برای مثال دو فردی را در نظر بگیریم که قصد دارند تا برای فقرا سرپناه فراهم آورند. یکی از این افراد پیش از آنکه بتواند عملش را انجام دهد مورد دزدی قرار میگیرد ولی دیگری با موفقیت کارش را انجام میدهد. در نظر آبلار اینکه بگوییم شخصی که توانسته کارش را با موفقیت انجام بده انسان بهتری است، دیوانگی محض است.
در حقیقت این پیامد عمل افراد نیست که سبب درستی و نادرستی میشود؛ بلکه این حالت ذهنی ایشان در هنگام انجام آن عمل است که سبب خیر یا شر بودنش میگردد. آبلار برای اینکه مشخصاً منظور خود را بیان کند «اراده» را از «نیت» متمایز میکند. اراده یعنی شخص میل به انجام کاری داشته باشد. برایناساس ممکن است شخص بدون اراده گناه کند؛ مانند وقتی که شخصی برای دفاع از خود مرتکب قتل میشود. همچنین ممکن است در جایی اراده شری بدون گناه وجود داشته باشد؛ مانند جایی که شخص میل به گناه داشته اما قادر به انجامش نیست. برایناساس میتوان گفت در پسِ تمامی گناهان اراده خوابیده است. اما در مقابل «نیت» بیشتر حالتی ذهنی به نظر میآید که به جای میل، با معرفت ارتباط دارد. آبلار برای اثبات این مدعا که گناه در غرض و نیت نهفته است مثال میزند که شخص ممکن است عملی حرام را بدون آگاهی انجام دهد. مثلاً بدون اینکه بداند با خواهر خود ازدواج کند ولی هیچکس نمیگوید که این شخص ناآگاه، گناهکار است؛ بنابراین به نظر میرسد که حالت ذهنی ایشان، یعنی نیت است که سبب شر بودن عمل میشود.
اعتراضات به اخلاق نیت و پاسخهای آبلار
فیلسوفان و الهیدانان مسیحی چندین اشکال متفاوت به آبلار و اخلاق نیت او وارد کردهاند. در ادامه مختصراً به بررسی این اشکالات میپردازیم:
۱. اگر تنها چیزی که سبب شرارت یک عمل میشود، نیت فاعل باشد، چگونه میتوان عملی شرورانه را بهصورت اختیاری انجام داد؟
پاسخهای آبلار به این اشکال غامض و مبهم است. او جوابی دوگانه میدهد که هر دو به نظر روشن و دقیق نیستند. از طرفی آبلار معتقد است که ما بسیاری اوقات میخواهیم عملی را انجام دهیم و از عواقب آن در امان باشیم. از طرف دیگر نیز گاهی اوقات «چیزی را میخواهیم که به هیچ طریقی نمیخواهیم آن را بخواهیم.» به این معنا که جسممان نسبت به لذت و میل، مستقل از ارادهمان عمل میکند. در این صورت آبلار بیان میکند که عمل «از روی» اراده انجام شده اما اختیاری نیست.
۲. هنگامی که درستی و نادرستی یک عمل مبتنی بر نیت فاعل آن باشد، چطور میتوانیم این نیت را شناسایی کنیم و از طرف دیگر چطور میتوانیم قضاوت اخلاقی داشته باشیم؟
در ابتدا باید روشن کنیم که منظور آبلار از «نیت خیر» این نیست که نیت شخص ظاهراً خیر باشد؛ بلکه نیت فاعل اخلاقی باید حقیقتاً خیر باشد. آبلار بیان میکند اینکه باور داریم اعمالمان مورد رضایت خداوند است، کافی نیست؛ بلکه باید واقعاً عمل باید فینفسه با فرمان خداوند مطابقت کند. او اعتراف میکند که ما قادر به شناخت نیت و اغراض فاعل اخلاقی نیستیم اما چه کسی گفته که باید آگاه باشیم؟ آبلار قضاوت اخلاقی حقیقی را مختص خداوند میداند. حال دوباره ممکن است این پرسش مطرح شود که آیا عدم آگاهیمان دسترسی به عدالت انسانی را غیرممکن میسازد؟ آبلار با زیرکی بیان میکند که ابداً چنین نیست. او مثال مادری را میزند که میخواسته نوزادش را گرم نگه دارد اما تصادفاً سبب مرگ او شده. به بیان آبلار باید این مادر مجازات شود هرچند که نیت خیری برای انجام عملش داشته؛ زیرا این مجازات صرفاً به سبب خیر یا شر بودن عمل او نیست، بلکه عدالت انسانی فواید دیگری دارد که برای کارکرد اجتماع ضروری است؛ فیالمثل با مجازات این مادر، دیگر مادران در مییابند که باید بیشتر مراقب نوزادانشان باشند.
۳. آیا احساس نیت خوب بهتنهایی کافی است؟ آیا برایناساس عمل کسانی که مسیح را به صلیب کشیده و شکنجه کردند، صرف اینکه نیت درونیشان شر نبوده درست است؟
اعتراضی که مطرح شد و پاسخی که آبلار به آن میدهد از جمله اعتراضاتی است که بعدها سبب محکومیت وی شد. اما نیز پاسخ آبلار نمایانگر عقلانیت و پیروی او از نتایج منطقی استدلالاتش است. به عقیده آبلار حتی کسانی که مسیح را شکنجه کردهاند (با اینکه عملی بد انجام دادهاند)، چون نسبت به حقانیت مسیح و زشتی عملشان آگاه نبودهاند و نیت بدی نداشتهاند، گناهکار نیستند. اگر انسانی با کمانش پرندهای را هدف قرار داده باشد اما از بخت بدش انسانی را بزند، عمل شرورآنهای انجام داده است؟ در اینجا نتیجه عمل بد است اما خود این عمل (بهخاطر نیت فاعل آن) بد نیست.
۴. اگر پیامد عمل اهمیتی ندارد، به چه علت باید اخلاقی بود؟
پاسخ آبلار در اینجا صورتی الهیاتی مییابد. او معتقد است اخلاقی عملکردن برای سعادت ضروری است و با فضیلت متصل است. البته که او معتقد است اخلاقیاتی که تماماً طبیعتگرایانه باشد برای سعادتمند شدن کافی نیست. (نکتهای که بسیاری فیلسوفان پیش و پس از او گفته بودند.) بنابراین آبلار سعادت شخصی را در گرو پذیرش اصول ایمان مسیحی میداند و در اینجا از جایگاه فیلسوف به جایگاه الهیدانی باایمان قدم میگذارد. جهان پس از مرگ در حقیقت مرتبه بالاتری نسبت به زندگی فضیلتمندانه دنیوی است. در اینجا باید بیان کرد عمل در مطابقت با قوانین خداوند تضمینگر سعادت آنجهانی و دائمی انسان میشود.
از اخلاق آبلار چه میفهمیم؟
هیچ نظریه اخلاقی، بلکه میتوان گفت هیچ نظریه فلسفی بدون اشکال و تماماً درست و مطلق نیست. وقتی انسان در قلمرو مسائل اخلاقی وارد میشود با حل کردن یک مسئله خود را مواجه با مسائل دیگری میکند. اخلاقیات آبلار نیز از این مسئله مستثنی نیست. بااین وجود نگرش آبلار بینشهایی برای انسان امروزی دارد که میتوان از آن در تصمیمگیریهای روزانه بهرههای فراوان برد. یکی از مسائلی که دارای اهمیت است «خیرخواهی» است. بر اساس اخلاق نیت آبلار، این خیرخواهی و غرض نیکوی انسان است که دارای اهمیت است. در جهان بیقرار و ناملایمات روزمره زندگی، اغلب اوقات پیامدهای عمل اخلاقی در اختیار فاعل عمل نیست؛ بلکه تحتتأثیر عواملی است که شخص هیچ کنترل و نظارتی روی آنها ندارد. اما آیا این موضوع باید سبب شود تا عمل اخلاقی یا عمل خیرخواهانه را رها کرده و ناامید شویم؟ اگر ارزش یک عمل را وابسته به نیت فاعل آن بدانیم، میتوانیم بسیاری افراد که امید بر انجام عملی دارند اما نمیتوانند را خیرخواهانی بدانیم که در ناتوانیشان، تمرین اخلاقیات میکنند.
نکته دیگری که شایان توجه است، مواجهه ما با قوانین و احکام شرعی و الهی است. بسیاری از خداباوران اعم از مسلمان، مسیحی، یهودی و… با این موضوع دستوپنجه نرم میکنند که عمل به احکام الهی در جهانِ جدید دشوار و یا حتی ناممکن است. اما این سبب شده که افراد از توجه به اعمال خیر یا قصدهای نیکو نیز دور شوند و خود را در جهانی رها شده، ناتوان و ناکارآمد بدانند. اخلاق نیت آبلار همچنان میتواند بینشی عمیق پیرامون این موضوع ارائه کند که سعادت الهی، لزوماً در گرو انجام «اعمال خیر» نیست بلکه این «نیات» و «مقاصد» انسانی است که میتوانند تعیینکننده باشند.
چالشی که اخلاق نیت آبلار به نظر نگارنده با آن مواجه است، نوعی انفعال عملی است. آیا «نیت اخلاقی» تنها کاری است که انسان باید انجام دهد؟ بیتردید نباید اینگونه باشد. نیت اخلاقی بهعنوان عاملی انگیزهبخش میتواند کمککننده و راهگشای ما سوی اعمال نیکو باشد اما نقطه پایان نیست. به نظر میرسد که توجه ویژه و تام و تمام به اهمیت نیت در اخلاق سبب دوری ما از «عمل اخلاقی عینی» شود.
نتیجهگیری
در این مقاله به بررسی اخلاق نیت در اندیشه پیتر آبلار، فیلسوف مسیحی برجسته پرداختیم. به نظر آبلار درستی و نادرستی و خیر یا شر بودن یک عمل اخلاقی، بر اساس پیامد و فایده آن نیست بلکه عامل «نیت» و «غرض» فاعل نقش اصلی را ایفا میکند. آبلار در باور به اهمیت «نیت» در اخلاق با چالشهایی جدی از جانب فیلسوفان و الهیدانان مواجه شد که بهاختصار آنها را بررسی کردیم. به نظر میرسد که مطالعه بیشتر آثار فیلسوفان قرونوسطی که علاوه بر گزارههای عقلانی، با گزارههای ایمانی نیز روبهرو بودند، میتواند برای اندیشمندان و محققین اخلاق اسلامی نیز مفید باشد. علاوه بر این، میتوانیم از نگرشهای دقیق و بینشهای ویژه این اندیشمندان که توجه کمتری به آنها شده است، راهکارها و نگرشهایی جدید به مسائل روز خود داشته باشیم.
منابع
- ژیلسون، اتین. تاریخ فلسفه مسیحی در قرونوسطی. ترجمه: رضا گندمی نصر آبادی (۱۳۹۵). قم: دانشگاه ادیان و مذاهب.
۲٫ ساهاکیان، ویلیام. تاریخ فلسفه از آغاز تا امروز (چاپ دوم). ترجمه: حمیدرضا بسحاق (۱۳۹۸). تهران: نشر چشمه.
۳٫ Kenny, Anthony. A NEW HISTORY OF WESTERN PHILOSOPHY, vol 2: Medieval Philosophy. Oxford University press (2005).
۴٫ Standford University. (Jan. 26, 2021). Peter Abelard. Stanford encyclopedia of philosophy. Peter Abelard (Stanford Encyclopedia of Philosophy).
بسیار عالی بود رضا جان
موفق باشید.