مقصود فراستخواه در گفتگو با مهر: بحث خلقیات ایرانی پایه علمی ندارد
شاید برای همه ما در موقعیتهای مختلف اجتماعی بسیار پیش آمده که نوک پیکان مشکلاتمان را به سمت ایرانی بودنمان گرفتهایم. به راستی از کی ما ایرانیها، ایرانی شدیم و از چه زمانی علل رفتارهای اشتباه اجتماعی خود را به ایرانی بودنمان نسبت دادیم؟ آیا خلقیات ما ایرانیان ضعفهایی دارد؟ در پاسخ به این سوالها ۹۶ درصد از جامعه آماری متشکل از اعضای هیئت علمی و گروهی از نخبههای کشور پاسخ مثبت دادهاند. آنها مشکل را در ضعف فرهنگ کار جمعی، انتقادپذیری، رودربایستی، عدم شفافیت، خودمحوری، غلبه احساسات بر خردورزی، رواج دروغ و رفتارهای غیرقابل پیشبینی برشمردهاند. آنها عوامل معرفتی، کاهش سرمایههای اجتماعی، ساختار دولت، مناسبات دین و دولت، نوع آموزههای دینی، پرحادثهبودن تاریخ، مناسبات تولید و ساختار اقتصادی و کشمکش نخبگان را بر خلقیات ایرانی مؤثر دانستهاند و برای حل این مشکل آموزش مداوم، برنامههای توسعه فرهنگی و اجتماعی، وضع قوانین خوب، تقویت اجتماعات محلی و نهادهای عمومی، ایجاد رفاه و فقرزدایی، توسعه سیاسی و اصلاح نهاد دولت را پیشنهاد دادهاند.
آیا خلقیات ما ایرانیان ضعفهایی دارد؟ در پاسخ به این سوالها ۹۶ درصد از جامعه آماری متشکل از اعضای هیئت علمی و گروهی از نخبههای کشور پاسخ مثبت دادهاند. آنها مشکل را در ضعف فرهنگ کار جمعی، انتقادپذیری، رودربایستی، عدم شفافیت، خودمحوری، غلبه احساسات بر خردورزی، رواج دروغ و رفتارهای غیرقابل پیشبینی برشمردهاند.
«مقصود فراستخواه» استاد جامعهشناسی و مدیر گروه برنامهریزی و توسعه آموزش عالی، در کتاب «ما ایرانیان» که اخیراً به چاپ بیست ویکم رسیده است، ضعفها و راهحلهای رفع این خلقیات ایرانی را با نگاهی علمی مورد واکاوی و مطالعه قرار داده است. برای بررسی این خلقیات و ریشهیابی علل و عوامل شکلگیری آن با این جامعهشناس و محقق مطرح و پرکار کشورمان به گفتگو نشستهایم که در ادامه میآید.
بحث خلقیات ایرانی از چه زمانی و توسط چه کسانی برای اولین بار در جامعه مطرح شد؟
من در فصل اول این کتاب ۱۰ مدخل را توضیح دادهام که چه ایرانیان و چه غیر ایرانیان و چه خاورشناسان یا کسانی که به دلایل مختلفی ایرانگردی کردهاند، طبعاً این مسائل در سفرنامههایشان منعکس شده ولی به طور خاص از دهه ۴۰، جمالزاده در کتاب «خلقیات ما ایرانیان» این بحث را شروع کرده و بعد هم افراد دیگری از جمله مهندس بازرگان کتاب دیگری در این خصوص نوشتهاند. فکر میکنم، علت توجه مردم به این مسأله این است که آنها این را یک مسأله جدی میبینند و وقتی مشکلاتشان را بررسی میکنند به چیزی در اعماق خود میرسند. البته در این کتاب این موضوع را بررسی کردهام که نمیشود، چیزی به نام خلقیات ذاتی ایرانیان تصور کرد. دو دیدگاه در این خصوص وجود دارد؛ یکی دیدگاه خلقیاتمحور که تصور میکند خلقیات تغییر پیدا نمیکنند و ذاتباورانه به آن نگاه میکنند و دیدگاه دیگر، نظریات موقعیتی است. این گروه معتقدند، رفتارها در موقعیتها شکل میگیرند. من بیشتر در کتاب «ما ایرانیان» سعی کردم، توضیح دهم که تاریخ و شرایط اجتماعی ما به نوعی بوده که برخی از رفتارها بیشتر رواج یافته است؛ یعنی یک نوع یادگیری اجتماعی بوده است و مردم به خاطر ناپایداری سعی کردهاند، گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند. مردم، خودمدار نیستند، بلکه شرایط اجتماعی غالب، زمینه به وجود آمدن برخی رفتارها را فراهم آورده است. اگر شرایط اجتماعی عوض شود و عوامل دیگر مثل آموزش و پرورش و موقعیتهای اجتماعی توسعه پیدا کنند، طبعاً موقعیتهایی برای مردم فراهم میشود که رفتارهای آنها هم عوض میشود.
شما به دیدگاه ذاتباورانه در این خصوص اعتقاد دارید یا موقعیتمحور؟
من در این مورد به طور مشخص در کتاب «ما ایرانیان» توضیح دادهام که دیدگاه ذاتباور ندارم ولی در هر حال دیدگاه ذاتباوری در این خصوص وجود دارد. حتی اخیراً پیمایشهایی در این خصوص انجام گرفته که در آنها هم مسائلی را میبینیم. فرض کنید که پیمایشهایی در این مورد وجود دارد از کسانی مثل «هافستید» در سطح بین الملل و کسانی مثل «بلو» که پیمایش بین المللی مهمی است و یکی از شاخصهای آن امتناع از نااطمینانی است. بحث آنها این است که در هر جامعهای چه مقدار از مردم از نااطمینانی میگریزند، یعنی نمیخواهند مخاطره کنند. این شاخص نشان میدهد که هر مقدار شاخص اطمینان بالا باشد، یعنی مردم نمیخواهند مخاطره کنند و دنبال ثبات هستند، چون بیثباتی دیدهاند و نمیخواهند ریسک کنند.
…