اخلاق فضیلت؛ مروری بر چهار کتاب
:?Can Virtue make us happy
.The Art of Living and Morality
Otfried Hoffe
Northwestern University Press
«آيا فضيلت قادر است ما را سعادتمند كند؟»
اخلاق و هنرِ زيستن
اخلاق ارسطویی عمدتاً به فضیلت یا داشتن رفتار یا عادات خوب و مناسب میپردازد. هدف دستیابی به فضیلت هم، زیست سعادتمندانه است. درواقع، اخلاق مطالعه نظاممند نحوة زیست به بهترین صورت است.
شاید بتوان گفت هدف هر رفتار یا عملی، جستوجوی سعادت است، حتی اگر این امر در ظاهر مشخص نباشد. در قلمرو فلسفه، مذهب، علم، هنر یا هر گونه فعالیت متعالی بشر نیز به این امر پرداخته شده است. درحقیقت، فلسفه زندگی که نحلههای فکری آن را تبیین میکنند، همواره معطوف به کسب سعادت بشر است.
در فلسفه غرب، آریستیپوس سیرنی -یکی از شاگردان سقراط- تا آنجا پیش رفت که میتوان او را بنیانگذار مکتب لذتجویی (hedonism) نامید. افلاطون، شاگرد دیگر سقراط معتقد بود که روح از سه بخش تشکیل شده است: عقل، اراده و عاطفه. اما شاگرد معروف افلاطون یعنی ارسطو میگفت: سعادتمند کسی است که فضیلتها و تواناییهای خود را بپروراند و این، محور اصلی و تألیف کتابی است که اکنون از آن سخن میگوییم. اين كتاب که نوشتة دكتر اوتفريد هوف است، و دانشگاه نورث وسترن منتشر کرده در نوع خود، هم اثري دانشگاهي است و هم به شيوهاي تحرير شده که خوانندگان عمومي قادر به بهرهگيري و خوانش آن باشند.
موضوع كتاب، براساس آنچه از فصول و محتواي آن برميآيد، اجمالاً در تورق تمام فصلها، عبارت از مسائل و موضوعات زیر است: اخلاق در برابر عمل/ انديشيدن به امر خير (يا نيكي)/ اصول اخلاقي شادكامي و رضايت خاطر/ يودايمونيا/ شاديِروح (خرسندي روان)/ هنر زيستن/ چهار هدف زندگي/ بيخودي؛ خودخواهي/ خرد و انديشه يا محاسبهگري/ آيا فضيلت، انسان را شاد و خرسندتر ميكند؟/ اُتانازي ـ اصول اخلاقي در موضوعي بسيار حساس و مهم براي بشر/ گذر از اخلاق الاهياتي به اخلاق ارادي/ اصلِ آزادي: آزاديِ اخلاق/ دليل عملي: آزادي عمل/ آزاديِ اراده/ تصميمگيري/ پژوهشهاي عقلي يا مغزي؟/ جهانيسازيِ آزمايشهاي اخلاقي/ شرِّ اخلاقي!
كتاب «آيا فضيلت قادر است ما را سعادتمند سازد، يا هنر زندگي كردن و اخلاق»، اثري است روان و خوشخوان و ترجمه آن براي خوانندگان فارسي زبان ميتواند بسيار مفيد باشد. اين اثر باتوجهبه مباحث مفيد و نسبتاً آشنا، درعينحال بدون تفصيل و اطناب، چنان تأليف شده كه خواننده عام و كمتر آشنا به مباحث اخلاقي و فلسفي را نيز ميتواند مجذوب كند و تحت تأثير قرار دهد. لذا به مترجمان علاقهمند به اين حوزه توصيه ميكنيم كتاب مذكور را از نظر دور ندارند.
From Morality to Virtue
Michael Slote
Oxford University Press
از اخلاق تا فضيلت
اين اثر هم از دكتر مايكل اسلوت است كه انتشارات دانشگاه آكسفورد منتشر كرده و جزو آثار ارزشمند اخير اين دانشگاه و اين استاد فلسفه و اخلاق محسوب ميشود. اسلوت، آثار متعددي تأليف كرده و غالباً در همين حوزه و موضوعات نزديك به آن است. از جمله:
اسلوت در اين كتاب كوشيده است فرقها و فاصلههاي ميان اخلاق روزمره (Morality) را با اخلاق فضيلت (Virtue Ethics) و فضايل اخلاقي يا اخلاق والا و متعالي و آرماني روشن سازد. او حركت از اخلاق روزمره به اخلاق فضیلت و فواصل نظري و فلسفي ميان اين دو و مرزهايشان را براي خواننده بازگو كرده است. مطالب كتاب از «اخلاق روزمره تا فضيلت» اثر پروفسور مايكل اسلوت، در فهرست كتابش، اين عناوين است:
بخش يكم؛ اخلاق كانتي، اخلاق سودگرا و عقل سليم: ۱ـ برخي امتيازهاي اخلاق فضيلت ۲ـ اخلاق و عقلانيت ۳ـ همكاري بين اخلاق كانتي و عقل سليم ۴ـ انديشيدن به اخلاق ۵ـ سودگرايي/ مكتب اصالت سود
بخش دوم؛ اخلاق فضيلت: ۶ـ اصول و مباني اخلاق فضيلت ۷ـ قوانين فضيلت ۸ـ اقبال يا شانس؟! ۹ـ فضيلت، خود و ديگري ۱۰ـ فضيلت در دوستان و شهروندان ۱۱ـ اخلاق فضيلت؛ الزامات
بخش سوم؛ بين اخلاق فضيلت و سودگرايي: ۱۲ـ فروكاهي در مقابل روشنگري ۱۳ـ دو نوع خير ذاتي ۱۴ـ فروكاهي در مقابل افزونسازي
بخش چهارم؛ دلايل ترجيح فضيلت اخلاقي: ۱۵ـ مباحث اصلي بين سودگرايي و فضيلت اخلاق ۱۶ـ محاسبات سودگرايانه ۱۷ـ اشكال مختلف پلوراليسم و پايان؛ نتيجهگيري.
Environmental Virtue Ethics
Philip Cafaro & Ronald Sandler
Rowman & Little Field
اخلاق فضيلتِ زيستمحيطي
اگر يك نقطة خاص براي تجلّي و تحقق اخلاق فضيلت ذكرکردنی باشد که بتوان آن را برجسته کرد و محل توجه قرار داد به طوري كه همگان بر آن اتفاق نظر داشته باشند، محيطزيست و مسائل جهان طبيعي و سرنوشت زمين و كيهان در ارتباط با عملكرد و فكر انسانهاست.
انتشارات رومن و ليتل فيلد، اينك با چاپ اين كتاب ۲۵۶ صفحهاي، اين موضوع را در پرتو اخلاق فضيلت محور مباحث اخلاقي قرار داده است. درواقع در این کتاب مجموعه مقالههايي از انديشمندان اخلاق، فلسفه، جامعه، زيستشناسي و برخي فعالان جنبشهاي سبز گردآوري شده و دو استاد و متخصص اخلاق فضيلت؛ فيليپ كانارو و رونالد سندلر آنها را ويرايش و تدوين کردهاند.مضمون اصلي مقالهها و فصول متعدد كتاب بر اين باور استوار شده كه هيچگونه قطعيت و ثباتي درخصوص رابطه انسان و طبيعت وجود ندارد. اين رابطه قطعاً وجود دارد، امّا سرشت آن فاقد هرگونه قطعيت است. اين كتاب تلاشي است جهت تعيين بايدها و نبايدهاي رابطه با طبيعت و پايبنديهاي اخلاق زيستمحيطي که مستلزم پايبندي و تعهد به دو مقوله است: اخلاقِ عملي و اخلاق شخصيت یا منش. اما اخلاقِ فضيلتِ زيستمحيطي، محدودهاي از اخلاق زيستمحيطي است كه بيشتر با اخلاق شخصيت پیوند دارد.
اين نوع مباحث و نگرش اخلاقي به مسائل زيستمحيطي تازگی دارد، اما بهكلّي بيسابقه نبوده و برخي از متفكران قرن نوزده و بيست درباره آن سخن گفتهاند. آنچه اينك بديع و تازه است، سر برآوردن اين مباحث در مباحث اخلاقي و محيط زيست بهعنوان يك گرايش و شاخۀ ويژه است. آيا اين يك مبحث يا دانش بين رشتهاي است؟!
كتاب «اخلاق فضيلتِ زيستمحيطي» شامل ۱۰ رساله مفصّل و دست اول و ۴ رساله باز هم مفصّل اما قديمي و درواقع تجديد چاپ است. مقالههای اصیل عمدتاً به نقشِ اخلاق فضيلت در حفظ و تداوم طبيعت پرداخته و معطوف به آيندهاند.
پروفسور فيليپ كانارو، استاديار فلسفه در دانشگاه دولتي كلرادو است. او در نشرياتي همچون Ethics and the Environmental/Environmental Ethics و در مجلات تخصصي و دانشگاهي، مانند: Journal of Social Philosohy، مقالههای مهمي بهچاپ رسانده است. ازجمله: Philosophy in the contemporary World، و فلسفه معاصر يا امروز: Philosophy today. رونالد سندلر هم استاد ممتاز فلسفه در دانشگاه ايلينويز جنوبي است که مقالههایی در نشريات معتبر منتشر كرده است. ازجمله: Environmental Ethics و Ethics for every day
فهرست مطالب و مقالههاي مندرج در كتاب «اخلاق فضيلت زيستمحيطي»، شامل هجده سرفصل است: ۱ـ تشخيص و تمايز اخلاق فضيلت زيستمحيطي از ديگر حوزههاي اخلاق. ۲ـ درآمد بحثها و تحقيقات. ۳ـ ظهور زبان فضيلت اخلاقي در امور محيطزيستي. ۴ـ لئوپولدكارسون و Thoreau؛ بهسوي اخلاق فضيلت زيستمحيطي. ۵ـ تئوري اخلاق فضيلت زيستمحيطي. ۶ـ آرمانهای بشر و حفظ محيط زيست طبيعي. ۷ـ اخلاق فضيلت زيستمحيطي: درست و به جا و حقيقي، امّا رویهمرفته خطرناک. ۸ـ اخلاق فضيلت بهمثابۀ بنيادی براي اخلاق جهاني. ۹ـ رويكرد آلدولئوپولد به اخلاق «زمينمحور». ۱۰ـ نتيجهگيري. ۱۱ـ جايگزينها. ۱۲ـ مدارا و تساهل در اخلاق زيستمحيطي. ۱۳ـ كشف اخلاق فضيلت زيستمحيطي. ۱۴ـ دين و اخلاق فضيلت در حيطة محيطزيست. ۱۵ـ رئوس كلّي اخلاق فضيلت زيستمحيطي. ۱۶ـ كاربردهاي اخلاق زيستمحيطي. ۱۷ـ اخلاقهاي فضيلت همگون: مشتريگرايي، مصرفگرايي… ۱۸ـ اخلاق فضيلت زيستمحيطي: رويكردهاي اخلاق فضيلت به مبحث ژنتيك.
The challenges of capitalism for
virtue ethics and the common good
kleio akrivou & alejo jose
Edward elgar publishing
چالشهای سرمایهداری در مواجهه با اخلاق فضیلت و خیر عمومی
فضیلت را خصلت شخصیتی مطلوب و تحسینبرانگیز تعریف کردهاند. پس شاید بتوان گفت که اخلاق فضیلت شکلی از تفکر یا اتخاذ رویکرد یا نوعی جهانبینی است که برای این قبیل خصایل شخصیتی موقعیتی خاص، بنیادین و پراهمیت قائل است. بر این اساس، اخلاق فضیلت، بهخودیخود، غالباً درمقابل آن دسته از رویکردهای فلسفی قرار میگیرد که بر قواعد، تکالیف یا الزام به نیکوکاری تأکید دارند.
بهلحاظ تاریخی، درک فضیلت و مفاهیم وابسته و همبسته با آن، تا اواخر قرونِوسطا ناظر به تأمل درباره حیات اخلاقی بوده است. اما با ظهور مدرنیته، مفهوم فضیلت به تدریج جایگاه اساسی خود را در تأمل اخلاقی از دست داد و مفاهیمی همچون قانون، تکلیف و الزام بهجای آن نشستند. درحقیقت، فلاسفه اخلاق، غالباً موضوع فضیلت را تا دهه ۱۹۵۰ مغفول گذاشته بودند. امروزه اگرچه به قطع و یقین نمیتوان گفت تأمل درباره فضایل و بهویژه اخلاق فضیلت اهمیت، محبوبیت و محوریت پیشین خود را بازیافته، اما کاملاً آشکار است که این مبحث به یکی از موضوعات مورد علاقة فلاسفه اخلاق تبدیل شده است.
احتمالاً نقطه شروع، هومر است. اما نه به مفهوم امروزین آن. اینجا فضیلت یعنی کمال. یعنی جوانمردی. اما در یونان باستان (و منظور ما دوران حماسی از این مقطع تاریخی است) فضیلت میتوانست ناظر به هر کیفیتی باشد که فرد را بر اجرای نقش خویش در جامعه -و البته به روشی ستودنی- توانا میسازد. اینجا شجاعت و توان رزمی برای جنگآوران و گاه برای اشراف فضیلت محسوب میشود و فضیلت یک زن، وفاداری و حجب و حیاست. نخستین پژوهش فلسفی نظاممند و مفصل درباره فضایل بیشک از آن افلاطون است. چکیده این پژوهش در یک جمله خلاصه میشود و آن اینکه فضیلت اگر بهدرستی فهمیده شود، اساساً به معنی معرفت یا بصیرت نسبت به چیزی است که حقیقتاً خیر است و فردی که دارای این معرفت است قادر است مؤلفههای مختلف نفس خویش را در نسبت صحیحی با یکدیگر قرار داده و مطابق با بصیرتش به خیر عمل کند. نکته اینجاست که ازآنجاییکه فضایل صورتهای معرفتاند، درحقیقت همة آنها ذاتاً یکی هستند. افلاطون این را وحدت فضایل مینامد و عمیقاً معتقد است که فضیلت یاد دادنی است. همه اعمال آدمی از نوعی جهل ناشی میشوند و فقط شخص با فضیلت حقیقتاً سعادتمند است.
با این مقدمات، به معرفی کتاب بعدی میپردازیم. محور اصلی این کتاب چالشهای پیش روی نظام سرمایهداری در حوزه اخلاق فضیلت و خیر عمومی است. درحقیقت، تنشهایی که این نظام درخصوص اقتصاد پاک و شیوههای اخلاقی ارزشگذاری و عملگرایی با آن مواجه بوده، علت و بهانه اصلی تألیف کتاب است. نویسندگان، مفروضات جامعه سرمایهداری و اقتصاد یا تجارت کاپیتالیستی را به محک نقد و چالش میگذارند. امکانهای پیش رو و راههای احتمالی دستیابی به خیر عمومی و فراگیر کردن یا تثبیت اخلاق فضیلت را بررسی میکنند و روزنههایی بدین سو میگشایند.
همانطورکه دومینیک مله -رئیس دپارتمان اقتصاد دانشگاه ناواره اسپانیا- در نقد و معرفی این کتاب نوشته، این اثر تلاشی جدی در جهت فهم اقتصاد در قلمرو کنش انسانی است. آن هم با قرار گرفتن خیر عمومی در مرکز این قلمرو و تحت هدایت و راهنمایی فضایل بنیادی.
ادوین هارتمن، استاد دانشگاه نیویورک و میگوِئل آلزولا، استاد دانشگاه فوردهام از دیگر تحسینکنندگان این کتاباند. ند.ی.آدواله، کی. آکریوو، آچ آلفورد، ال. آرچ، وی.بارنس، آر بیدل، او. بلیداوگونفودون، ام. کیسون، ای. دابی، گونزالس انزیسو، دی. کوهن، ام هانسن، بی. ام. مک کال، جی. مور، ال. نیوتن، جی. وی. اورئون،جی. آر اسکالز و ای جی.سیسون از جمله نویسندگان فصلهای مختلف کتاب هستند. ویرایش آن را کلیو آکریوو -استادیار دانشگاه ریدینگ و استاد مدعو در دانشگاه ناواره- بههمراهی آلجو جوزه -استاد ممتاز دانشگاه ناواره بر عهده داشتهاند. کتاب ۳۲۸ صفحه دارد انتشارات ادوارد الگار در سال ۲۰۱۶ آن را بهچاپ رسانیده و در حوزه پژوهشهای میانرشتهای طبقهبندی شده است.