ایده ای سنتی وجود دارد که سابقه آن به ارسطو بر می گردد و فلاسفه زیادی به آن معتقد هستند و آن نگرش این است که آدمی هرگاه کاری را انجام می دهد فکر می کند کارش خوب است حتی وقتی کسی دزدی می کند فکر می کند در شرایطی که در آن قرار دارد، عمل درستی انجام داده است. به این ایده انتقاد وارد شده است و از جمله نقد ها این است که آدمی گاهی به بد بودن عملش واقف است و حتی به خاطر این که آن کار بد است آن را انجام می دهد مانند کسی که از سر کینه کاری را انجام می دهد و به خاطر این که آن کار بد است آن را انجام می دهد.
به اعتقاد صائمی نظریه دیگری می توان داشت که در عین حفظ شهود سنتی انتقاد منتقدین به آن وارد نیست. ایده ای که وی دنبال می کند این است که همان طور که باور ها عملکرد دارند و عملکرد درستشان این است که جهان را به شیوه ی مناسب بازنمایی کنند قصدها هم عملکرد دارند و عملکردشان این است که در جهان ایجاد خیر کنند. بنابراین عمل و قصدی درست است که در جهان ایجاد خیر کند. بر خلاف دیدگاه سنتی قصد ها لزوما با این باور همراه نیستند که عمل خیر است، بلکه بهترین فهم ما از ماهیت قصد این است که هدف یا غایت قصد ایجاد خیر است، درست همانطور که صدق غایت باورهای ماست. به عبارت دیگر، خیر در هدف صوری قصد ماست و صدق هدف صوری باورهای ماست. با این فهم از قصدها، گاهی ممکن است ما کاری بکنیم که باور نداریم خوب است. به عبارت دگر، نظر صائمی مصون از این انتقاد منتقدان است که اعمال ما می توانند همراه با شناخت بدی آنها انجام گیرد.
صائمی همچنین سعی کرد استدلال کند که باید میان قصد و میل فرق گذاشت. میل برخلاف قصد وضعیت ذهنی منفعلانه ای است که از حاصل انفعال از جسمی خارجی است. میل، براساس دیدگاه صائمی، موضوع خودش را به مثابه چیزی لذت بخش بازنمایی میکند و لذت همان بازنمایی خیر بصورت غیرمفهومی است. از نظر صائمی این فهم از لذت – یعنی لذت به مثابه امر خیر – ریشه در افکار ارسطو و کانت دارد. بنابراین بر اساس دیدگاه صائمی امیال ما هم چیزها را به مثابه خیر بازنمایی می کنند. در مورد قصدها خیر در محتوای آنها نیست. اما در امیال خیر در درون محتوای آنان است. به عبارت دیگر، خیر در صورت قصدهای ماست و در محتوای امیال ما. نگرش صائمی در مقابل نظریه هیوم قرار می گیرد. براساس نظر هیوم خیر نه در صورت و نه محتوای قصد و یا امیال ماست. از نظر هیوم، هدف قصدهای ارضای تمایلات ماست و تمایلات را نباید بصورت بازنمایی چیزی فهمید. اعتقاد صائمی این است که امیال از جنس ادراک هستند و مانند ادراکِ خوبی هستند، و این نظریه بخوبی توضیح می دهد چرا امیال ما و باورهای ما درباره خیر هر دو می توانند افعال را توجیه کنند و گاهی یکی قدرت توجیهی دیگری را زیر سوال می برد.
صائمی در این جلسه سعی داشت استدلال هایی را برای نظریه اش مطرح سازد. برای آشنایی بیشتر متن انگلیسی مقاله ایشان را از اینجا ببینید
در ابتدای این برنامه آقای وحید رازینی، کتاب پیامدگرایی جولیا درایور را که شیرزاد پیک حرفه آن را ترجمه کرده است برای مخاطبین خانه اخلاق معرفی و دیدگاه نویسنده را به طور خلاصه توضیح دادند