آیندگان ما را بهسبب کدام خطای اخلاقی ملامت خواهند کرد؟
در صد سال آینده کاربرد واژههایی چون «He» یا «She» پذیرفتنی نیست، واژههایی که بارِ فروکاستن طیفی خاکستری به دو گونۀ سیاه و سفید را حمل میکنند. ما از ضمیر او «heesh» برای اشاره به تمام انسانها، خواهیم کرد. این امر البته نهتنها انسانها بلکه حیوانات را نیز در بر خواهد گرفت.
در آن زمان، خوردن هر موجود زندهای نوعی تجاوز و خطا محسوب خواهد شد. در آینده مجاز نخواهیم بود گوشی هوشمندمان را بدون اجازۀ صریحِ خودِ گوشی خاموش کنیم. گوشیهای قدیمی نیز در «مرکز استقرار سیستمهای هوشمند سیلیکونی» بازنشسته خواهند شد.
حریم خصوصی کاملاً محو خواهد شد و نوعی پوشش برای ریاکاری و جنایت تلقی خواهد گردید. در آن زمان استفاده از نام مستعار در فضای آنلاین نوعی جرم است (بهراستی چنین کاری جز برای آزردن یا فریبدادن دیگران چه دلیلی میتواند داشته باشد؟) و تمام تراکنشهای مالی از هر نوع، شامل درآمدها و پرداخت مالیات، بهصورت خودکار در اینترنت برای همگان قابل مشاهده است.
در آن زمان هدردادن آب با همان وحشتی مواجه خواهد شد که امروزه در قبال ریختنِ خون و برباددادن عامل اصلی حیات داریم. آنها که توالت خود را با آب آشامیدنی تمیز میکنند (تمام شهروندان جهان صنعتی) همچون کسانی هستند که آخرین پلنگها را با تیر زدهاند.
در صد سال آینده، حتی فکر اینکه انسانهای عادی (انسانهایی در معرض مستی و خستگی یا با چشمان اشکبار و بینیهای آویزان) میتوانند بهتنهایی کنترل سلاحها، خودروها و دیگر اشیای خطرناک را در اختیار داشته باشند، هر شهروند معمولی را به وحشت خواهد افکند. رانندگی، نبرد و دستگیری [مجرمان] توسط سیستمهای هوشمند سیلیکونی صورت خواهد گرفت که نه مست میکنند و نه سرما میخورند.
در آن زمان هدردادن آب با همان وحشتی مواجه خواهد شد که امروزه در قبال ریختنِ خون و برباددادن عامل اصلی حیات داریم. آنها که توالت خود را با آب آشامیدنی تمیز میکنند (تمام شهروندان جهان صنعتی) همچون کسانی هستند که آخرین پلنگها را با تیر زدهاند.
خب شاید. شاید برخی از این پیشبینیها درست از آب درآیند، شاید هم نه. در برخی موارد ممکن است عکس آن تحقق یابد: مثلاً باززایی حریم خصوصی که فضای شخصیِ ما را با زرهی میپوشاند و آشکارکردن نامِ واقعی را در فضای مجازی غیرقابلباور و حتی بیادبانه میسازد؛ یا جنبشی برای مسئولیت بشری که اعتماد به سیستمهای خودکار را، خواه در خودروها و خواه در گوشیها و دیگر ابزارها، به مسخره میگیرد و اینگونه تبعیت از ماشینها را کنارگذاشتن مسئولیتپذیری میداند.
بااینحال در یک نکته تردیدی نیست: در صد سال آینده، انسانهای عادیِ آن روزگار به ما نگاه میکنند و سرشان را تکان میدهند، درحالیکه از عمق مسئولیتناپذیری، پستی و کوتهفکریِ اخلاقیِ ما در عجباند.
…