
اخلاق اقلیمی
مقدمه
پیشتر در مقالۀ «در عیب و هنر روشنفکران محیطزیستی» استدلال کردم که متخصصان و دغدغهمندان محیطزیست در ایران، در کنار همۀ انتقادهایی که به عملکرد ساختارهای حکومتی دارند، باید دستکم به همان اندازه هم نقش مردم و سبک زندگیشان را در بهبود یا بدبود وضعیت محیط زیست ایران مد نظر قرار دهند و با توجه به این موضوع، تلاش کنند فرهنگ و اخلاقی محیطزیستی، و در نتیجه سبک زندگیای محیطزیستی، به مردم پیشنهاد دهند تا بتوانیم به بهبود این وضعیت، مخصوصا در زمینۀ بحران آب، امیدوار باشیم. در آنجا اشاراتی به این موضوع داشتم که مهمترین فاکتور تعیینکننده در این سبک زندگی، رژیم غذایی است که اصلاح آن نقش بسیار مهمی در میزان مصرف آب مجازی دارد. در این مقاله با تفصیل بسیار بیشتری به این موضوع میپردازم.
جرقۀ اولیۀ نگارش این مقاله را نوشتهای از دکتر ناصر کرمی زد که سال پیش و تقریبا در همین ایام منتشر شد. دغدغهمندان محیطزیست در ایران معمولا دکتر ناصر کرمی را به سبب هشدارهای بسیار تند و تیزش دربارۀ آیندۀ محیطزیست ایران میشناسند؛ مخصوصا در زمینۀ بحران آب. او، به عنوان متخصص اقلیمشناسی، در کنار سایر کارشناسانی که نسبت به اتمام قریبالوقوع منابع آبی در ایران هشدارهای بسیار جدی و نگرانکننده میدهند، معمولا به توصیف وضعیت نابسامان محیطزیست و آب ایران اکتفا نمیکند و توصیههایی را هم برای جلوگیری از «تبدیل ایران به سومالی» دارد که از «تعطیلی کشاورزی در ایران» تا «تحریم محصولات کشاورزی ایرانی توسط ایرانیان» را در بر میگیرد. بنابراین، پربیراه نیست اگر او را یکی از دغدغهمندترین متخصصان ایرانی در زمینۀ محیطزیست و آب ایران بدانیم که تلاشی مجدانه برای آگاهسازی ایرانیان نسبت به خطر بزرگ پیشِ رویشان آغاز کرده و همچنان از راه انتشار مقالات گوناگون و مصاحبههای فراوان با شبکههای خبری پرمخاطب میکوشد سطح آگاهی جامعۀ ایرانی را از این بحران افزایش دهد. در همین ایام اخیر هم که بارندگیهای بیسابقه منجر به انتشار شایعاتی دربارۀ رفع بحران آب در ایران منتشر شد، او یکی از چندین متخصصی بود که در تداوم پروژۀ «مبارزه با خرافات آبی» بلافاصله واکنش نشان داد و به همۀ ما یادآوری کرد که یکی دو سال ترسالی، به معنای پایان دورۀ خشکسالی نیست. اصول سبزگرایی او، در میان انبوهی دیگر از مطالب مفیدی که به جامعۀ ایرانی منتقل میکند، از مفیدترین مجموعه دستورالعملها برای زندگی محیطزیستی در عصر حاضر است، که خود من شخصا بسیار از آنها آموختهام و از این بابت همیشه سپاسگزار او هستم.
ازآنجاکه معمولا خرافات در هر جامعهای، مخصوصا جامعۀ ما، بسیار زودتر از حقایق علمی مورد پذیرش عام قرار میگیرند، نقش دکتر کرمی و سایر متخصصانی که مثل ایشان وظیفۀ خرافهزدایی در عرصۀ محیط زیست را به عهده گرفتهاند، فوقالعاده ارزشمند و درخور تحسین است و از این جهت من احترام بسیار زیادی برای او قائلم. اما این بدان معنا نیست که دکتر کرمی و سایر متخصصان همفکر با او تا کنون جنگشان را با تمام خرافات علنی کرده باشند؛ بلکه حتی در مواردی ممکن است به دلایلی، که لزوما برای ما روشن نیست، در مقابل یک خرافه نهتنها ساکت مانده، بلکه حتی مقاله نوشته و از آن دفاع کرده باشند! این همان اتفاقی است که در مقالۀ مورد بحث دکتر کرمی دربارۀ گیاهخواری افتاده است.
با توجه به شناختی که من از جایگاه علمی دکتر ناصر کرمی دارم، تقریبا مطمئنم که او هم مثل هر دانشمند محیطزیستیِ دیگری نیک میداند که رژیمهای غذایی هرچه از رژیمهای حیوانیتر به سمت رژیمهای گیاهیتر تغییر کنند، بیشتر به نفع محیط زیست خواهند بود و بنابراین گیاهخواری سبزترین رژیم غذایی برای آدمیان است
با توجه به شناختی که من از جایگاه علمی دکتر ناصر کرمی دارم، تقریبا مطمئنم که او هم مثل هر دانشمند محیطزیستیِ دیگری نیک میداند که رژیمهای غذایی هرچه از رژیمهای حیوانیتر به سمت رژیمهای گیاهیتر تغییر کنند، بیشتر به نفع محیط زیست خواهند بود و بنابراین گیاهخواری سبزترین رژیم غذایی برای آدمیان است؛ بااینحال، شاید هدف دکتر کرمی از نوشتن آن مقاله این بوده است که اشکالات غیرعلمیِ رایج در افواه عموم مردم بر ضد گیاهخواری را یک بار در یک جا و با زبانی تند و گزنده مطرح کند، تا همۀ آنها یک بار و با زبانی علمی پاسخ داده شود؛ وگرنه انکار این قبیل بدیهیات علمی، چیزی شبیه به انکار گرمایش زمین توسط دونالد ترامپ است. بههرروی، ازآنجاکه نوشتۀ دکتر کرمی در یک سال گذشته پاسخی دریافت نکرد، سرانجام من تصمیم گرفتم که در حد خودم مشارکتی کوچک در پیشبرد این بحث بیاغازم؛ شاید فتح بابی برای ورود اشخاصی آگاهتر و دانندهتر به این موضوع شود.
من در این مقاله ابتدا به تکتک ایرادهایی که ایشان بر گیاهخواری وارد کردهاند، پاسخ میدهم و البته در این میان، بیشترین توجه و تمرکز من بر ایراد آخر ایشان خواهد بود که مرتبط با بحث مهم بحران آب است.
دکتر کرمی در آن نوشته، مجموعا از شش منظر مختلف به گیاهخواری نگریسته و آن را نقد کرده است؛ من در اینجا آن شش مقوله را به ترتیبی آوردهام که بتوانند سلسلهوار به یکدیگر ربط پیدا کنند. در هر مورد، ابتدا عین سخن ایشان را (به صورت ایتالیک) نقل میکنم و سپس به نقد آن میپردازم. بنابراین، کسانی که آن مقاله را نخواندهاند، با دنبال کردن همین مطلب از کل محتوای آن نوشته هم آگاه خواهند شد.
…