آیا قرنطینه واکسننزدهها به لحاظ اخلاقی موجه است؟
آمار مبتلایان به کرونا در برخی از کشورهای اروپایی روبهافزایش است. طی واکنشی به این وضعیت، اتریش و روسیه در حال برنامهریزی برای اعمالِ مجددِ قرنطینه و محدودیتها هستند؛ اما این بار فقط برای افرادی که واکسن نزدهاند. آیا این عمل به لحاظ اخلاقی درست است؟
در حال حاضر برخی از کشورها طرحی را اجرایی کردهاند که مطابق آن، افراد ملزم به ارائه کارت واکسن برای سفر یا ورود به مکانهای عمومی خاصی هستند. با افرادی که واکسن نزدهاند، به شکل متفاوتی نسبت به کسانی که کارت واکسن دارند و یا به سبب بیماری نتوانستند واکسن بزنند، رفتار میکنند. اما اجرای طرح قرنطینههای انتخابی، دامنه محدودیتها را برای افراد واکسینهنشده افزایش میدهد.
اگر اعمال قرنطینه برای کسب و حفظ سلامت عموم، لازم و متناسب باشد، آنگاه اعمال آن از منظر اخلاقی قابلتوجیه خواهد بود، حتی اگر آزادیهای فردی را محدود کند. بااینحال، بسته به اهدافی که قرنطینههای انتخابی دنبال میکنند میتوان فهمید که آیا اعمال آنها قابلتوجیه است یا نه.
محدودسازیِ آزادیِ فردی فقط برای اجبارِ اشخاص به انجامِ رفتاری خاص، اغلب به تحمیلِ آن رفتار تبدیل میشود.
یکی از اهداف قرنطینه این است که از سنگینی فشار بر سیستم بهداشتودرمان یک کشور – بهویژه بیمارستانها – بکاهد. اگر چنین باشد که مینماید، نیازی نیست افرادی را قرنطینه کنیم که کمتر احتمال میرود در صورت ابتلا به کرونا نیاز به بستریشدن در بیمارستان داشته باشند، مانند آنانی که واکسن کرونا را دریافت کردهاند. همچنین ممکن است جوانانی را که در خطرِ کمِ ابتلا به کرونای شدید قرار دارند قرنطینه نکنیم؛ حتی اگر واکسینه نشده باشند. (مسکو در اعمال قرنطینه اخیر خود این رویکرد را اتخاذ کرده است). لذا با این هدف فقط میتوان آن قرنطینه انتخابی را برای افراد مسنی که واکسینه نشدهاند، آنانی که عذر پزشکی دارند و یا هر دو در نظر گرفت.
از طرف دیگر، ممکن است که هدف اولیه قرنطینه، جلوگیری از گسترش ویروس باشد. ازآنجاییکه پیر و جوان هر دو به یک شکل میتوانند ناقل ویروس باشند، بنابراین قرنطینه انتخابی افراد بر اساس سن بیمعناست. بااینحال شاید قرنطینهای که بر این اساس اعمال میشود، نباید بین افراد واکسینهشده و واکسینهنشده تمایزی قائل شود. درست است که واکسنها میزان انتقال را کاهش میدهند اما خود ویروس را از بین نمیبرند. ممکن است برای کاهش میزان انتقال، نیازمند قرنطینه کل جمعیت باشیم. و البته مشخص نیست که سود و منفعت آن با هزینهای که چنین قرنطینهای به بار میآورد متناسب باشد.
توجیهی کاملاً متفاوت که برای وجود کارت واکسن و قرنطینه انتخابی افراد واکسینهنشده ارائه میشود این است که ایندو، مردم را به تزریق واکسن تشویق میکنند. در واقع جان سویینی1، معاون وزیر اول اسکاتلند، اذعان داشت که هدف از اجرای طرح کارت واکسن در اسکاتلند، افزایش تزریق آن است.
واضح است که اگر هدف محدودیتهای جدید قرنطینه، این باشد که مردم را به تزریق واکسن ترغیب کنند، باید آن محدودیتها فقط برای کسانی اعمال شود که هنوز واکسن نزدهاند. بااینحال، این امر از منظر اخلاقی با شک و شبهه همراه است. محدودسازیِ آزادیِ فردی فقط برای اجبارِ اشخاص به انجامِ رفتاری خاص، اغلب به تحمیلِ آن رفتار تبدیل میشود.
وقتی خطر زیاد میشود، ممکن است موجه باشد که مثلاً گاهی با اعمال تحمیل و اجبار، به اهداف بهداشت عمومی دست یابیم و از آسیبرسیدن به دیگران جلوگیری کنیم. اما از طرفی هزینههای مربوط به خودمختاریِ فردی نیز قابلتوجه است، بنابراین تحمیل فشار تنها زمانی قابلتوجیه خواهد بود که در راستای حصولِ اهداف بسیار ارزشمند، ضروری باشد.
همچنین دیگر روشهای افزایش تزریق واکسن، مانند کارزارهای آموزشی و استفاده از مشوقها که به آزادی فردی هم تعدی نمیکنند، از منظر اخلاقی ارجحیت دارند.
نابرابری
یک اعتراض رایج به طرح کارت واکسن که ممکن است در مورد قرنطینههای انتخابی نیز صدق کند، این است که با مردم به شکل نابرابر رفتار میکنند. به همین دلیل ممکن است برخی از مردم، با قرنطینه کل جمعیت موافق باشند تا یک گروه خاص – مثل افراد مسن واکسینهنشده و یا کلاً افرادی که واکسن نزدهاند.
بااینحال، رفتار نابرابر، آنچنان هم غیرقابلتوجیه نیست. حتی اگر قرنطینههای انتخابی با افراد مختلف به شکل متفاوتی رفتار کند، این رفتار متفاوت لزوماً به معنای تبعیض نیست. قبلاً اشاره داشتهایم که در واکنش به این بیماری همهگیر با یک سهراهی میان آزادی، برابری و مرگهای ناشی از کرونا مواجهیم. قرنطینههای انتخابی نیز نمونهای از این نوع هستند. امور اخلاقی اجتنابناپذیری در واکنشهای ما نسبت به بروز مجدد همهگیری وجود دارد – یعنی باید تصمیم بگیریم که کدام ارزشهای اخلاقی را در اولویت رسیدگی قرار دهیم و با کدام سازش و مصالحه کنیم.
حتی اگر قرنطینههای انتخابی با افراد مختلف به شکل متفاوتی رفتار کند، این رفتار متفاوت لزوماً به معنای تبعیض نیست.
میتوانیم در مناطقی که شیوع ویروس در آن رو به افزایش است با اعمال یک قرنطینه عمومی، مرگومیر ناشی از کرونا را کاهش دهیم و با مردم به شکل یکسان نیز رفتار کنیم، اما این رویه هزینههای قابلتوجهی برای آزادی در پی خواهد داشت. این همان چیزی است که الکساندر شالنبرگ2، صدر اعظم اتریش، نمیخواهد بپذیرد. او در دفاع از قرنطینه انتخابی در کشورش گفت: «نمیفهمم چرا دو سوم مردم باید بهخاطر یکسوم دیگر که درگیر کرونا هستند، آزادی خود را از دست بدهند».
از طرف دیگر، ما میتوانیم با مردم به شکل برابر رفتار کنیم و آزادی کسی را محدود نکنیم. اما این ممکن است سیستمهای بهداشتودرمان را با مشکل مواجه کند و به مرگومیر بیشتر منجر شود.
بنابراین میتوان اعمال قرنطینههای انتخابی را بهمنظورِ کاهشِ تحمیلِ فشار بر یک سیستم بهداشتی توجیه کرد. درست است که امکان دارد اینها روشهای نابرابری باشند اما دیگر روشها هم خوشایند و کارآمد نخواهند بود.